۳۰ آبان ۱۳۸۶، ۱۱:۳۸

شاخصهای تفکر انتقادی(8)

ابهام زبانی بزرگترین رهزن تفکر است

ابهام زبانی بزرگترین رهزن تفکر است

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: اگر مغالطه‌ها را به مغالطه‌های بنیادین، زبانی، منطقی و روانشناسانه تقسیم کنیم مغالطه‌های زبانی جایگاهی مهم را در این تقسیم‌بندی چهارگانه از آن خود می‌کنند. این مقال در صدد است مغالطه ابهام را که یکی از مغالطه‌های زبانی است به بحث بگذارد.

در کنار مغالطه های منطقی مغالطه های زبانی هم بسیار رهزن اندیشه و تفکر هستند. این مغالطه ها عموماً به جهت کاربرد نامناسب واژه ها و گزاره ها به وجود می آیند. مغالطه های زبانی را به دسته های گوناگونی تقسیم می کنند. ابهام، ایهام، سخن با احساسات بیهود، سخن از سر قطعیت و مقایسه های بی جهت از جمله مغالطه های زبانی هستند که در زبان روزمره و همچنین ادبیات تخصصی حوزه های مختلف  به کار می روند.

ابهام در زبان و جملات از معروفترین و شایعترین مغالطه هایی است موجودند. چرا که زبان پراستفاده ترین ابزار در زندگی ما است. غزالی تأکید می کند اگر ما در صدد خودسازی هستیم باید از زبان شروع کنیم چرا که رذایل ما بیشترین ارتباط را با زبان پیدا می کنند همچنانکه فضایل ما با زبان در ارتباط هستند. معروفترین و ساده ترین مثال برای این ابهام همان جمله معروف است که می گویند پادشاهی به معاون خود گفته بود و ابهامی مهم و حیاتی را به وجود آورده بود. اینکه "بخشش لازم نیست اعدامش کنید". این جمله که با جان یک انسان ارتباط برقرار می کند می تواند به دو گونه کاملاً متفاوت فهم و تفسیر شود. هم می تواند بدان معنا باشد که فرد مورد نظر را ببخشید و او را اعدام نکنید و هم اینکه بخشش لازم نیست بنابراین باید او را اعدام کنید.

در زبان فارسی واژه ممنون دو معنای کاملاً متفاوت را در  ذهن ایجاد می کند. اگر در مهمانی هستیم و میزبان از ما می پرسد که میل دارید چای بنوشید اگر شما بگویید "ممنون"، معلوم نیست شما بالاخره چای می خواهید یا نه. ممنون در اینجا هم بدان معنا است که ممنون نمی خواهم و هم بدان معنا که ممنون می خواهم.

از سوی دیگر پاره ای از مفاهیم هستند که در ادبیات مختلف به دو معنای کاملاً متفاوت به کار می روند و به همین دلیل جملاتی که این مفاهیم را در آنها به کار می بریم معانی کاملاً متفاوتی پیدا می کنند. ایدئولوژی از جمله این مفاهیم است. اگر بگوییم "شریعتی ایدئولوژی خاصی را سامان داد" با توجه به آنکه عده ای ایدئولوژی را آگاهی کاذب می دانند این گزاره در صدد نقی و طرد مشی شریعتی است و گزاره ای است که بار منفی دارد. از سوی دیگر اگر ایدئولوژی را به معنای مجموعه ای از بایدها و نبایدهایی بگیریم که هرکسی در زندگی نیاز دارد آنها را داشته باشد معنایی کاملاً مثبت از این جمله برداشت می شود. 

متفکران انتقادی به ما گوشزد کرده اند هنگام مواجهه با این جملات و اصطلاحات سعی کنیم آنها را به کار نگیریم و از اصطلاحات معادلی استفاده کنیم که چنین ابهام زا نیستند. اگر در جواب به پرسشی می خواهیم بگوییم که چای می خواهید نگویید "ممنون" بلکه بگویید "بلی چای می نوشم" و یا "خیر میلی ندارم". برای مفهومی چون ایدئولوژی هم می توان از واژه هایی چون رویکرد و جهان بینی و تفکر و چشم انداز و غیره استفاده کرد تا گزاره ما چنین بار ارزشی به خود نگیرید.

کد خبر 590649

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha