۲۱ شهریور ۱۳۸۴، ۱۱:۰۷

ميزگرد "تنها راه ممكن" در خبرگزاري مهر

محمد يعقوبي: من براي امروز مي نويسم / بقايي: يعقوبي نگاهي مردم گرايانه دارد

محمد يعقوبي: من براي امروز مي نويسم / بقايي: يعقوبي نگاهي مردم گرايانه دارد

محمد يعقوبي كارگردان " تنها راه ممكن" گفت: من آدم بيست سال بعد را نمي شناسم ، بنابراين معتقدم تئاتر بايد به امروز خود وفادار باشد ، آدمهاي نسل آينده را نمي شناسم و معتقدم نويسندگان ديگري كه مي آيند، براي آنها خواهند نوشت.

به گزارش خبرنگار تئاتر "مهر" ، اين كارگردان كه به همراه بهروز بقايي ، ناهيد مسلمي و حميد ابراهيمي  در ميزگرد خبرگزاري "مهر" حضور پيدا كرده بود، در مورد آخرين نمايش خود توضيح داد: تنها راه ممكن را در سال 1383 نوشتم و مهمترين انگيزه ام  براي كاركردن اين اثر ساختار نمايش بود، درواقع قكر كردم جالب است نمايشنامه اي بنويسم كه داراي سبك "سيار" نمايشي باشد، يعني  درعين اين كه كار، "ذهني" است، بتواند  يك كار "رئال" يا "ناتوراليستي" نيز باشد يا بتواند يك  كمدي محض شود.

وي افزود: ساختار در اين نمايش  بر اساس بررسي آثار يك نويسنده به نام " مهران صوفي " است . و طراحي صحنه اين نمايش برخلاف اجراي جشنواره كه طراحي ايستايي داشت ،  يك طراحي "متحرك" است. يعني  دكور براي اجراي عمومي ، طراحي ثابتي ندارد و رضا شاپورزاده ، طراح صحنه اين نمايش،  در اجراي عمومي سعي كرد به ديدگاه  و دنياي من بيشتر نزديك شود.

وي تصريح كرد: اجراي " تنها راه ممكن" به شدت رئاليستي است، ولي محتواي آن غير رئاليستي  است. در اين اثر در شكل اجرايي تنها به رئاليست وفادار بودم .

اين كارگردان در مورد متفاوت بودن شكل و اجراهاي اپيزودهاي مختلف  درعين دنبال كردن يك داستان گفت: من به اين موضوع معتقد نيستم،  چند تماشاگر اپيزود اول را "گروتسك" ديدند، ولي برخلاف اين تصور كه بازي در يك كار "گروتسك" متفاوت است، من به بازيگران خود اصرار داشتم حتي درهمان اپيزود اول كاملا رئاليستي و واقعي بازي كنند. اجراي اين نمايش اصلا غيررئاليستي نيست، در حالي كه متن كاملا غير رئاليستي است .

يعقوبي افزود : به طور عمد مي خواستم در اين ساختار كه آثار يك نويسنده بررسي مي شود، نگاهي هم به 20 سال نمايشنامه نويسي ايران كنم. شخصيت اصلي نمايش، نمايشنامه نويسي به نام  "مهران صوفي" است كه سال 58 به فرانسه رفته و حالا كه بازگشته ( با توجه به سيستم نمايشنامه نويسي دهه 60 ما)، به خاطر سانسور، شرايط خاص آن زمان، يا به هر دليل ديگري، مجبور به نوشتن آثاري خاص شده است. ما در تاريخ نمايشنامه نويسي خود در اين دهه ، دو دسته نمايشنامه نويس داريم. يكي آنهايي كه بر اساس ادبيات كهن فارسي مي نوشتند و دسته دوم كساني بودند كه به " ابزورد " روي آوردند. آنها تن به خواست مركز هنرهاي نمايشي  براي نوشتن نمايشنامه هاي فارسي كهن ندادند و به ناچار، در دام ديگري به نام " ابزورد " دچار شدند. در حالي كه سيستم " ابزورد " اصلا با فرهنگ كشور ما تناسب ندارد، اين  سبك هرچند با فرهنگ غرب جور است، اما هنوز با فرهنگ كشور ما اجين نشده است. بكت برخاسته از يك شرايط خاص به "ابزورد" رسيد، درحالي كه دركشور ما بدون طي  مراحل و رسيدن به اين شرايط  خاص  "ابزورد" رايج  و موجب پس زدن تماشاگران از تئاتر شد، من اتفاقات اين دوره نمايشنامه نويسي ايران را در اپيزود اول كه در واقع  بررسي اولين نمايشنامه مهران صوفي  بود، گذاشتم.  اين نمايشنامه نويس همزمان با  جريان نمايشنامه نويسي طي  اين سالها جلو مي آيد و در نمايش " تنها راه ممكن" هر بار يك  بخشي از آن بررسي مي شود.

