۲۸ تیر ۱۳۸۸، ۸:۱۸

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته/

مجتبی آن بالایی تو را بیشتر دوست داشت!

مجتبی آن بالایی تو را بیشتر دوست داشت!

مجتبی عزیز! در خوبی تو همین بس که نه تنها خانواده مهر و تهران تایمز در داغ از دست دادن برادری به خوبی تو داغدارند که تمام جامعه رسانه ای کشور ماتم زده اند و غم از دست دادن تو آنقدر سنگین است که حتی مقامها هم پیام همبستگی و همدردی برای خانواده مهر می فرستند.

عصر روز جمعه بود؛ ناگهان صدای گریه های وحشتناک یکی از همکاران را شنیدم که وارد نمازخانه شد هر چه به او گفتم چه اتفاقی افتاده چیزی نگفت، گفتم نکند خدای ناکرده برای عزیزانش اتفاق ناگواری افتاده که این چنین ضجه می زند. به خواهرم در تحریریه مهر که همکارم است زنگ زدم و ماجرا را برایش گفتم او با صدای گرفته گفت آقای تکین...

بلافاصله آمدم تحریریه، خدایا اینجا چه خبره، همه بچه ها چنان گریه می کنند که گویی یکی از عزیزانشان از دنیا رفته است و واقعا هم همینطور است، یادم می آید که  مهندس اسماعیلی مدیر عامل محترم خبرگزاری مهر چند سال پیش در مراسم سالگرد این رسانه به زیبایی گفتند که همه کسانی که در مهر فعالیت می کنند اعضای یک خانواده بزرگی هستند به نام "خانواده مهر" .

وقتی چگونگی مسافرت تو به آن دنیای باقی و رضوان الهی را در مسافرت دنیای فانی شنیدم بی اختیار صحنه تصادفی که برای دو تن از عزیزانم به شکل وحشتناکی رخ داد در ذهنم تداعی شد. صحنه تصادفی که یکی از خواهرزادگان و یکی از برادرزادگانم در برابر دیدگان خواهر و برادرم پرپر شدند. هر چند من در آن صحنه وحشتناک نبودم ولی آن طور که برایم تعریف کردند خواهرم به چشم خودش پرپر شدن تنها پسر نازنینش را دید و برادرم نیز علاوه بر از دست رفتن خواهر زاده اش تنها فرزند دخترش را نیز مسافر دنیای باقی دید و چه زجر آور است این صحنه ها که عزیزانت در برابر چشمانت پرپر شوند و همین که گفتند تو هم زنده بودی اما وقتی پرپر شدن تنها گل زندگیت را با آن وضعیت دلخراش دیدی تاب تحمل بر نیاوردی و از خدا خواستی فرزند دلبندت را در این سفر طولانی تنها نگذارد چون به معنای واقعی پدری بودی که تاب دوری از فرزندش را نداشت. اگر چه همسر مهربانت نیز ساعاتی بعد به جمع شما پیوست و شما شدید مسافران وابسته که تاب دوری از هم را ندارند حتی در سفر آخرت.

امروز اگر همه در فراق تو طوری گریه می کنند که گویی یکی از عزیزانشان را از دست داده اند به همین دلیل است که در خانواده ای به بزرگی مهر زندگی می کنند و اینک خانواده مهر یکی از فرزندان عزیز و مهربان و صبور و آرامش را از دست داده است و من و دیگر همکاران در فراق از دست دادن برادری مهربان داغداریم. این همه ضجه ها و دلتنگیها و بی حوصلگیها هم به همین خاطر است.  اعضای خانواده مهر برادری مهربان از دست داده اند حتی اهالی مطبوعات و رسانه ها هم برای تو عزادار شده اند و دسته دسته با دسته گل با حالتی از اندوه به مهر می آیند و به یادت اشک می ریزند.

مجتبی قدیمیترین عضو خانواده مهر و درست همانند من از همان روزهای اول شکل گیری مهر با عشق و تعهد کار می کرد و همین عشق و تعهد تحمل تمام مشکلات و موانع را برایش آسان تر می کرد. درست هفت سال از زمان آشناییم با مجتبی تکین می گذرد. از همان روز آغاز به کار مهر افتخار دوستی و همکاری با این عزیز از دست رفته را داشتم.

مجتبایی که من می شناختم حداقل در همین مدت هفت سال همکار بودن در یک جمله، پرکار، پرتلاش، متواضع، صبور، متعهد، انسان دلسوز و با غرور و خودخواهی بیگانه بود. من در مدت دو سه سالی که مسئولیت گروه بین الملل را نیز برعهده داشتم با تمام وجود مشکلات و سختیهای مسئولیت را حس می کردم پیش می آمد گاهی که با مجتبی می نشستیم و با هم درددل می کردیم.

مجتبی! یادمه یه روز با هم حرف می زدیم و تو گلایه هایی داشتی می گفتی دوست داری مثل دیگر بچه ها فقط کار عکاسی انجام بدی، چون با وجودی که با تمام توانت برای حسن انجام وظیفه و مسئولیت تلاش می کنی، اما آنطوری که دوست داری شرایط برایت مهیا نیست. اما با وجود تمام سختی ها، باز هم خم به ابرو نمی آوردی و تعهدت را تا آخرین لحظه های زندگی ات به همه اثبات کردی، تویی که حتی به خاطر مسائل و مشکلات و حواشی و ...، تعهد و مردانگی ات را فراموش نکردی و هرگز در برابر مشکلات و بی مهریها و تنگ نظریها زانو نزدی.

تویی که می شناختم، هرگز کار اعضای خانواده مهر را معطل نمی گذاشتی و هر طوری بود کارها را راه می انداختی حتی بارها خودت دوربین به دست می گرفتی و با خبرنگاران همراه می شدی. باز یادمه قرار بود برنامه دیدار با یک مقام خارجی را پوشش بدهم. طوری بود که نتوانسته بودم زودتر برگه آفیش عکس را پر کنم. آن روز هم تعطیل بود. به تو گفتم که  برنامه ای از پیش اعلام نشده باید بروم و آقای مهندس اسماعیلی هم تاکید دارند عکاس هم با خودت ببر، تو با همان لبخند دوست داشتنی گفتی ناراحت نباش حتی اگر عکاس هم اینجا نباشد خودم میام عکس می گیرم. همین صبوری و منش والای اخلاقی تو برایم درسی شد. من تعهد، تلاشگری و دلسوزی و صداقت را با تمام وجودم در تو حس کردم.

یکی می گفت برخی از بچه ها در انجام مسئولیتشان آن طوری که تو می خواستی نبودند اما مجتبی هیچ وقت از کوره در نمی رفت.

راستی برادر عکاست را هم بارها در مجالس و محافل خبری دیده بودم. او هم مثل تو صبور و مهربان و پرتلاش است و همیشه لبخندی مثل تو به لب دارد.

مجتبی تکین عزیز! در خوبی تو همین بس که نه تنها خانواده مهر و تهران تایمز در داغ از دست دادن برادری به خوبی تو داغدارند که تمام جامعه رسانه ای کشور ماتم زده اند و غم از دست دادن تو آنقدر سنگین است که حتی مقامها هم پیام همبستگی و همدردی برای خانواده مهر می فرستند. چه قدر زیباست این صحنه های همدلی و همبستگی. خدا کند که رفتن ناباوارانه تو و عزیزانت برای همه ما درسی باشد تا همچون تو پرکار و پرتلاش و صادق و درستکار باشیم. قدر همدیگر را بیشتر بدانیم و طوری زندگی کنیم که بعد از رفتنمان حداقل بگویند خدا رحمتش کند چه آدم خوبی بود.

هنوز هم باورم نمی شود که دیگر نتوانم تو را در همسایگی خود در گروه بین الملل ببینم. غصه و اندوه وجودم را فرا گرفته است اصلا  نبودن تو برای همه اعضای خانواده مهر باورکردنی نیست.

اما درست است که فراق یاران بسی سخت و جانکاه است ولی وقتی به این حقیقت فکر کنیم که ما متعلق به دنیا نیستیم و همه ما باید طولانی ترین مسافرت عمرمان را انجام دهیم و از این دنیای فانی به دنیای خوبیها و زیباییها سفر کنیم آنگاه می توان به انتظار روزی که به تو بپیوندیم صبر و بردباری پیشه کرد.

خداحافظ ای یار دوست داشتنی.

 --------------

رضا مهری- گروه بین الملل

کد خبر 914489

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha