ادبیات دانشگاهها فقط معلم بار می آورد / رستم همچنان سهراب را می کشد

جمال میرصادقی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب گفت: ادبیاتی که درحال حاضر در دانشگاه ها تدریس می شود، آن ادبیاتی نیست که در اروپا مطرح شده است. ادبیات شامل داستان و خود داستان هم مشتمل بر قصه، داستان کوتاه و رمان است؛ به هرحال انواع ادبیات خلاقه، داستان تلقی می شود.

وی افزود: متاسفانه آنچه امروز در دانشگاه ها مورد توجه نیست همین نکته است. البته این مسئله تازه ای نیست. در نظام های گذشته هم اوضاع به همین شکل بود. واحدهای درسی در رشته ادبیات به شکلی نیست که دانشجو را سیراب کند. البته اخیرا در دانشگاه تربیت معلم کرج رشته ادبیات داستانی هم آمده است.

میرصادقی تصریح کرد: شادروان زرین کوب عقیده داشت، در دانشکده های ما "رستم" همچنان "سهراب" را می کشد. از این حرف می توان این طور برداشت کرد که ما قربانی متون و دیوان های قدیمی هستیم؛ درحالی که ادبیات معاصر پویاست و تصویر روشنی از جامعه ارائه می دهد و به نوعی حالت افشاگرانه دارد. کاملا محرز است که اصلا توازنی میان ادبیات کلاسیک و معاصر در دانشگاه ها برقرار نیست.

نویسنده "بادها خبر از تغییر فصل می دهند" در ادامه خاطرنشان کرد: من 20 سال در دانشگاه های مختلف تدریس کردم و این اواخر در دانشکده هنرهای زیبای تهران ادبیات داستانی درس دادم. تصور می کنم مسائلی که به خلاقیت دانشجو ارتباط پیدا می کند می تواند از طریق تدریس نویسنده یا شاعر در دانشگاه محقق شود و چه بهتر که کار به دست کاردان سپرده شود؛ یعنی از این افراد در امر تدریس کمک گرفته شود. اغلب اساتید ما متون گذشته را دوره کرده اند و به این حیطه اشراف دارند و خیلی کم به ادبیات معاصر پرداخته اند.

جمال میرصادقی درباره ضعف پایان نامه های دانشجویی ادبی نیز گفت: متاسفانه امروز این امر سهل انگاشته می شود. پیش از این رساله های افرادی چون خانلری به قدری عظیم بودند که چاپ می شدند و یا مثلا پایان نامه دکتر معین تحولی بزرگ در ادبیات ایجاد کرد.

وی اضافه کرد: همین که امروز رساله های دانشگاهی منتشر نمی شود، نشان دهنده این است که از عمق و ژرفایی برخوردار نیستند. باید گفت اصلا ادبیات در دانشکده های ادبیات تدریس نمی شود و انگار دانشجو طوری تربیت می شود که در آینده پیشه معلمی را اختیار کند. با این وضع دانشجو اگر هم علاقمند باشد، خود باید دنبال ادبیات برود.