هر دوستی به لسانی و هر سازمانی به بیانی رفتن جانکاه همکاری مهربان و هنرمندی خلاق که الحق به درستی ادب، متانت و درستی را سرلوحه کارش قرار داده بود را تسلیت گفت و خود را در غم فراق تو شریک دانست و چه اشک هایی که امروز برای تو، همسرت و شکیلای کوچکت که نریخت.
صد افسوس که انسانها بعد از جدایی به یاد هم می افتند و قدر عزیزی را می دانند...
امروز همه آمده بودند تا با تو خداحافظی کنند، هر طرف که نگاه می کردی یا همکاران عکاست خاطرات لحظه آخر خداحافظی با تو را ثبت می کردند و یا گوشه ای از آرامگاه ابدی تو اشک غم در ماتمت می ریختند و صد البته که خانوده ات بیش از دیگران سینه شان سوخته از غم دوری و رفتن تو بود.
آقای تکین... چند سالیست که می شناسمت و هر چه از تو دیده ام آرامی، سکوت، مهربانی و خنده بود، البته لبخندهایی که تنها بر لبت می نشست و فکر می کنم غیر از دختر کوچکت که هم اکنون در کنار تو و مادرش آرام گرفته؛ هیچکس دیگر صدایی از خنده ات نشنیده است. همه بچه های عکاس هم به این خصوصیت پیامبر گونه ات شهادت می دهند.
اما باید اعتراف کنم که چه قبل از رفتنت و چه حالا که در بین ما نیستی، از هیچ کدام از بچه های مهر نشنیده بودم که از تو گلایه داشته باشند. حیف که دیگر نیستی وگرنه به گواه این حرفم با همه بچه هایی که تاکنون در مهر کار کرده اند، روبرویت می کردم. به قول یکی از بچه های گروه عکس: "تو تنها دبیری بودی که هیچگاه ناراحت نشدی، هیچ وقت داد نزدی و دعوا نکردی و همیشه حق بچه های عکس رو می گرفتی، اگرچه اکثر اوقات حق خودت ضایع می شد."
بعد از سالها که عکس های زیادی رو منتشر کردی امروز عکس خداحافظی خودت منتشر شد؛ ای کاش هیچ وقت به این مسافرت نمی رفتی، ای کاش...
.......................................................
مهدی احمدی از سرویس سیاسی
نظر شما