به گزارش خبرنگار مهر، یثربی با اشاره به اینکه بعضی از داستان های کتاب "اسرار انجمن ارواح" برای اجرای نمایش مناسب است، توضیح داد: طی مشورتی که با دوستانم داشتم تصمیم گرفتم چهار داستان کتاب سوم را در قالب یک نمایش چهار اپیزودی روی صحنه ببرم اما از آنجایی که سهمیه سالن امسالم را خرج نمایش "پری خوانی عشق و سنگ" کردم فکر می کنم در بخش خصوصی یا جشنواره تئاتر فجر امسال بتوانم ایدهام را محقق کنم. فعلا با لیلی رشیدی و بهاره افشاری صحبت کردهام که موافق همکاری بودند اما در صورتی این مساله محقق می شود که فرصت داشته باشند. برای بازیگر مرد هم به فکر یک چهره مناسب هستم که در هر چهار اپیزود بازی کند.
کارگردان نمایش "زنی برای همیشه" با یادآوری محتوای این کتاب و داستانهایش گفت: در سومین مجموعه قصههایم به واقعیترین مسائل زندگی خودم و اطرافیان پرداختهام . کتابی که همین حالا هم کلی موافق و مخالف پیدا کرده است . رسم داستان نویسی همین است. ممکن است خیلیها از خواندن داستانهای شما لذت نبرند. مثلا قصه "مار" که در آن سیستم نخبه پروری کنکور ، تیزهوشان و المپیادها زیر سوال بردم و در آن نقدی به آموزش و پرورش وارد کردم ، معلوم است که عدهای را عصبانی می کند.این داستان کاملا واقعی است و برای یکی از دانش آموزان من رخ داده بود . یا داستان "مرد تاریکی" که درباره یکی از کارگردانان سینمای ایران است که خیلیها او را میشناسند و ممکن است عدهای را خوشحال و عده ای را هم ناراحت کردهباشد. اما من این حق را به مخاطب میدهم که خودش قضاوت کند.
یثربی همچنین خاطرنشان کرد: بیشترین اتفاقاتی که باعث به حاشیه کشیدن "اسرار انجمن ارواح" شد، چاپ قصههای دعوت بود اما بالاخره به خاطر رعایت حق کپی رایت تنها به چاپ یکی از قصههای کار نشده فیلم بسنده کردم .
وی با تاکید بر اینکه "ورشکسته" قصه ای از این مجموعه بود که ابراهیم حاتمی کیا دوستش داشت، گفت: قصه به تنهایی خودش فیلم مستقلی را می طلبید. به خاطر همین مساله آقای حاتمی کیا پیشنهاد داد که در فیلم دعوت این اپیزود را کار نکنیم.
کارگردان نمایش "پری خوانی عشق و سنگ" خاطر نشان کرد: "سلام خانم جنیفر لوپز" یا "من آناکارنینا نیستم" درباره خودم، خاطراتم و آدم های ناشناس بود اما در "اسرار انجمن ارواح" درباره آدمهای معروفی نوشتم که همه می شناسند. البته نخواستهام آنها را نقد یا بیش از حد بزرگ کنم ؛ خواستم بگویم هنرمندان و ستارههای سینما همه مثل ما انسانند و مشکلات خودشان را دارند. مثلا در قصه "ببین من آشتیام" زندگی بازیگری را نوشتهام که شاید روزی میتوانستم به او کمک کنم و نکردم . این یک اعتراف دو نفره است اما چرا وقتی پای هنرمندی به میان میآید و دغدغه آنها را هم داریم، نمی گوییم و نمی نویسیم؟ مگر روانشناسان، تاکسی داران و آرایشگران، کم درباره مشکلات خود حرف میزنند؟
وی با اشاره به حرمت گذاشتن به زندگی شخصی هنرمندان گفت: نوشتن درباره یک هنرمند احترام شخصی به اوست. من سعی کردهام مشکلات هنرمندان را به ویژه بازیگران سینما را از دیدگاه روانشناسی تحلیل کنم. آدم درباره کسانی می نویسد که دوستشان دارد. من اسم تمام کسانی را که دربارهشان نوشتم بدلیل رازداری به طور مستعار معرفی کردهام اما نگرانیام از جامعهای است که از شنیدن حقیقت میترسد ؛ جامعهای که قهرمانها و ستارههایش در آستانه میانسالی به انزوا و قرصهای آرام بخش کشیده شده اند.
"اسرار انجمن ارواح" شامل 22 داستان کوتاه است که در آن به مسائل عاشقانه، ارتباط والدین با فرزندان و پشت پرده زندگی سوپراستارها پرداخته شده است. از داستانهای این کتاب که در گذشته نیز مورد توجه قرار گرفته اند، میتوان به "سیندرلا، ده سال پس از ازدواج"، کریستف کلفت" و داستان "ورشکسته" یکی از داستانهای فیلم سینمایی"دعوت"اشاره کرد.
نظر شما