۱۲ مهر ۱۳۹۱، ۹:۱۸

نقد رمان قیدار ـ1/

همه آثار امیرخانی برای ادبیات داستانی ما یک اتفاق است

همه آثار امیرخانی برای ادبیات داستانی ما یک اتفاق است

محمدرضا بایرامی در نشست نقد رمان قیدار با بیان اینکه همه آثار امیرخانی در ادبیات داستانی ایران یک اتفاق به شمار می‌رود، گفت: پیوندی که امیرخانی میان مخاطب عام و خاص ادبیات ایجاد کرده را تا پیش از این تنها محمود دولت‌آبادی از عهده آن برآمده است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان «قیدار» نوشته رضا امیرخانی عصر روز سه شنبه 11 مهرماه با حضور نویسنده حجت‌الاسلام محمدرضا زائری، محمدرضا بایرامی، ابراهیم زاهدی مطلق و سیداحمد نادمی در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمدرضا بایرامی در سخنانی با اشاره به اینکه قیدار مانند سایر آثار امیرخانی اتفاقی در ادبیات داستانی معاصر ایران به شمار می‌رود، گفت: هر کتابی که از امیرخانی چاپ می‌شود یک حادثه است، حادثه‌ای که به نوعی به تن رنجور و خسته ادبیات ما امید می‌دهد و به خوبی می‌بینید که همین مردمی که به آنها می‌گوییم کتاب نخوان، برای خرید آثار او صف می‌کشند و آن را می‌خوانند.

وی ادامه داد: استقبال از این کتاب و سایر آثار امیرخانی در ادبیات ما بی‌نظیر است. وقتی مردمی را که در این زمانه برای خریدن این کتاب صف کشیده‌اند می‌بینم، حس می‌کنم که حواشی آثار امیرخانی در بسیاری از موارد از خود متن آنها هم جالب‌تر است و این موضوع هم جای بررسی دارد که چه اتفاقی در آثار او می‌افتد که حرف‌های امیرخانی صرف‌نظر از این که چه می‌نویسد، خواننده دارد.

بایرامی ادامه داد: امیرخانی هیچگاه در یک نقطه توقف نداشته است و خودش را دور نزده. این موضوع هم در فرم و هم در نوع روایت داستانی او مشخص است. در این وانفسای امروز که کتاب هم تبدیل به امری تزئینی شده، باید ببینیم که چه می‌شود که نویسنده‌ای مثل او خلق می‌شود که می‌تواند بدون تکرار خود میان مخاطب عام و خاص ادبیات در جامعه ما پیوند بزند، کاری که به اعتقاد من تا پیش از این تنها محمود دولت‌آبادی توانسته بود از عهده آن بر بیاید.

نویسنده رمان «مردگان باغ سبز» ادامه داد: یکی از دلایل عمده توفیق امیرخانی در کنار توانایی‌های او شناخت مناسبش از مخاطب خود است. من خودم به شخصه شناختم از مخاطبم مبتنی بر تجربه گذشته‌ است، اما وقتی امیرخانی از دهه 40 در رمان خود صحبت می‌کند، دهه‌ای که خود در آن زندگی نکرده و این چنین هم خوب صحبت می‌کند معنی‌اش این است که او توانسته این موقعیت زمانی را بشناسند و درباره آن صحبت کند.

بایرامی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به امیرخانی گفت: شما در این رمان چیزی را نوشته‌اید که فوت شده است. چیزهایی که من امروزه در دور و اطراف خودم آنها را نمی‌بینم و ما به ازای بیرونی ندارد. اوایل فکر می‌کردم این موضوع از مواردی است که می‌توان در کار امیرخانی به آن انتقاد کرد، اما متوجه شدم که این از قضا حسن کار اوست و روش درست هم همین است، رمان باید از چیزی صحبت کند که به راحتی دیده نمی‌شود.

قیدار داغ دل ما را تازه می‌کند

در ادامه این مراسم حجت‌الاسلام محمدرضا زائری نیز در سخنانی با بیان حدیثی از امام جعفر صادق (ع) گفت: امام ششم در روایتی به اصحاب خود عنوان داشته‌اند که معنای فتوت گذاردن غذا جلوی کسی است که چیزی برای خوردن ندارد، روی باز و عفاف داشتن است، مروت نیز به معنی آن است که مرد سفره‌اش را دم در خانه‌اش بیندازد.

وی سپس ادامه داد: خیلی دردناک است که امروز به جای اینکه در خیابان به دنبال کسی باشیم که به او سلام کنیم در کتاب به دنبالش بگردیم و این اتفاقی است که امروز در جامعه ما در حال افتادن است و با خواندن قیدار هم داغ آن در دل ما تازه می‌شود. خیلی درد دارد که آدمی سرش به سنگی بخورد که سال‌های سال آن را به سینه زده است.

زائری ادامه داد: کتاب امیرخانی اما جدای از زنده کردن این داغ‌ها نیمه دومی هم دارد و آن این است که نویسنده‌ای است که از این دیدها بنویسد. انسانی که می‌تواند تاریخ زندگی یک مومن را مکتوب کند، حتی اگر الکس هیلی نویسنده مالکوم ایکس باشد یا امیرخانی نویسنده قیدار، یک نفر را زنده کرده است.

وی همچنین تصریح کرد: حرفه‌ای بودن و بی‌تعارف بودن امیرخانی وجهه بارز کار اوست که به جای شعار دادن سعی می‌کند به خیابان برود و حرف‌هایش را مستقیماً بزند؛ آن هم در زمانه‌ای که مسایلی مثل انتخابات و قیمت ارز باعث شده نتوانیم کلامی مستقل درباره جوانمردی صحبت کنیم.

کد خبر 1711023

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha