عبدالله کوثری مترجم پیشکسوت در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره اعلام نام "ماریو وارگاس یوسا" به عنوان برنده جایزه ادبی نوبل در سال 2010، گفت: بعد از چندین دوره که جایزه ادبی نوبل به کسانی داده شد که اصلاً در حد برندگان دهه 40، 50 و 60 این جایزه نبودند، به نظر من اعطای آن به یوسا باعث اعتبار دوباره جایزه نوبل شد نه اعتبار آقای یوسا!
از وقتی که یوسا را شناختهام، همیشه میپرسیدم چرا نوبل را به او نمیدهند؟
مترجم "سور بُز" افزود: من از وقتی که یوسا را شناختهام همیشه از خودم پرسیدهام چرا این جایزه را به او ندادهاند و نمیدهند؟ واقعاً نظرم این است که اعطای این جایزه به یوسا باعث اعتبار نوبل میشود و این یوسا بود که اعتبار دوبارهای به نوبل بخشید نه نوبل به او.
برندگان 10 سال اخیر نوبل کار بزرگی نداشتند
این مترجم با اشاره به آثار متعددی که از یوسا توسط او (کوثری) و دیگر همکارانش در ایران ترجمه و منتشر شده است، گفت: من هر کتابی از برندگان 10 سال اخیر نوبل خواندهام، حیرت کردهام که چطور این جایزه را به آنها دادهاند؟! در حالی که خوانندگان ایرانی از 20 سال پیش یوسا را میشناسند اما این حضرات را تا پیش از اینکه جایزه نوبل ببرند، چه کسی میشناخت؟! این نشان میدهد که آنها کار بزرگی نکردهاند والا مترجمان ما حتماً سراغ آنها میرفتند.
کوثری اضافه کرد: حتی بعد از اینکه آنها برنده جایزه نوبل شدند، عموماً یکی دو کتاب از آنها ترجمه و چاپ شد. شما خودتان از بسیاری از آنها که من حتی اسمشان را بلد نیستم، چه کتابی دیدهاید؟! در حالی که یوسا نویسندهای است که نه ما بلکه تمام دنیا دست کم 20 سال است کارهای بزرگی از او خوانده است.
مترجم "گفتگو در کاتدرال" تاکید کرد: اعطای جایزه ادبی نوبل به یوسا در سال جاری نه تنها حق او بود بلکه معتقدم باید 20 سال پیش این جایزه را به او میدادند.
به نظر من تفکرات سیاسی یوسا تاثیری در اعطای نوبل به او نداشت
وی درباره میزان تاثیرپذیری آکادمی نوبل از تفکرات لیبرال یوسا در انتخاب او به عنوان برنده امسال این جایزه، گفت: اگر آنها (اعضای کمیته داوری نوبل) بخواهند بر اساس لیبرال و حتی راست بودن یک نویسنده به او جایزه بدهند، تعداد این دست نویسندگان آنقدر زیاد است که انتخاب مشکل میشود.
کوثری ادامه داد: ضمن اینکه الان دیگر دهه 50 نیست که هر روشنفکری قسم خورده باشد که چپ باشد. آن یک حال و هوایی بود که در دهه 50 و 60 بخش زیادی از عالم از آمریکای لاتین گرفته تا جهان اسلام را دربرگرفته بود و فکر میکردند اگر چپ نباشند، روشنفکر نیستند. خوشبختانه امروز اینگونه نیست.
این مترجم پیشکسوت گفت: کسانی که یوسا را میشناسند، این قبیل مسائل پیرامون او را وارد حیطه ادبیات نمیکنند. البته من نمیگویم این تفکرات روی کار یوسا تاثیر نگذاشته است بلکه حتی چند کار او مشخصاً ضد چپ است از جمله "مرگ در آند" یا "زندگی واقعی آلخاندرو مایتا".
دلیل ایستادگی یوسا مقابل چپها این بود که چپ نه تنها بدل به اسطوره شد بلکه در بسیاری جاها رسماً قدرت را قبضه کرد
وی افزود: من نمیخواهم بگویم یوسا خوب کاری کرده که ضد چپ بوده است. ما در چپها هم نهضتهای بزرگ انسانی و رهاییبخش میبینیم و در لیبرالها هم داشتهایم. اما دلیل اینکه یوسا در آمریکای لاتین اینقدر سرسختانه مقابل چپها ایستاد، این بود که چپ نه تنها بدل به حماسه و اسطوره شد بلکه در بسیاری جاها رسماً قدرت را قبضه کرد.
کوثری با بیان اینکه "یوسا هم مثل بسیاری دیگر از روشنفکران آمریکای لاتین در آغاز یک روشنفکر چپ بود" گفت: او بعداً آمد خطای خودش را جبران کند اما تندرویهایی هم کرد؛ مثلاً در کتاب "زندگی واقعی آلخاندرو مایتا" که به نطر من او مقداری مسئله را کمیک کرد ولی در عین حال مثلاً در کتاب "مرگ در آند" راستی را که نمایندهاش دولت است و در طرف دیگر راستی را که نمایندهاش سنت است، به همان انصافی میکوبد که چریکهای راه درخشان را.
مترجم "جنگ آخرالزمان" تاکید کرد: به نظرم یوسا نویسنده راستی نیست بلکه یک نویسنده لیبرال است؛ یک لیبرال پارلمانتاریست که مبارزات خشونتآمیز را قبول ندارد و در عین حال با چپ هم اختلافاتی دارد.
من اگر چه در نوبل سهم ندارم، خوشحالم!
وی در پاسخ به این پرسش پایانی خبرنگار مهر که "اعطای نوبل به نویسندهای که بسیاری از کتابهایش را شما ترجمه کردهاید، چه حسی برای شما دارد؟" گفت: خوشحالم، همین. بالاخره من اگر چه در نوبل سهم ندارم در ایران سهم دارم!
نظر شما