وي  در ادامه تصريح كرد: ساختار نمايش بود كه به من ديكته كرد  تا "مهران صوفي"  اينجا بايد اين نمايشنامه را بنويسد. آثار مهران صوفي در اين نمايشنامه همچنان به سمت واقعيت روزگار خود جلو مي رود، به طوري كه در آخر، از موقعيت رئاليستي   اپيزود " پژواك " دور مي شود و درپايان تنها به "سخنراني" كردن در فرانسه اكتفا مي كند.

محمد يعقوبي خاطر نشان كرد: براي من خيلي آسان بود كه ريتم و جذابيت هر بخش را تغيير دهم، اما ساختار كار مي طلبيد كه همه چيز به اين ترتيب پيش برود. در واقع من براساس ديدگاه يك نويسنده دهه 60 كه با " ابزورد " شروع كرده، ساختار نمايشنامه ام را نوشتم .

محمد يعقوبي در باره اپيزود " منطقه آزاد " كه موجب شده تا  اثر به سمت "شعار" پيش برود، گفت: تماشاگر من بايد فراموش نكند كه شخصيت اصلي متن من، مهران صوفي است. بنابراين طي اين ساختار طبيعي است كه اين نمايشنامه نويس، پس از گذراندن دوره هاي مختلف، درنهايت به "شعار و سخنراني" برسد. پس اين كارگردان نيست كه به شعارگويي روي آورده بلكه شخصيت اصلي نمايش به اين ورطه افتاده است.

وي در مورد علت تمايلش به تجربه كردن  ساختارهاي متفاوت  متذكر شد: "ساختار"، هميشه موجب مي شود تا من اثري را بنويسم و به ندرت  پيش آمده كه من به خاطر سوژه و محتوا نمايشنامه اي را بنويسم. در بيشترآثارم اين ساختار و ساختمان است كه من را جلو برده، بدون نقشه ساختمان اصلا نمي  توانم بنويسم.

اين نمايشنامه نويس  افزود: نگاههاي تماشاگران به " تنها راه ممكن " باهم فرق مي كند، تماشاگراني كه با اين كار براي اولين باراست با من آشنا مي شوند صادق ترند، زيرا تماشاگراني كه  بيشتر آثار من را ديده اند، همواره  اين اثر را با آثار قبلي ام مثلا " يك دقيقه" سكوت مقايسه مي كنند و به دنبال آن در اثر جديد هستند. درحالي كه من نبايد كارهاي گذشته ام را تكرار كنم و تئاتر مانند سينما نيست كه بيش از يك بار بتوان  يك نمايش را  اجرا كرد. 

يعقوبي  با اشاره به اين  كه براي نوشتن نمايشنامه چند اپيزوده " تنها راه ممكن " از تعداد زيادي سوژه هاي خود كه مي توانست  از هر كدام براي خلق  يك اثر مستقل  استفاده كرد، توضيح داد:  اين سوژه ها و طرحها قرباني ساختار نمايشنامه" تنها راه ممكن"  شده اند و براي من ديگر بيات شده اند.

وي  درمورد عدم ماندگاري و تاريخ  مصرف دار بودن  نمايشي كه رئاليست اجتماعي است؟ گفت: من آدم بيست سال بعد را نمي شناسم ، بنابراين معتقدم تئاتر بايد به امروز خود وفادار باشد ، من آدمهاي نسل آينده را نمي شناسم ومعتقدم  نويسندگان ديگري مي آيند و براي آنها خواهند نوشت، من نمي توانم الان تضمين كنم كه آيا اثرم براي آدمهاي 20 سال آينده خواهد ماند يانه؟ ولي در اين 8 سال بعد از نوشتن زمستان 66 همواره نگران اين موضوع بودم كه كارهايم تاريخ مصرف نداشته باشند، اما امروز پس  از 8 سال مي بينم هنوز "زمستان  66" مخاطب خود را دارد و برخي از كارگردانان مي خواهند آن را بار ديگر اجرا كنند يا تله تئاتر شود، بنابراين تاريخ مصرف يك تعريف تعيين كننده نيست و زمان ممكن است تعبير ديگري از اين مسئله كند .
 

يعقوبي در ادامه افزود:من نمايشنامه  زمستان 66 را در موشك باران نوشتم  بنابراين در آن زمان ممكن بود به خاطر موشك باران تاريخ مصرف دارد باشد اما امروز چون مفهوم كلي تري مانند مرگ را نشان مي دهد قابل اجرا است. ساختار اين نمايش به من امكان اين عمل  را مي دهد.
 كارگردان " تنها راه ممكن" در مورد جهان شمولي و قابل اجرا بودن آثارش در دنيا نيز گفت: من براي اجرا در كشورهاي ديگر تلاش نمي كنم و وقتي مي نويسم احساس مي كنم دارم يك نمايشنامه ايراني در باره خودم و شرايط  جامعه ام  مي نويسم و اصلا به اين موضوع  كه يك نفر از آي .تي.آي بيايد، كار من را ببيند و دعوت كند تا در كشورش اجرا كنم ، فكر نمي كنم . اما برخي آثارم  هم  مانند " قرمز و ديگران " مورد توجه كشورهاي خارجي قرار گرفته است ، ولي براي من عجيب استT چون  در لحظه نوشتن آن  تنها به شرايط جامعه خودم فكر كرده ام نه كشور ديگري .
وي ادامه داد: اجراي تئاتر در ديگر كشورها كاري است كه متأسفانه اين روزها به شكل بدي در تئاتر كشور ما رايج شده است و  تئاتر ما را تضعيف مي كند ، اين هنرمندان ناب ترين بخش نمايشنامه يعني ديالوگ را حذف مي كنند تا اثرشان امكان اجرا در هر جاي دنيا را داشته باشد، چيزي كه  به زعم اساتيد و بزرگاني چون "پينتر " اساسي ترين جزء تئاتر است .
 محمد يعقوبي ضمن اظهار نگراني از اين موضوع افزود: جرياني دارد بر تئاتر ما ارزش گذاري  مي كند كه معتقد است، ديالوگ چيز بي ارزشي است و تئاتر يعني زبان جهاني،  درحالي كه واقعيت اين است كه  بهترين آثار دنيا آثاري هستند كه مبتني بر فرهنگ كشور خودشان باشند. 

"بهروز بقائي"،  بازيگرنمايش " تنها راه ممكن " نيز گفت : نمايش هاي محمد يعقوبي آواي هشدار زمان معاصر هستند و او در برابر انسان هاي جامعه معاصر خود، احساس مسئوليت مي كند .

بقايي افزود: : يعقوبي بازي و حركات و نگاه هاي كليشه اي را ازنمايش هاي خود حذف مي كند . اوبرخود مسوولانه ،شرافتمندانه همراه با صداقت با كاردارد و درمسيري كه تجربه مي كند، حرف هاي آدم هاي جامعه خود را مي سازد و همواره درپي ساختاري است كه بتواند اين ارتباط را با تماشاگران خود ايجاد كند .

وي افزود : صداقت يعقوبي در واگويي مسائل اجتماعي هميشه درنمايش هاي او وجود داشته است و اونگاهي مردمي ومردم گرايانه دارد و دلمشغولي هاي او معضلات مردم جامعه اش است . يعقوبي وراي خط قرمزها و جناح ها حركت مي كند .

بقايي با اشاره به نحوه كاربا يعقوبي خاطرنشان كرد: وقتي اصول اوليه نمايش را باورمي كنيم، درطول كار به چالش هايي مي رسيم و در نهايت به توانايي ها وظرفيت هاي تازه اي دست پيدا مي كنيم. من يعقوبي را به خاطرديدگاه هايش تاييد مي كنم .

بازيگر نمايش " تنها راه ممكن " ادامه داد : اين نمايش را از سه نمايش قبلي يعقوبي جدا نمي دانم. هر سه اين نمايش ها درسه فرم مختلف تلاشي براي رسيدن به تجربه تازه تري درارتباط با مخاطب بوده اند.  فرم و محتوي اين نمايش از يكديگرجدا نيستند وهردو درجهت پويايي ورسيدن به تجربه هاي جديدتري است .

ناهيد مسلمي يكي ديگرازبازيگران اين نمايش نيزبا بيان اينكه نوعي بدعت گذاري درنمايش هاي يعقوبي وجود دارد گفت: اين دومين تجربه همكاري من با يعقوبي پس ازنمايش  " گل هاي شمعداني " است .يعقوبي رفتارخلاقانه ات دربرخورد با هريك ازنمايش هاي خود دارد . اوبازيگررا آزاد مي گذارد تا بتواند خود را به راحتي تجربه كند .

ناهيد مسلمي  افزود:  يعقوبي مسائل اجتماعي را بي پروا مطرح مي كند و به همين دليل من مي توانستم با نمايش هاي ايشان همذات پنداري كنم.

حميد ابراهيمي، يكي ديگرازبازيگران اين نمايش با اشاره به ساختار ايپزوديك نمايش هاي يعقوبي تصريح كرد : محمد يعقوبي موضوعاتي مانند عشق ، خيانت و... را دراپيزودهاي مختلف كنارهم مي گذارد ، بي اينكه به هريك اين ازموضوعات ضربه اي وارد شود. اوكارگردان خلاقي است كه نمايش هاي خلاقانه اي را روي صحنه مي برد.

حميد ابراهيمي افزود:  به تمامي افراد درگروه محمد يعقوبي يكسان نگاه شده و ايشان با عوامل و بازيگران نمايش هايش تعامل خيلي خوبي دارد و شرايط خوبي براي بروز استعدادها ايجاد مي كند. يعقوبي از نظرات بازيگران درپيشبرد نمايش به خوبي  استفاده مي كند. 




 

کد خبر 228413

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha