من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمدرضا درآوردیم و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد، به‌طوری که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: کتاب «مأموریت ویژه آیت الله»، نوشته رضا طاهرخانی تیرماه ۱۴۰۲ با ۵۷۵ صفحه توسط شرکت چاپ و نشر بین الملل منتشر و روانه بازار نشر شد.

مؤلف کتاب پیش‌رو می‌گوید این‌کتاب را برای نسلی نوشته که امام خمینی (ره) را ندیده و شناختش از این‌شخصیت تاریخی با این‌آسیب روبروست که توصیف امام را به‌عنوان مؤثرترین شخصیت خاورمیانه حتی جهان، به‌صورت کلیشه‌ای حتی ملال‌آور و تکراری و پرتملق از زبان رسانه‌های حاکمیتی شنیده است. طاهرخانی می‌گوید جوان یا نوجوان امروز در شناخت «آیت‌الله» قلم‌هایی را دیده که نتوانسته‌اند شیفتگی خود را نسبت به او پنهان کنند و درگیر جانبداری شده‌اند. بنابراین گاه با توصیفات و جملات شیفته‌وار این درک را از مخاطب گرفتند که دریابد شخصیت واقعی امام چگونه است؟

پیش از این، در قالب دو قسمت مطالب و موضوعات مهم این‌کتاب را مرور کرده‌ایم که در دو پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه‌اند:

* «کارتر مثل معاویه است/طرح ترور فرانسوی آیت‌الله توسط ساواک رد شد»

* «گزارش سفارت آمریکا از شخصیت آیت‌الله/پیام امام در سال ۵۱ به ارتشی‌ها به‌عنوان سربازان امام زمان»

آن‌چه درباره قسمت سوم بررسی این‌کتاب قابل توجه است، این است که نویسنده نسبت به مهندس مهدی بازرگان، نگاه منصفانه‌ای دارد و سوابق انقلابی‌اش را نادیده نمی‌گیرد؛ همین‌طور آیت‌الله حسینعلی منتظری و سیدمحمدکاظم شریعتمداری. به‌همین‌ترتیب، ماجراهای جنبش خلق مسلمان، جانبداری آیت‌الله شریعتمداری از آن و اختلاف آیت‌الله منتظری به‌عنوان قائم‌مقام رهبری با امام (ره) را برای مخاطب تشریح می‌کند.

در ادامه، سومین و آخرین‌قسمت مرور و بررسی «ماموریت ویژه‌ آیت‌الله» را از نظر می‌گذرانیم؛

* وقتی امام پشت ارتش درآمد

در روزها و ماه‌های ابتدای انقلاب که هرج‌ومرج‌طلبان و نیروهای نفوذی دنبال حذف ارتش و تضعیف قوای نظامی کشور بودند، زمزمه‌های انحلال ارتش و تشکیل ارتش بی‌طبقه توحیدی بلند شد. مسعود رجوی رییس سازمان مجاهدین خلق در اجتماع ۱۵ اسفند ۱۳۵۷ بر لزوم انحلال ارتش و مخالفت با تشکیل سپاه پاسداران تاکید کرد. مسعود رجوی در اجتماع ۱۵ اسفند ۵۷ بر لزوم انحلال ارتش و مخالفت با تشکیل سپاه تاکید کرد. دکتر علی شایگان از اعضای جبهه ملی هم گفت سازمان ارتش ایران باید کاملا منهدم شود و به‌جای آن‌، یک‌گارد ملی دموکراتیک تشکیل شود.

با وجود همه فشارها، امام (ره) اواخر اسفند ۵۷ خطاب به ارتش گفت: «هرکس با شما مخالفت کند با استقلال مملکت مخالتف کرده، با اسلام مخالفت کرده.» او همچنین اضافه کرد: « این ارتش، ارتش طاغوتی نیست. ارتش محمدی است.»

یکی از موارد جالب تاریخیِ انقلاب اسلامی ایران، مربوط به شخصیت ابوالحسن بنی‌صدر است که ابتدا رییس‌جمهور شد و سپس با رای مجلس به عدم کفایتش، همراه با مسعود رجوی از ایران فرار کرد و به مجاهدین خلق پیوست. اما در ابتدای امر، سازمان مجاهدین خلق را یک‌سازمان التقاطی می‌دانست و نخستین‌کسی بود که عنوان «منافق» را برای این‌سازمان به کار برد و در رد ایدئولوژی آن‌ها کتابی به‌نام «منافقان از دیدگاه ما» نوشته بود. اعضای سازمان مجاهدین خلق هم بنی‌صدر را «آخوند بی‌عمامه» و «جلاد کردستان» می‌خواندند.

* هرج‌ومرج‌ها و تحلیل سفارت انگلستان: نظام اسلامی شانس کمی برای نجات دارد

۲۴ تیرماه ۱۳۵۸ استیون جرمی بارت رییس دفتر حفاظت منافع بریتانیا در تهران، گزارشی به وزارت خارجه کشور خود نوشت و اعلام کرد: چنان‌چه سفیر فرانسه گفته در مقایسه با سرکوب‌های پس از انقلاب فرانسه، در انقلاب ایران تعداد بسیار کم‌تری کشته شده‌اند. دیگر گزارشی که سفارت بریتانیا به وزارت خارجه این‌کشور ارسال کرد، مربوط به ۸ مرداد ۵۸ است و به‌قلم کریس رندل دیپلمات این‌سفارتخانه نوشته شد: «به نظر می‌رسد نظام شانس کمی برای نجات دارد.»

این‌گزارش‌ها در حالی ارسال می‌شدند که اواخر شب ۲۲ مرداد ۵۸ اعلام شد شهر پاوه در آستانه سقوط و افتادن به‌دست ضدانقلاب است. همزمان آیت‌الله خمینی (ره) که از تهران به قم رفته بود، دور از پایتخت به این‌جمع‌بندی می‌رسید که مدارا برای ختم غائله را بی‌نتیجه می‌دید. او در روز ۲۶ مرداد دولت موقت را تهدید به بازگشت به تهران کرد و گفت در صورت ورود به تهران با کسانی که در انجام امور مسامحه می‌کنند، برخورد می‌کند.

* آزادی بیان داریم؛ آزادی توطئه و فساد نه!

روز پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۵۸، روزنامه ایتالیایی «کوریره دلاسرا» مصاحبه‌ای را با امام (ره) منتشر کرد که توسط اوریانا فالاچی روزنامه‌نگار معروف ایتالیایی انجام شده بود. این‌روزنامه‌نگار بین‌المللی پیش‌تر با چهره‌های مهمی چون شاه هم گفتگو و مصاحبه کرده بود و حالا گفتگویش با رهبر انقلاب ایران منتشر می‌شد. او که با نگاه ویژه‌ای وارد مصاحبه شده بود و سوالات جهت‌داری می‌پرسید، با پاسخ‌های متفاوتی روبرو شد. به‌عنوان مثال یکی از موضوعات چالشی او بود و نبود آزادی بیان در ایران بود که امام در پاسخش گفت: «آزادی بیان هست ولی آزادی توطئه و آزادی فسادکاری نیست.»

این‌کلمه دموکراسی که پیش شما اینقدر عزیز است یک مفهوم مُبَیَّنی ندارد. ارسطو یک‌جور معنی کرده. شوروی یک‌جور معنی کرده. سرمایه دارها یک‌جور معنی کرده و ما در قانون اساسی‌مان نمی‌توانیم یک لفظ مبهمی که هرکس برای خودش یک معنی کرده است، آن را بگذاریمیکی از نقاط عطف جالب این‌مصاحبه، فرازی است که امام خمینی (ره) درباره اسلام و دموکراسی صحبت می‌کند. او می‌گوید: «حالا ما بیاییم بگوییم که ما اسلام می‌خواهیم و اما با اسلاممان دموکراسی باشد. اسلام همه‌چیز است. مثل این است که شما بگویید که ما اسلام را می‌خواهیم و می‌خواهیم که به خدا هم اعتقاد داشته باشیم. ولی شرط این که به خدا هم معتقد باشیم. این برای ما خیلی ناراحت‌کننده است که کسی که همچو خیال داشته باشد.»

از دیگر موارد جالب مصاحبه امام (ره) با فالاچی، بخش مربوط به تفسیر دموکراسی است که امام (ره) در آن می‌گوید: «این‌کلمه دموکراسی که پیش شما اینقدر عزیز است یک مفهوم مُبَیَّنی ندارد. ارسطو یک‌جور معنی کرده. شوروی یک‌جور معنی کرده. سرمایه دارها یک‌جور معنی کرده و ما در قانون اساسی‌مان نمی‌توانیم یک لفظ مبهمی که هرکس برای خودش یک معنی کرده است، آن را بگذاریم.»

* شروط امام برای مذاکره با آمریکا/روابط دیپلماتیک قطع می‌شود

آیت‌الله خمینی روز ۱۷ آبان ۵۸ شرط کرد اگر آمریکا شاه را به ایران تحویل دهد و دست از اقدام علیه نهضت اسلامی بردارد، راه مذاکره در بعضی موارد که به نفع ملت ایران باشد، باز خواهد شد.

* عارضه قلبی امام و نوشتن وصیت‌نامه

در اوج رقابت‌های نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری ایران که ۵ بهمن ۱۳۵۸ برگزار شد، آیت‌الله خمینی به‌دلیل عارضه قلبی از قم به تهران منتقل و در بیمارستان قلب بستری شد. او روز ۲۹ دی در قم وصیت‌نامه نوشت. قرار شد نوارهای قلبی جدید و قدیم امام (ره) توسط پروفسور معصومی به اروپا برده و با متخصصین قلب آنجا درباره وضعیت آیت‌الله مشورت شود. اما جزییات بیماری به رسانه‌های اروپایی درز کرد و شایع شد عارضه قلبی تا ۶ ماه دیگر رهبر انقلاب ایران را از پا درمی‌آورد.

با گذشت ۲ ماه، حال عمومی آیت‌الله مساعد شد. اما پزشکان صلاح ندیدند دوباره به قم برگردد و تجویز کردند اطراف بیمارستان قلب تهران منزلی برای وی پیدا شود. به این‌ترتیب امام خمینی (ره) به حسینیه جماران منتقل و اقامت در این‌نقطه از تهران را آغاز کرد.

* اعتراف کارتر: من گروگان آیت‌الله بودم

با گذشت سال ۵۸ و ورود به سال ۵۹، این‌سال را «سال امنیت» نامید. جیمی کارتر رییس‌جمهور وقت آمریکا در نخستین‌روزهای سال ۵۹ به‌طور پنهانی پیامی برای او فرستاد و از برخی اشتباهات سیاست‌های خارجی آمریکا در قبال ایران عذرخواهی کرد. او این‌بار هم در نامه دومش برای آیت‌الله خواست مفاد نامه محرمانه بماند. اما چنین نشد و آیت‌الله نامه را منتشر کرد. کارتر هم روز ۱۸ فروردین ۵۹ در یک‌سخنرانی تلافی‌جویانه، قطع کامل روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا را اعلام کرد و رهبر ایران قطع رابطه را نشانه قطع امید آمریکا از ایران خواند. رونالد ریگان رقیب انتخاباتی کارتر هم درباره اشتباهات کارتر و اشاره به اعمال تحریم‌های ایران گفت: محاصره اقتصادی هیچ تاثیری بر ایران ندارد. زیرا تجارت دو کشور پیش از این هم به صفر رسیده بود.

کارتر پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اعتراف کرد: «سال آخر ریاست‌جمهوری، من گروگان آیت‌الله خمینی بودم.»

شکست دیگر آمریکایی‌ها از آیت‌الله مربوط به عملیات «پنجه عقاب» یا همان‌واقعه طبس است که ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ با هدف‌ آزادسازی گروگان‌های آمریکایی سفارت این‌کشور در تهران انجام شد و به یک‌افتضاح برای آمریکا ختم شد. جرج براون وزیر وقت دفاع آمریکا درباره ماجرای طبس گفت: «آیت‌الله خمینی در بالکان محل سکونت خود ایستاده بود و با هر حرکت دست او یک هواپیما به زمین می‌افتاد.»

* آیت‌الله و نگاه عرفانی و سیاسی‌اش

آیت‌الله عبدالله جوادی آملی شاگرد فقهی علامه طباطبایی و امام خمینی (ره) درباره شخصیت عرفانی آیت‌الله جمله‌ای دارد که درباره مرگ‌اندیشی و نترسیدن او از مرگ است. آیت‌الله جوادی گفته است: از مرگ نمی‌ترسید چون مرگ ارادی را تجربه کرده بود.

خود آیت‌الله نیز پیروزی واقعی را پیروزی بر شیطان درون و موفقیت در کشتن نفس می‌دانست و می‌گفت: « ما وقتی می‌توانیم بر اهرمن درون پیروز شویم که برای غفران ذنوب خود بگرییم؛ چه این‌که وقتی ظفرمند بر دشمن بیرون، از صحنه مصاف برمی‌گردیم که به درگاه خدا اشک شوق بریزیم.»

نویسنده کتاب «ماموریت ویژه آیت‌الله»، شالوده نظام اخلاقی امام خمینی (ره) را نه صرفا استدلالی و فلسفی که بیش‌تر اشراقی و عرفانی معرفی می‌کند و می‌گوید در مکتب اخلاقی امام خمینی که منبعث از مشرب حکمی ملاصدرا و عرفانی ابن‌عربی است، اخلاق استدلالی و افلاطونی به‌سبب عقلانیت محض و استدلال فلسفی و نیز دوری از توحید ناب، ناتمام تلقی می‌شود. در واقع امام‌خمینی (ره) و هم‌مسلکان او، از فقهای اهل ذوق و عرفان و اخلاق همگی دنباله‌روی آیت‌الله حسینعلی همدانی و عرفان جولایی به حساب می‌آیند که متصل به ولایت امام عصر است.

نگاه عرفانی و باور معرفتی امام خمینی بود که باعث بیان جمله معروف «خرمشهر را خدا آزاد کرد» شد. چون از دید او «فتح خرمشهر فتح خاک نیست بلکه فتح ارزش‌های اسلامی است.»

آیت‌الله خمینی، پس از پیروزی انقلاب ناگزیر به پذیرش مسایلی شد که با آرمان‌های معنوی یک‌عارف تفاوت داشتند؛ مسایلی چون اجباری که او را از قم به تهران کشاند یا تن دادن به ورود روحانیون به امور اجرایی. رضا طاهرخانی می‌گوید آیت‌الله حتی از نظام حزبی آمریکا شاهد مثال آورد که نظام حزبی می‌تواند و باید مبتنی بر حفظ منافع ملی کشور قوام گیرد. به این‌ترتیب نویسنده کتاب «ماموریت ویژه‌ آیت‌الله» نتیجه می‌گیرد تحزبِ منجر به تشتت در نظر آیت‌الله مقبول نبود.

* بزرگ‌ترین آسیب‌شناسی انقلاب

در یکی از دیدارهای رییس‌جمهور، نخست‌وزیر و هیات وزیران با امام خمینی(ره) که به مناسبت هفته دولت در جماران حضور پیدا کرده بودند، این‌جمله توسط آیت‌الله مطرح شد: «شما برای اسلام می‌خواهید خدمت کنید، نمی‌خواهید برای خودتان کاری بکنید. شما می‌خواهید برای این‌ملت محروم در طول تاریخ خدمت بکنید، نمی‌خواهید که جیب خودتان را پر کنید.»

در بخش دیگری از این‌فرمان درباره تندروی‌ها و خودسری‌ها آمده بود: «اشخاصی می‌ریزند تو خانه‌های مردم، بدون این‌که یک مجوز شرعی یک‌مجوز قانونی داشته باشند، حجت‌شان این است که انقلاب کردیم!‌»اما بزرگ‌ترین آسیب‌شناسی تاریخ انقلاب اسلامی را می‌توان در سخنانی که آیت‌الله خمینی با نمایندگان مجلس در اول در روز ۶ خرداد ۱۳۶۰ مطرح کرد، دید. در این‌آسیب‌شناسی صحبت‌هایی درباره ماهیت دوگانه آقایان و آقازادگانی که نان خط آرمانی امام را خورده بودند، مطرح شد.

* فرمان ۸ ماده‌ای امام

آیت‌الله در فرمانی به مسؤولین قضایی و اجرایی که نشان‌گر نگرانی‌اش از نهادینه‌شدن افراطی‌گری به‌جای انقلابی‌گری بود، منشور حکومت اسلامی را مبتنی بر عدالت و حقوق انسانی و شهروندی تشریح و تبیین کرد که به فرمان ۸ ماده‌ای معروف شد. او در این‌فرمان گفت: «من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمدرضا درآوردیم و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد، به‌طوری که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم.»

در بخش دیگری از این‌فرمان درباره تندروی‌ها و خودسری‌ها آمده بود: «اشخاصی می‌ریزند تو خانه‌های مردم، بدون این‌که یک مجوز شرعی یک‌مجوز قانونی داشته باشند، حجت‌شان این است که انقلاب کردیم!‌»

امام خمینی (ره) جمله معروفی دارد که «میزان حال فعلی اشخاص است» این‌جمله ادامه‌ای هم دارد و نسخه کامل آن به این‌ترتیب است: «میزان حال فعلی اشخاص است؛ با غمض عین از بعض لغزش‌هایی که در رژیم سابق داشته‌اند.»

به فاصله چند هفته از صدور این‌فرمان، آیت‌الله خمینی در حکم دیگری دستور به انحلال هیات‌های گزینش داد. چون چند نسخه از جزواتی که به‌عنوان راهنمای سوالات و جواب‌های ایدئولوژیک برای گزینش ادارات و نهادها به مردم داده می‌شد به دست وی رسیده و موجب خشمش شده بود. او معتقد بود سوال از افراد درباره مرجع تقلیدشان و برخی اصول اعتقادی، افراط و اشتباه است.

* هشدار امام درباره مارهای خوش‌خط‌وخال در پیام به طلاب و روحانیون

یکی از پیام‌های امام خمینی (ره) پیامی بود که سوم اسفند ۱۳۶۷ خطاب به روحانیون، مراجع، مدرسین، طلاب و ائمه جمعه و جماعات کشور صادر شد و منشور روحانیت نام گرفت. امام (ره)‌ در این‌پیام استراتژی نظام جمهوری اسلامی و رسالت حوزه‌های علمیه را تعیین کرد و هشدارهایی داد. یکی از موارد صریحی که در منشور روحانیت درباره روحانیت واقعی و فقه غیرکاربردی بود، این‌جمله بود: «مادامی که فقه در کتاب‌ها و سینه علما مستور بماند، ضرری متوجه جهان‌خواران نیست.»

دو فراز مهم از منشور روحانیت که نویسنده «ماموریت ویژه آیت‌الله» هم در کتاب خود آن‌ها را ذکر کرده، درباره مقدسین روحانی‌نما و هشدار به طلاب جوان درباره آن‌ها است که از این‌قرار هستند:

* «البته بدان معنا نیست که ما از همه روحانیون دفاع کنیم، چرا که‏ روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزه‏ های علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عده‌ای با ژست مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می‌‏زنند که گویی وظیفه‌‏ای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه‏ های علمیه کم نیست.

خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه‏ های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه‏ ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروّج اسلام امریکایی‌‏اند و دشمن رسول اللَّه. آیا در مقابل این افعی ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟طلاب عزیز لحظه‏ ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروّج اسلام امریکایی‌‏اند و دشمن رسول اللَّه. آیا در مقابل این افعی ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟»

* «آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانی نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیر المؤمنین- علیه السلام- که در تاریخ روشن است. بگذارم و بگذرم و ذائقه‏ ها را بیش از این تلخ نکنم. ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مآبی و دین فروشی عوض شده است.»

امام خمینی (ره) در منشور روحانیت، به مساله نفوذ و حربه شعار جدایی دین از سیاست هم اشاره داشت:

«استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزه ‏ها مأیوس شد، دو راه برای ضربه زدن انتخاب نمود؛ یکی راه ارعاب و زور و دیگری راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راه های نفوذ تقویت گردید. اولین و مهمترین حرکت، القای شعار جدایی دین از سیاست است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازه ‏ای کارگر شده است تا جایی که دخالت در سیاست دون شأن فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را به همراه می ‏آورد؛ یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشته ‏اند. گمان نکنید که تهمت وابستگی و افترای بی‏ دینی را تنها اغیار به روحانیت زده است، هر گز؛ ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته، به مراتب کاری تر از اغیار بوده و هست.»

استفاده از تجربه تلخ روی کارآمدن انقلابی‌نماها هم از دیگر هشدارهایی است که امام (ره) در منشور روحانیت، خطاب به طلاب و روحانیون کشور ذکر می‌کند. یکی از مهم‌ترین‌فرازهای این‌هشدار به این‌ترتیب است:

«من به طلاب عزیز هشدار می‌دهم که علاوه بر اینکه باید مواظب القائات روحانی نماها و مقدس مآبها باشند، از تجربه تلخ روی کار آمدن انقلابی نماها و به ظاهر عقلای قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتی نکرده‌اند عبرت بگیرند که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزیهای بیمورد و ساده اندیشیها سبب مراجعت آنان به پستهای کلیدی و سرنوشت ساز نظام شود.»

* هشدار امام به رهبر انقلاب و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی

در خاطرات خودنوشت آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی و نوشته‌های روز ۱۰ خرداد ۱۳۶۸ که مربوط به چندروز پایانی عمر امام خمینی (ره) است، مطالبی درباره آخرین تاکیدات امام (ره) ذکر شده است؛ ازجمله این‌که در بازنگری قانون اساسی سرعت‌عمل بیشتری به‌کار گرفته شود و آقای هاشمی و آقای خامنه‌ای اتحاد داشته باشند. این‌بخش از روزنوشت‌های ۱۰ خرداد هاشمی‌ رفسنجانی به این‌ترتیب است: «متحد باشید. به‌خصوص شما و آقای خامنه‌ای،‌ نگذارید خناسان بین شما و ایشان فتنه کنند!»

برچسب‌ها