توافق ایران و عربستان در چین ضربه‌ای مهلک به صهیونیست‌ها و آمریکا بود و گفت‌وگوی نتانیاهو با ایران اینترنشنال تیر خلاص به حیثیت براندازان ایرانی.

به گزارشی خبرگزاری مهر، توافق ایران و عربستان بازتاب‌های رسانه‌ای زیادی در دنیا داشت و گمانه‌زنی‌های زیادی را در محافل رسانه‌ای و سیاسی برانگیخت. از طرفی، چندی پیش از اعلام خبر این توافق، شبکه ضد ایرانی ایران اینترنشنال تریبون مصاحبه خود را در اختیار نخست وزیر رژیم اشغالگر قرار داد و با او به گفت و گو نشست. روزنامه فرهیختگان در گزارشی به بررسی این دو موضوع پرداخته است:

ایران‌اینترنشنال رسانه‌ای است که از ابتدای آشوب‌ها هر ابزار و گفتمانی را علیه ایران فعال کرد. تریبون خود را در اختیار تجزیه‌طلبان و منافقین قرار داد و یک‌باره در رویکردی کاسبکارانه به حامی رضا پهلوی تبدیل شد. با شکست خوردن پروژه آشوب اکنون اینترنشنال رسما به گفت‌وگو با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل نشسته و به تریبون تهدید نظامی علیه ایران تبدیل شده تا نشان دهد برای نابودی ایران حاضر به انجام هر کاری است. رسانه‌ای که چنین رویکردی را درپیش‌گرفته است، بعید نبود اگر موفق به گفت‌وگو با نخست‌وزیر اسرائیل نیز نمی‌شد سراغ رهبران داعش می‌رفت و ادبیات نابودی ایران را از زبان آنها منتشر می‌کرد. اینترنشنال و نتانیاهو علاوه‌بر هدف خود که نابودی ایران و ایرانی است، اکنون در یک امر دیگر نیز اشتراک دارند. حاملان رویای نابودی ایران اکنون هر دو موجودیت خود را در خطر نابودی می‌بینند. فضای تنش‌های داخلی در سرزمین‌های اشغالی زبان یتسحاق هرتزوگ، رئیس‌جمهور رژیم‌صهیونیستی را به اعتراف درمورد فروپاشی این رژیم گشوده و ایران‌اینترنشنال نیز با توافقی که بین ایران و عربستان صورت گرفته تا حد زیادی حامی مالی عربی خود را ازدست‌رفته دیده و برای تداوم بقا سراغ رژیم‌صهیونیستی رفته بلکه بتواند یک منبع تغذیه جدید برای خود بسازد ولو اگر این منبع تغذیه تیرخلاصی محسوب شود به حیثیت اینترنشنال به‌عنوان رسانه جنگ. توافق ایران و عربستان همچنین تمام رشته‌های آمریکا و رژیم‌صهیونیستی را برای ایجاد جنگ در منطقه و تشکیل ائتلاف‌های ضدایرانی پنبه کرده و پروژه‌های امنیتی غرب را با شکست مواجه می‌کند. این توافق که بستر آن در پکن شکل گرفته بود همچنین این پیام را به طرف غربی می‌دهد که نه‌تنها در بعد نظامی، بلکه در بعد سیاسی نیز غرب قدرت نفوذ خود را در منطقه از دست داده و بعد از این سایر بازیگران به دور از سیاست‌های تفرقه‌افکنانه جبهه عبری، غربی برای ثبات و امنیت منطقه تصمیم‌گیری می‌کنند.

مصاحبه با نتانیاهو؛ جدی‌ترین نشانه شکست پروژه براندازی!
پیش‌تر در «فرهیختگان» با اشاره به تغییر لحن مقامات دولت‌های غربی در مواجهه با ایران از شکست پروژه براندازی نوشته و ماجرا را از این منظر مورد بررسی قرار داده بودیم که براندازان، اگر در اوج التهابات خیابانی ایران از این پارلمان به آن پارلمان و از این کاخ ریاست‌جمهوری به آن دفتر نخست‌وزیری می‌رفتند و تلاش می‌کردند عکسی از خود و مقام دولتی فلان کشور اروپایی و آمریکایی را رسانه‌ای کنند، صرفا به‌عنوان اهرم فشاری علیه ایران از طرف دولتمردان خارجی سرکار گذاشته شده بودند. یعنی جریان ترحم‌برانگیز اپوزیسیون که در اوج ناآرامی‌های ایران دست حمایت حداکثری دولت‌های خارجی را پشتیبان خود احساس می‌کرد و کار را دیگر تمام‌شده می‌دانست، مرحله به مرحله واقعیت‌هایی را به چشم دید که آنها را به دیوار سفت واقعیت کوبید!
از تغییر ادبیات سیاستمداران خارجی درباره پرونده هسته‌ای ایران و دعوت دوباره به تداوم مذاکرات، تا سرباز زدن از قرار دادن نام سپاه در لیست سازمان‌های تروریستی اتحادیه اروپا، تا دیدارها و گفت‌وگوهای تلفنی انجام‌شده میان آنها و مقامات کشورمان که همه حاکی از آن بود که اروپایی‌ها و البته آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیده بودند، حالا که نمی‌توانند با این ارتش لمپن‌های اپوزیسیون جمهوری اسلامی را به براندازی نزدیک کنند، حداقل با جلو انداختن‌شان امیدها نسبت به امتیازگیری از تهران پای میز مذاکرات را افزایش بدهند. حالا براندازان که فهمیده‌اند در این مدت کوتاه سر کار بودند، به سراغ حد اعلی مواجهه با ایران، یعنی تجویز و حتی درخواست حمله نظامی به ایران به‌صورت علنی رفته‌اند که نشانه آن را با مصاحبه تفصیلی اینترنشنال با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی دیدیم. فارغ از متن گفت‌وگو و آنچه بین زراعتی و نتانیاهو گذشت، فرامتن این مصاحبه، یک پیام اصلی دارد و آن، شکست پروژه براندازی است.
یعنی در شرایطی که غربی‌ها جز دیپلماسی، راهی را برای مواجهه با نظام ایران کارآمد نمی‌دانند و این را در رسانه‌هایشان هم اعلام می‌کنند، براندازان سرخورده از حمایت‌های سابق دست به دامن کسی شده‌اند که مظهر جنگ و خونریزی است. احتمالا اگر نتانیاهو احساس نیاز نمی‌کرد و پای صحبت‌های اینترنشنال نمی‌نشست، آنها سرکرده‌های داعش خراسان یا دیگر هسته‌های نیمه‌فعال آن می‌رفتند تا از تاکتیک‌های آنها جهت «آزادی مردم ایران» بپرسند! همان‌طور که روزی به نمایندگان گروهک تروریستی الاحوازیه خوش‌آمد گفتند و به آنها تریبون دادند تا از جزئیات عملیات تروریستی‌شان در اهواز، به مخاطبان اینترنشنال گزارش دهند!
نکته واضح در این میان آن است که شبکه سعودی اینترنشنال که به‌تازگی خبر داد از لندن به واشنگتن مهاجرت می‌کند، به هر دری زد موفق نشد مردم ایران را به خیابان‌ها بکشاند و آنها را متقاعد کند تا برای اعمال فشارهای بیشتر بین‌المللی علیه کشور خود پای کارش بیایند و کمپین‌هایشان را ترویج و تبلیغ و امضا کنند و حالا اندک کورسوی امید خود را در التماس از نتانیاهو می‌بیند.
اگر در اوج التهابات برای اینکه بخشی از بدنه مخاطبان‌شان را حفظ کنند هرگونه فرضیه در مورد همکاری پررنگ‌شان با جریانات تجزیه‌طلب را نفی می‌کردند و اتهام‌زنندگان را تهدید می‌کردند حالا که براندازی با شکست حداکثری مواجه شده هیچ ابایی ندارند که با نخست‌وزیر رژیمی گفت‌وگو کنند که همه دنیا از سطح دشمنی‌اش نسبت به «ایران» مطلعند.

بلوف‌های بی‌ثمر نتانیاهو با هدف فرار از بحران داخلی و شوک جدید توافق تهران-ریاض
یکی دیگر از پیام‌های مهم گفت‌وگوی مفصل نخست وزیر رژیم‌صهیونیستی با شبکه سعودی اینترنشنال، در آن قسمت از حرف‌های نتانیاهو نهفته است که او با کمک زراعتی، تلاش می‌کرد تنها راه مقابله با ایران را حمله نظامی عنوان کرده و تلویحا به مخاطبان داخلی و خارجی خود این‌طور القا کند که دولتش برای حمله به ایران برنامه دارد. این لفاظی‌های نتانیاهو که خبرنگار اینترنشنال را هم سر ذوق آورده بود زمانی معنا پیدا می‌کند که بدانیم این شب‌ها در سرزمین‌های اشغالی چه می‌گذرد. اگر بخواهیم وضعیت دولت نتانیاهو را در یک جمله خلاصه کنیم، باید گفت کابینه او این روزها یک قدم تا فروپاشی از درون فاصله دارد.
در این شب و روزهایی که خیابان‌های تل‌آویو و دیگر شهرهای فلسطین اشغالی میزبان ده‌ها هزار معترض خشمگین از سیاست‌های دولت رژیم‌صهیونیستی است و به‌طور همزمان، این فرصت را برای شهروندان فلسطینی فراهم کرده تا با سر و شکل دادن به عملیات‌های شهادت‌طلبانه، وضعیت پیچیده این روزهای نتانیاهو را بحرانی‌تر از قبل کنند.
در این میان اما خبر توافق ایران و عربستان برای از سرگیری دوباره روابط بود که بزرگ‌ترین شوک برای دولتمردان رژیم‌صهیونیستی در این روزها محسوب می‌شود. بلافاصله بعد از رسانه‌ای شدن این توافق میان تهران و ریاض بود که نفتالی بنت و یائیر لاپید، دو نخست‌وزیر پیشین رژیم‌صهیونیستی با حمله به بنیامین نتانیاهو، خشم خود از این توافق شکل گرفته بین دو کشور همسایه را نشان دادند.
با توجه به چنین شرایطی است که می‌توان معنای تهدیدهای وقت و بی‌وقت نتانیاهو علیه جمهوری اسلامی ایران را فهمید. بلوف‌هایی که به امید برقراری دوباره ثبات در دولت بحران‌زده رژیم‌صهیونیستی زده می‌شود. البته توخالی بودن تهدیدات و ادعاهای نتانیاهو علیه ایران را برای نخستین‌بار نخست‌وزیر پیشین رژیم افشا و رسانه‌ای کرد. یائیر لاپید که چند ماه قبل در رقابت با نتانیاهو مجبور به واگذاری صندلی نخست‌وزیری رژیم موقت صهیونیستی به او شد حالا بلافاصله بعد از آنکه نخست‌وزیر فعلی رژیم به لفاظی علیه ایران پرداخت، تهدیدهای او را بلوف عنوان کرد و هشدار داد «دروغ‌هایی که بنیامین نتانیاهو درباره آمادگی رژیم‌صهیونیستی برای حمله به ایران می‌گوید» را «برملا» خواهد کرد. حالا و با توافق روز گذشته ایران و عربستان برای از سرگیری دوباره روابط به‌نظر می‌رسد نتانیاهو روزهای سخت‌تری را پیش‌روی خود خواهد داشت و انگار حالاحالاها قرار نیست ثبات به کابینه رژیم‌صهیونیستی بازگردد.
بنابراین از این جهت می‌توان لفاظی‌های جنگ‌طلبانه نتانیاهو علیه امنیت ایران را نمایشی و یک بلوف صرف دانست که حال و روز سرزمین‌های اشغالی در چند هفته اخیر را به‌خاطر داشته باشیم. او درحالی حرف از تقابل نظامی با ایران حرف می‌زند که درحال‌حاضر سرزمین‌های تحت اشغالش میزبان ده‌ها هزار شهرک‌نشین معترض است. تل‌آویو با بحران داخلی درگیر شده و این بحران به‌قدری وسیع بوده که نظامیان هم دارند به صف معترضان خیابانی می‌پیوندند. همین مسأله را هم می‌توان از جدی‌ترین دلایل برکناری رئیس پلیس تل‌آویو دانست. با توجه به این موارد می‌توان با اطمینان بلوف‌های نتانیاهو در گفت‌وگو با خبرنگار ایرانی شبکه سعودی را با هدف عادی نشان دادن شرایط داخلی رژیم‌صهیونیستی و قوت قلب دادن به براندازان ایرانی دانست.
حملات هوایی گاه و بی‌گاه ارتش رژیم‌صهیونیستی به سوریه و غزه را هم می‌توان در همین پازل معنا و تفسیر کرد. شرایط به‌قدری بحرانی شده که نتانیاهو هر دستاویزی را که بتواند او را چند روزی بیشتر در جایگاه نخست‌وزیری نگه دارد را با تمام وجود مورد استفاده قرار خواهد داد. البته این درحالی‌ است که همه مقامات رژیم‌صهیونیستی می‌دانند ارتش رژیم توان حمله به ایران که هیچ، از تقابل نظامی با لبنان هم عاجز است. مساله‌ای که واضح‌ترین نشانه‌اش، تسلیم شدن تل‌آویو درمقابل خواسته بیروت در چالش اخیر رژیم‌صهیونیستی و لبنان بر سر میدان گازی کاریش بود. ‌

اینترنشنال به دنبال اسپانسر جدید
مصاحبه‌ چند روز پیش اینترنشنال با نتانیاهو واکنش‌های بسیاری به همراه داشت. بعضی از این واکنش‌ها مربوط به مجری این برنامه بود و برخی دیگر مربوط به صحبت‌های ضدونقیض نخست‌وزیر اسرائیل. واکنش به مجری، شامل پیشینه او و حرف‌هایی است که روزی زده بود و امروز داشت برخلاف آن عمل می‌کرد. پوریا زراعتی خیلی قبل‌تر از این مصاحبه، در برنامه «بفرمایید شام» شبکه منوتو فارسی آرزوی بردن جایزه صد پوندی و اعطای آن به کودکان پاکستانی و رنج‌کشیده را داشت اما این روزها روبه‌روی کسی نشسته و از آزادی و مردم می‌گوید که دستش به خون هزاران کودک از مردم فلسطین تا مردم دیگر کشورها آغشته است. فلسفه این گفت‌وگوی ضدایرانی زمانی مشخص می‌شود که خبر روز گذشته مبنی‌بر توافق بین ایران و عربستان برای عادی‌سازی روابط را مورد توجه قرار دهیم. اینترنشنال که پیش از این با توجیهات امنیتی درحال کوچ کردن از لندن بود حال با توافق بین ایران و عربستان به نظر می‌رسد یکی از حامیان مالی خود را تا حد زیادی از دست داده یا حداقل منابع مالی آینده خود را از جانب طرف سعودی در خطر می‌بیند. به همین دلیل است که رسانه جنگ علیه ایران به دنبال پیدا کردن حامیان جدیدی است که از ایده جنایت علیه مردم ایران حمایت کند. در شرایطی که طرف‌های اروپایی و آمریکا به سمت میز مذاکره با ایران حرکت می‌کنند گزینه دیگری جز رژیم‌صهیونیستی به‌عنوان تنها حامی ایده نظامی علیه ایران باقی نمانده است. همین امر نیز مدیران اینترنشنال را که موجودیت رسانه خود به‌عنوان رسانه جنگ را در خطر می‌بینند قانع کرده است تا ولو به قیمت بدنامی حداکثری به بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر افراط‌گرای رژیم‌صهیونیستی اقبال نشان دهند تا بلکه وی را قانع کنند تا همان‌طور که روزی از داعش حمایت می‌کرد امروز نیز آنها را به‌عنوان یک رسانه تروریستی به رسمیت شناخته و مورد حمایت قرار دهد.

رژیم‌صهیونیستی‌، رژیمی بدتر از آپارتاید
در هر دوره‌ای از تاریخ، مساله یا ظلم به کشوری، چنان مبنا قرار می‌گیرد که همگان ملزم به موضع‌گیری درقبال آن ظلم می‌شوند. از 1948 تا به امروز، مساله فلسطین و اشغال آن توسط رژیم‌صهیونیستی، محور اصلی موضع‌گیری‌های نخبگان و اندیشمندان کشورهای مختلف قرار گرفته. در طول این سال‌ها، کمتر اندیشمندی دیده شده که علیه مردم فلسطین که موردظلم واقع شدند، صحبت کند و از رژیم‌صهیونیستی دفاع کند. اخیرا هم مجددا برخی از نخبگان جامعه علمی بر موضع خود تاکید کرده‌اند، نوام چامسکی فیلسوف و دانشمند علوم‌شناختی درباره تحولات اخیر در اسرائیل گفته است: «دولت نتانیاهو درحال از بین بردن عملکرد دموکراتیک در اسرائیل است. این سیستم صرفا برای یهودیان اسرائیل بسیار خوب عمل می‌کند اما فلسطینیان در اسرائیل شهروند درجه دوم محسوب می‌شوند.» چامسکی در ادامه همین صحبت مجددا تاکید می‌کند: «برای فلسطینیان مظلوم در تمام اراضی اشغالی نوعی نژادپرستی وجود دارد. البته چیزی بدتر از تبعیض نژادی است، من هیچ‌وقت نتوانستم تبعیض‌نژادی بگویم چون خیلی بدتر از آن است.»
چیزی که نخبه‌ای مانند چامسکی در این چند خط گفته، کاملا متفاوت از آن چیزی است که نتانیاهو ادعا می‌کند. نتانیاهو در پایان مصاحبه خود با اینترنشنال ادعا کرده «جامعه اسرائیل آزاد است و به آزادی شناخته می‌شود.» اما چطور ممکن است که هم جامعه‌ای آزاد باشد هم آپارتاید؟ چامسکی این را غیرممکن می‌داند. از طرفی، این فیلسوف برای تبیین وضعیت مردم فلسطین، به آفریقای جنوبی ارجاع می‌دهد و می‌گوید «آفریقای جنوبی بر مردمان سیاه‌پوست متکی بود، 85 درصد مردم آفریقا نیروی کار بودند و به آنها نیاز بود اما اسرائیل چنین نگاهی به فلسطینیان ندارد، بلکه می‌خواهد آنها را نابود کند. منظورم این است که آنچه اسرائیل درحال توسعه آن است نوعی سیستم استعماری جدید کلاسیک برای شهروندان درجه یک در فلسطین است.» صحبت‌های چامسکی تنها نمونه‌ای از ضدیت با رژیم اشغالگر صهیونیستی است. نه‌تنها نخبگان بلکه بسیاری از مردم در سراسر جهان از این رژیم نفرت دارند، با این حال باز هم اینترنشنال با نخست‌وزیر این رژیم گفت‌وگو می‌کند و آن را تطهیر می‌کند و چهره‌ای مردمی از آن نشان می‌دهد. نتانیاهو در صحبت خود در این مصاحبه گفته مشکلات داخل اسرائیل را حل می‌کند و برایش حتی راه‌حل هم دارد، اما سوال اصلی را باتوجه به آماری که چامسکی اخیرا به آن ارجاع داده می‌شود این‌گونه از نتانیاهو پرسید که «از این راه‌حل شما چه عاید مردم فلسطین می‌شود؟ مردمی که حتی شما حاضر نیستید آنها را شهروند معمولی در کشور خود به حساب بیاورید.» قطعا نتانیاهو یا اسرائیل از پاسخ به این سوال طفره رفته و خواهند رفت اما اینترنشنال که این حد از منفوریت رژیم‌صهیونیستی را می‌داند، چرا به سراغ مصاحبه با نخست‌وزیرش رفته؟ به نظر می‌رسد اینترنشنال مخاطبین خود را در فضایی ایزوله فرض کرده، فضایی که دسترسی به هیچ تحلیلی غیر از اینترنشنال ندارند. با چنین پیشفرضی است که این رسانه تروریستی بدون ترس از ریزش مخاطب به سراغ یکی از منفورترین چهره‌های جهان رفته تا نشان دهد درتقابل با ایران از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کند.

تموم شد؟ خیلی تاثیرگذار بود!
روی صحبت نتانیاهو در مصاحبه اخیرش بیشتر با مردم ایران و اروپاییان بود؛ البته اگر مخاطبی داشته باشد. بسیاری این مصاحبه 25 دقیقه‌ای را نه دیده‌اند و نه دنبال کرده‌اند، چراکه اساسا نام اینترنشنال به‌قدری تیره و تار است که همگان می‌دانند واقع‌گویی در کارش نیست و تنها آنچه را که خود می‌خواهد به مخاطب قالب می‌کند. با این حال اما گذری کوتاه بر محتوای این مصاحبه خواهیم داشت، مصاحبه‌ای که یکی از زاده‌شدگان در ایران با نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی داشته است. زراعتی با سوالات خود نشان می‌دهد قصد طرفداری از مظلوم را ندارد و از همان ابتدا برای زیر سوال بردن مظلومان و تئوریزه کردن ظلم آمده، نتانیاهو هم که از خدا خواسته، پاسخ‌ها را در راستای همان سوالات زراعتی سرهم‌بندی می‌کند. اما قسمت عجیب و جالب‌توجه این مصاحبه، آنجایی است که نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی چندین بار اعلام می‌کند قصد کمک به مردم ایران را دارد اما در همان صحبت‌های خود این گفته را نقض می‌کند و این دو جمله را می‌گوید که با حمله نظامی به ایران موافق است و حتی توصیه‌اش به کشورهای غربی این است که با ایران مذاکره نکنند. بعد از این صحبت، اگر یک مجری نسبتا بی‌طرف در مقابل او نشسته بود شاید به این تناقض در صحبت نتانیاهو اشاره می‌کرد و می‌گفت چطور نتانیاهو با حمله نظامی یا تشدید تحریم‌های ایران (عدم مذاکره کشورهای غربی با ایران) قصد کمک به مردم ایران را دارد؟ مردم ایران سال‌هاست که از این تحریم‌ها رنج برده‌اند و تحمیل یک جنگ نظامی صرفا بر میزان رنج مردم خواهد افزود. این تنها یکی از تناقضات است و در پایان مصاحبه هم، نتانیاهو برای اینکه به‌طور تصنعی و مضحکی طرفداری خود از مردم ایران را نشان دهد، می‌گوید غذای ایرانی مورد علاقه من «پلوی زعفرانی» است. گویا نتانیاهو در جهانی ماورایی سیر می‌کند، جهانی که در آن می‌خواهد به ایران حمله نظامی کند و بعد «پلوی نظامی» بخورد. این جهان ماورایی برای مخاطب چندان ارزشی ندارد و باعث می‌شود مخاطب به یاد این دیالوگ معروف رضا عطاران بیفتد: «تموم شد؟ خیلی تاثیرگذار بود!»