۱۸ خرداد ۱۳۸۷، ۱۱:۲۴

زرین کلک در گفتگو با مهر:

ابراهیمی با وجود موافقان و مخالفان هرگز موضع خود را رها نمی‌کرد

ابراهیمی با وجود موافقان و مخالفان هرگز موضع خود را رها نمی‌کرد

نادر ابراهیمی با وجود موافقان و مخالفان، هرگز موضع خویش را رها نمی کرد تا جایی که حتی برای هدفش از آبروی خود مایه می گذاشت.

نورالدین زرین کلک - تصویرگر برخی آثار نادر ابراهیمی - در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: آشنایی من با نادر به اولین کار تصویر کتاب او بازمی گردد. اولین کتاب  کودک نادر ابراهیمی در سالهای 48 - 47 به نام "کلاغ ها" نوشته شد. این ارتباط ادامه پیدا کرد تا دهه 50 که با آغاز فعالیت نویسندگی من در حوزه کتاب کودک (اولین کتابم به نام "وقتی که من بچه بودم") همراه بود و او با مهربانی و شفقت، همدلی و همیاری دلسوزانه و صرف وقت، ویرایش کارهای مرا به شکل دوستانه برعهده داشت.

وی در ادامه افزود: همکاری و همیاری نادر ابراهیمی در این دوره به قدری بود که در اینجا باید عنوان کنم که او حق بزرگی بر گردن من داشت.

زرین کلک همچنین درباره نوع کار ابراهیمی در حوزه تصویرگری گفت: ابراهیمی در مقطعی کار تصویرگری انجام داد اما عمده فعالیت او در این عرصه نقاشی هایی بود که بر روی لباس و روسری انجام می داد. مشخصه کار وی پویایی برای آزمودن راه ها و روش های گوناگون بود. ابراهیمی مثل آدمهای آرتیست بود، پویا و علاقمند به برگزیدن راه ها و روشها.

وی اضافه کرد: ابراهیمی با آنکه خود حوزه تصویرگری و کار هنری را تجربه کرده و رشته های گوناگونی را آزموده بود ولی هرگز در حوزه کاری کسی دخالت نمی کرد و تصویرگری کتابهای او بدون اعمال نظر شخصی اش انجام می شد.

زرین کلک ضمن ابراز تاسف از درگذشت نادر ابراهیمی، برجسته ترین ویژگی رفتاری او را در کار، دقت و جدیت دانست و افزود: معمولا شور و شوقی عجیب او را به سمت آزمودن حوزه هایی می برد که از حوزه تخصصی اش خارج می شد.

این تصویرگر درباره آثار ادبی ابراهیمی خاطرنشان کرد: آنچه باعث شهرت ابراهیمی شد رمان بلند "آتش بدون دود" بود که از روی این کار سریالی به کارگردانی وی نیز ساخته شد. البته او آثار ادبی بسیاری داشت اما قدرت و توانایی اش در این اثر نمودی بارز دارد.

وی در پایان گفت: بعد از سالهای دهه 50 یعنی بعد از سری کارهایی که در زمینه کودک انجام دادم و ویرایش آنها بر عهده او بود، من به اروپا رفتم اما ارتباط ما همچنان پایدار بود ولی در سالهای آخر عمر او که در بستر بیماری بود دورادور و گاه گاه از طریق خانواده و همسرش جویای احوال او بودم؛ چرا که نمی خواستم با رفت و آمدهایم باری به غم و اندوه خانواده اش اضافه کنم. 

کد خبر 694921

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha