۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۴۵

جایگاه فرزند در خانواده اسلامی/ کودک امانت و لطف الهی است

جایگاه فرزند در خانواده اسلامی/ کودک امانت و لطف الهی است

فرزند ثمره زندگي وعشق والدين است و در خانواده اسلامي بر اساس هدفی بزرگ و مقدس قدم به عرصه زندگي گذارده و امانتي است از سوي خداوند متعال در دست والدين که در قبال حفظ آن مسئوليت دارند.

به گزارش خبرگزاری مهر، تولد فرزند یکی از لذت بخش ترین لحظات زندگی پدر و مادر است، اما با آغاز تولد وظايف والدین به ویژه مادر رنگ و صورت ديگري به خود مي گيرد. بار مسئوليت سنگين است و والدين بايد خود را در برابر كودك خويش مسئول ببينند. از وظايف اوليه والدين، پذيرش كودك بر اساس اينكه او امانت خدا و قابل تكريم است، می باشد.

كودك ثمره محسوس زندگي وعشق والدين است كه در خانواده اسلامي بر اساس هدفی پديد آمده و قدم به عرصه زندگي گذارده است. شك نيست كه هر مادري فرزند خود را زيبا مي بيند و بيشتر اوقات خود را متوجه مراقبت از او مي كند تا وي را زيبا و نيكو بپروراند.

در آيين اسلام براي مادر وظايفي بس وسيع و پر دامنه معين شده است كه كمتر فردي مراقب رعايت كامل آن است. اين عدم رعايت نه به خاطر مشكل بودن انجام وظيفه است بلكه اغلب به مناسبت بي توجهي است. تردیدی نيست كه مادران فرزندان خويش را مي پذيرند و در مراقبت و حمايتش مي كوشند، ولي دراين امر ميزان ودرجه آن براي همه يكسان نيست.

منظور و غرض از اين پذيرش اين است كه طفل شاهكار خلقت و لطف خداوند است، امانتي است از سوي او در دست والدين و مخصوصا مادر در قبال حفظ اين امانت مسئوليت دارد. بايد آن را پذيرفت و مورد احترام قرار داد وكسي حق ندارد با نظر بي اعتنايي و سردي بدو بنگرد و يا مورد اهانتش قرار دهد. همچنین  منظور از پذيرش آن است طفل را همان گونه كه هست قبول كنيم نه بدان گونه كه بايد باشد، يعني زيبايي وزشتي، نقص يا كمال كودك نمي تواند موجب پذيرش يا طرد او گردد، قبول اين امانت وظيفه است و والدين در قبال آن مسئول هستند.

گاهي پيش ساخته هاي ذهني مادران به حدي است كه با همه علقه دروني كودك را طرد مي كنند و او را نمي پذيرند و براي اين عدم پذيرش دلايل گوناگوني است؛ او را نمي پذيرد براي اينكه توقع مادر در زيبايي يا جنس برآورده نشده است؛ كودك ناقص العضو و نارساست و تحملش مايه زجر است؛ فرزندي است ناخواسته و در تشكيل جنين قصدي و نيتي وهدفي نبوده است و گاهي عدم پذيرش براي ازدواج مجدد، سر وسامان دادن به زندگي شخصي، احساس خستگي از بيماري مداوم و... است كه در همه حال شايد اين نكته در ذهن آنها جاي ندارد كه كودك در هيچكدام از اين جنبه ها مقصر نيست وگناهي مرتكب نشده است.

بي توجهي و سردي به كودك لطمه اي به صفاي طفل وموجبي براي چركين كردن دل اوست. مسئوليت مادر در سنين اوليه زندگي طفل بسيار سنگين است، غفلت وبي توجهي به آن عوارض غير قابل جبراني براي او بوجود مي آورد. گاهي عدم پذيرش و سردي در برابر طفل به گونه اي است كه كودك در خانه هم چون غريبي زندگي مي كند، او را نمي پذيرند اين خود موجب رنجشش مي شود.

بي توجهي به كودك، با سردي با او رفتار كردن شايد مسئله مهمي نباشد، ولي اين غلط است زيرا كودك در حال مقايسه وضع خود با ديگران حالات را در مي يابد، منتها بازگو نمي كند و گاهي با دوستانش كه همسال وهمنشين او هستند به مانند يك بزرگسال و بالغ از وضع خود گله مند و ناراضي است و ابراز ناراحتي مي كند.

گاهي عدم پذيرش به صورت تبعيض در جنس مطرح مي شود. چه بسيار مادراني كه آرزوي پسر يا دختر دارند وجنس ديگر براي شان مايه تاثر است و اين كار به جايي مي رسد كه حتي مرگ را آرزو مي كنند.عدم پذيرش در جنس گاهي كودك را نسبت به جنس مشكوك مي سازد ،مثلا پسر خواستن دختر را مرد صفت و دختر خواهي پسر را زن صفت بار مي آورد، زيرا مادر بر همين اساس كودك را مي پرورد وحتي در لباس و پوشش او نظرات مورد توقع را اعمال مي نمايد.واين لطمه اي در تربيت است. هيچ دليلي ندارد كه پذيرش كودك مصلحتي باشد ولي اگر بواقع هم نمي شود خود را اقناع به پذيرش كودك كند لااقل مصلحتا او را بپذيرد و علاقه اش را به او ابراز نمايد.

کد خبر 2040038

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha