۱۱ تیر ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰

یک استاد دانشگاه:

تعامل اخلاق و فقه باعث رشد و تعمیق فلسفه اخلاق اسلامی می‌شود

تعامل اخلاق و فقه باعث رشد و تعمیق فلسفه اخلاق اسلامی می‌شود

مدرس و نویسنده حوزه اخلاق با اشاره به اینکه پیوند اخلاق و فقه می‌تواند سبب تعمیق و رشد فلسفه اخلاق و تولید نظریه‌های ایرانی ـ اسلامی شود، گفت: فقه همواره مسلمانان را برای تصمیم‌گیری در دوراهی‌های اخلاقی کمک کرده است.

شیرزاد پیک‌حرفه درباره این موضوع که چرا ما در دهه‌های اخیر همپا با غرب به فلسفه اخلاق نپرداختیم به خبرنگار مهر گفت: اظهارنظر دقیق درباره این موضوع در حوزه تخصص من نیست و یک جامعه‌شناس باید در اینباره نظر دهد. باید توجه داشت که این افول در حوزه‌های دیگر فلسفه نیز مشاهده می‌شود. برای مثال با قاطعیت می‌توان گفت که ما پس از ملاصدرا فیلسوف نامداری نداریم که یک نظام منسجم فلسفی ارایه کرده باشد و تنها شارحان خوبی داشته‌ایم. این موضوع درباره فلسفه اخلاق نیز صدق می‌کند. حال این‌که چرا ما به مدت 400 سال است که تفلسف نداریم باید از جامعه‌شناسان پرسید.

وی یادآور شد: البته در کشور ما نیز ضرورت پرداختن به اخلاق و فلسفه اخلاق به عنوان یک مبحث مستقل در سال‌های اخیر درک شده و این بسیار امیدوارکننده است. دلیل اثبات این مدعا، تأسیس رشته فلسفه اخلاق در گروه‌های فلسفه دانشگاه‌ها و همت پژوهشگاه ها برای ایجاد پژوهشکده اخلاق است. مسؤولان حوزه و آموزش و فرهنگ ما به اهمیت مبحث فلسفه اخلاق واقف شده‌اند. با توجه به این شواهد آینده درخشانی در انتظار این حوزه است.
 
نویسنده کتاب «مرزهای اخلاق» به ظرفیت‌های فرهنگ ایرانی ـ اسلامی برای بسط و تعمیق فلسفه اخلاق اشاره کرد و گفت: ما ظرفیت‌هایی مانند ادعیه، حدیث و همچنین اندرزنامه‌های ایران باستان را داریم که غربیان آنها را در اختیار ندارند.
پیک‌حرفه درباره کارکردهای دین اسلام به عنوان جایگزینی برای پر کردن جای خالی فلسفه اخلاق گفت: یکی از افتخارات تشیع این است که بر اساس مبانی این مذهب، حسن و قبح امور ذاتی‌ است و عقل در تشخیص آن‌ها مستقل عمل می‌کند. یعنی هنگامی که می‌گوییم کار الف خوب است دو پرسش مطرح می‌شود مبنی بر این‌که آیا خدا کار الف را خوب می‌داند یا چون الف خوب است خدا به عمل به آن دستور داده؟
 
این نویسنده و مترجم ادامه داد: پاسخ شیعه به این مساله بسیار عقلانی است. شیعیان این‌گونه استدلال می‌کنند که چون کار الف خوب است، خدا به آن امر می‌کند. این مبنای شیعی فضای بسیار خوبی برای تفکرات عقلانی در حوزه فلسفه اخلاق است.
وی در مورد این موضوع که چگونه می‌توان میان فلسفه اخلاق غرب که پایگاهی مادی و این‌جهانی دارد و مبانی اخلاقی اسلام که غایتی متافیزیکی را دنبال می‌کنند ارتباط برقرار کرد، گفت: من پیش‌فرض تضاد و دوگانگی میان فلسفه اخلاق غرب و اسلام را نمی‌پذیرم. از سوی دیگر، غرب را یک کل یکپارچه دانستن خطاست. گاه اختلاف بسیاری میان نظریه‌های اخلاقی غربی وجود دارد. ما می‌توانیم در میان این نظریه‌ها، نظریه‌ای را بپذیریم که به دین نزدیکتر است.
 
پیک‌حرفه به هماهنگ بودن بخش زیادی از فلسفه اخلاق غربی با مبانی دینی اشاره کرد و گفت: بسیاری از نخستین نظریه‌پردازن فسلفه اخلاق مانند هابز و استوارت میل تأکید داشتند که نظریه‌های آنان در تقابل با دین نیستند. همین امر نشان می‌دهد که طلایه‌داران فلسفه اخلاق، تأکید داشتند که نظریاتشان در تقابل با دین نیست. بنابراین نگاه بدبینانه به فلسفه اخلاق غربی به دلیل امکان تقابل آن با دین درست نیست.
 
وی درباره پاسخ اسلام درباره مسایل پیچیده‌تر اخلاقی مانند دوراهی‌های اخلاقی و حوزه‌های تخصصی‌تر اخلاق گفت: این موضوع را باید از یک فقیه پرسید، چرا که فقیهان قاعدتاً بهتر می‌دانند که اگر یک مسلمان بر یک دوراهی اخلاقی قرار بگیرد چه تصمیمی باید اتخاذ کند. به هر حال کسی که در ایران زندگی می‌کند بر اساس پشتوانه اسلامی ـ ایرانی بزرگ شده است و همین فرهنگ به او کمک می‌کند که وقتی در دوراهی اخلاقی قرار گرفت چه واکنشی نشان دهد.
 
پیک‌حرفه واکنش فلاسفه غربی درباره این مسایل پیچیده‌تر اخلاقی را پاسخی یکسان ندانست و گفت: در غرب نیز پاسخ‌های متفاوتی درباره مسایلی مانند پرداخت یا عدم پرداخت مالیات به دولت و هزاران دوراهی‌های اخلاقی دیگر ارایه شده است که با هم مشابه نیستند. به اعتقاد من ایرانیان مسلمان بهتر است در این موارد سراغ فقه بروند تا پاسخ اسلام را به این مسایل دریابند.
 
وی تعامل اخلاق و فقه را یکی از عوامل رشد و تعمیق فلسفه اخلاق در حوزه اسلامی دانست و گفت: تعامل فلاسفه اخلاق با فقها در ایران می‌تواند باعث تولید نظریه‌های ایرانی ـ اسلامی شود. من در بسیاری از موارد، مشابه یک نظریه اخلاقی یا راه‌حل یک مسأله اخلاقی را در فقه نیز می‌بینم. متاسفانه این دو حوزه چندان با هم تعامل نداشته‌اند و فقیهان و اخلاقیان از هم بی‌خبر بوده‌اند. بسیاری از نظریه‌های اخلاقی که در غرب مطرح شده‌اند پیش‌تر در عالم ایرانی و اسلامی طرح شده بودند. فیلسوف اخلاق در ایران باید بتواند این میراث را با  زبان جهانیان امروز به آنان نشان دهد، زیرا سخن گفتن برای جهان امروز اقتضائاتی دارد.
 
پیک‌حرفه بار دیگر بر تمرکز بر ارتباط فقه و فلسفه اخلاق تأکید کرد و گفت: علاوه بر پیوند این دو حوزه، تشکیل بیش از پیش گروه‌های اخلاق در فضای دانشگاه‌ها و برگزاری کنفرانس‌های اخلاقی می‌تواند به تعمیق فلسفه اخلاق در کشورمان کمک کند. علاوه بر این، آشنایی با میراث ایرانی و اسلامی در حوزه اخلاق مانند قرآن، احادیث و ادعیه و همچنین اندرزنامه‌های ایران باستان فواید زیادی برای شکوفاتر شدن این حوزه خواهد داشت.

این نویسنده و مدرس فلسفه اخلاق با تأکید بر لزوم آشنایی فلاسفه اخلاق کشورمان با زبان انگلیسی گفت: اگر شخصیت فلسفی برای خودمان قایل هستیم باید به محض اینکه کتابی در غرب منتشر شد، آن را بخوانیم و آن را وارد فضای اندیشه خودمان بکنیم. آشنایی با نحله‌های مختلف اخلاقی در غرب و تعامل با فلاسفه غربی و مراوده با آنها به ما کمک می‌کند که این حوزه داغ بماند و سرزندگی خود را حفظ کند. البته حمایت‌های دولت نیز در تمام این موارد می‌تواند راهگشا باشد.
کد خبر 1639326

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha