۲ فروردین ۱۳۸۸، ۱۰:۵۳

دیدار نوروزی با حاتم عسگری/

نوروز باستان دوازده لحن موسیقایی داشته است

نوروز باستان دوازده لحن موسیقایی داشته است

حاتم عسگری ردیفدان موسیقی آوازی یادگیری این هنر را از هشت سالگی نزد حسینعلی خان نکیسا با تعزیه آغاز کرد و به گفته خودش بعد از نیم قرن فعالیت در عرصه موسیقی آوازی ایران هم اکنون در آستانه 75 سالگی در کنج خلوت خود به جمع بندی زندگی هنری خویش رسیده است.

*خبرگزاری مهر- گروه موسیقی : آقای عسگری از گذشته خودتان بگویید؟

- حاتم عسگری : سال 1312 در خانواده ای مذهبی در روستایی به نام حاتم آباد از توابع فراهان به دنیا آمدم. از همان ابتدا که چشم باز کردم با تصویر زنی روبروی دار قالی مواجه شدم که در خلوت خودش آواز می خواند و مردی را دیدم زیر لب مدام زمزمه می کرد ....آن زن قالیباف مادرم و آن مرد هم پدرم بود. آن زمان در فراهان آواز را به واسطه تعزیه و یادگیری ردیفهای موسیقی از دوران کودکی به بچه ها یاد می دادند. روی همین اصل من از دوران کودکی با آواز بزرگ شدم. خوب یادم هست که پدرم حسینعلی خان نکیسا و سایر مردان ده دور هم جمع می شدند و درباره تعزیه بحث می کردند و مدام می گفتند که در حال از بین رفتن است و من سردرنمی آوردم که چه چیزی در حال از بین رفتن است تا اینکه بعد از مدتی از پدربزرگم شنیدم که ردیفها در حال از بین رفتن است و تازه متوجه شدم تعزیه خوانها که پدرم هم جزو آنها بود دور هم جمع می شدند تا ردیفها را با تعزیه بازخوانی کنند.

*از چه زمان ردیفهای موسیقی را یاد گرفتید؟  

- کمتر از هفت سال داشتم که تعزیه خواندن را کم و بیش یاد گرفتم در آن زمان در نقش یکی از فرزندان مسلم در تعزیه بازی می کردم و خوب یادم هست که دستگاه ماهور را با این تعزیه برای اولین بار یاد گرفتم. یکروز به پدرم گفتم که دوست دارم آواز بخوانم، پدرم بیدرنگ مخالفت کرد اما من تمام تعزیه هایی را که یاد گرفته بودم به دوراز چشم پدر می خواندم تا اینکه یکروز بدون اینکه متوجه باشم سرزده به منزل آمد و من بی خیال از همه جا در حیات مشغول خواندن تعزیه حضرت علی اکبر بودم که یکدفعه پدرم را دیدم و از روی ترس سکوت کردم اما پدرم گفت ادامه بده... خلاصه اینکه با ترس و لرز ادامه دادم و بعد هم از من پرسید که در چه دستگاهی خواندم و من هم پاسخ دادم چهارگاه و درست از همان زمان بود که مرا نزد جناب نکیسا فرستاد تا ردیفهای آوازی را یاد بگیرم.

*پس از آن چه کردید؟

- چندین سال نزد ضیاء الذاکرین رفتم و پس از آن 20 سال هم پیش سلیمانخان امیرقاسمی نه به عنوان شاگرد بلکه به عنوان دوست آواز می خواندم البته در کنار موسیقی یک شغل اداری بی ربط به هنر موسیقی هم داشتم تا اینکه سال 1355 توسط حسن محشون در اداره فرهنگ و هنر به عنوان مدرس آواز استخدام شدم و پس از انقلاب هم در دانشگاه تهران و هنر ردیف موسیقی ایرانی، شناخت موسیقی و آشنایی با موسیقی قدیم و جواب آواز را درس دادم.

*آیا شیوه تدریس شما در حوزه ردیف موسیقی ایرانی با دیگر مدرسان هم فرقی می کرد؟      

- منطقه ای که من کودکی ام را در آنجا گذراندم ردیف موسیقی از ارکان اصلی موسیقی ایران محسوب می شد و اصولا ردیفی که در حال حاضر هم موجود است متعلق به فراهان است و من از ابتدا ریزکاریهای ردیف را آموختم اما استادانی که من نزد آنها موسیقی را شاگردی کردم ردیف امروزی را قبول نداشتد به همین دلیل ردیفی که من یاد گرفتم با آنچه در حال حاضر موجود است متفاوت است به این معنا که کل ردیف امروز بیش از سیصد قسمت است اما من بیش ازهزار ردیف موسیقی کارکرده ام و این موضوعی بود که من سه سال پیش اعلام کردم. 

*به عنوان ردیفدان موسیقی مذهبی وضعیت موسیقی در حال حاضر را چطور ارزیابی می کنید؟

- موسیقی مراحل مختلفی دارد. مرحله اول یادگیری است، مرحله دوم غروراست به این معنی که انسان با تعریف و تمجیدهای بسیاری مواجه می شود که متاسفانه اغلب این تعریف و تمجیدها انسان را دچار غرور و به نوعی از خود بیخود شدن می کند که در مراحل بعدی دچار انحراف می شود از همین رو معتقدم که اگر این هنر دست نا اهل بیفتد هم خودش را از بین می برد و هم جامعه را بیمار می کند و در کل اساس این هنر را ویران می کند و اصولا یکی از دلایل مخالفت با این هنرهمین انحرافهااست.البته پس از انقلاب با رویکرد جدیدی که به این هنر شد وضعیت آن تغییر کرد وبا نگاه مثبت تری نسبت به گذشته به این هنر نگریسته شد اما در حال حاضر وضعیت موسیقی تغییر کرده و برخلاف گذشته ثروت، مقام و شهرت با خود به همراه آورده است البته ثروت و شهرت فی نفسه بد نیست اما نکته قابل توجه میزان ظرفیت هنرمند در بهره برداری از این مقولات است و همین مسئله جریان های انحرافی را در این عرصه تشدید کرده است.      

*با توجه به نقش موسیقی ردیف دستگاهی در تعزیه و نوحه خوانی از دوران گذشته در حال حاضر جایگاه ردیف در این دو مقوله را چطور ارزیابی می کنید؟

- متاسفانه هر دو رو به نابودی است و در حال حاضر راه به اشتباه می رود.

*بیشتر از چه ناحیه ای دچار صدمه شده است؟

- کل موسیقی ما رگ و ریشه مذهبی دارد و این هنر از زمان حضرت زرتشت نیز وجود داشته در واقع قبل از ورود اسلام ما سه نوع موسیقی داشتیم که یک نوع از این موسیقی متعلق به مغها بود که آواهایی را بدون ساز می خواندند نوع دیگر موسیقی رزم وآخرین دسته هم موسیقی بزم ویژه دربار شاهی بود که تا امروز هم ادامه پیدا کرد و در حال حاضر یک نوع موسیقی مذهبی داریم که به شاخه هایی چون تعزیه، مداحی و نوحه خوانی تقسیم می شود که به عقیده من در بحث روزه خوانی با همت و تلاش بزرگان در این عرصه این میراث همچنان حفظ شده است اما مداحان نه شعر و نه آهنگ را رعایت می کنند اما در گذشته آهنگسازان و یا مداحان با علم به موسیقی ردیف مرثیه و مولودیها را براساس روح و روان ما ایجاد می کردند، اما در حال حاضر چنین نیست و به نظر من صدا و سیما و به ویژه تلویزیون با مداحی و نوحه سراییهای بی مایه ای که از مراسم مذهبی پخش می کند بزرگترین لطمه را وارد کرده است.

*تعزیه چطور؟

- تعزیه از قدیم بر اساس مقام و ردیفهای موسیقی خوانده می شد و دایره موسیقی ایرانی را طی می کرد اما در حال حاضر چنین نیست و بسیاری از نمایشگران تعزیه اصلا نمی دانند که ردیف موسیقی چیست حتی کلام هم در آن رعایت نمی شود، تا قبل از دوران پهلوی تعزیه مراسم ویژه و اساتید به نام خودش را داشت که به نوعی بنیانگذار مداحی بودند اما امروزه نه نام و نه یادی از آنها باقیمانده است در واقع اهمیتی به این این موضوع داده نمی شود و هر چه در حال حاضر موجود است یک نمایش ساده برای گذران امور است.

اغلب تعزیه خوانهای ما در حال اصلا نمی دانند کدام تعزیه را در کدام دستگاه بخوانند و این در حالی است که تعزیه حضرت مسلم باید در ماهور خوانده شود چرا که ماهور آغاز زندگی انسان است و یا تعزیه حضرت علی اکبر در چهارگاه و حضرت ابوالفضل در همایون خوانده می شود.

*جایگاه هنر موسیقی در نوروز خوانی کجا است؟ 

- در دوران پادشاهان قدیم به ویژه دوران ساسانی موسیقیدانهای بزرگی زندگی می کردند که یکی از معروفترین آنها باربد بود این موسیقیدان هفت لحن از موسیقی ایران را نوشت که مورد استقبال مردم قرار گرفت و پس از آن تصمیم گرفت برای هر روزی از سال یک لحن موسیقی بنویسد برهمین اساس سیصد و شصت و پنج لحن به تعداد روزهای سال نوشت مثلا دستگاه شور تنها در یکروز و به مناسبت خاصی اجرا می شد؛ اما نکته قابل توجه در این سیصد و شصت و پنج لحن 12 لحن موسیقی ویژه نوروز بود که از خود به جا گذاشت که از آن تعداد، سه نوروز مشهوربا نامهای نوروز خارا، نوروز عرب و نوروز صبا باقیمانده است.

* 12 نوروزی که به آن اشاره کردید تعریف و مناسبتهای خاصی داشته است؟    

- بله همینطور است روز اول فرودین ، نوروز" اصل" نام داشت که خانواده دربار به دیدن هم می آمدند روز دوم نوروز "بزرگ" بود که همه جمع می شدند و به دیدن پادشاه می آمدند، روز سوم نوروز "خردک" بود که مردم رعیت و کشاورز به دیدن شاه می آمدند و پس از آن به ترتیب نورز "کی قبادی"، روزی که رجال به دیدن شاه می آمدند، نوروز "صبا" روزی که شاه برای پس دادن بازدید به شهر می رفت.

* و حرف آخر در آخر سال...

- در واپسین لحظات تحویل سال و بر سر سفره هفت سین تنها یک بیت شعر می خوانم "در بگشا که آمده خوانی دگر- پیشکشش کن تو دو سه جامی دگر" و بعد قرآن را باز می کنم و کلامی ازخدا را زیر لب زمزمه و برای سلامتی همه هموطنان بویژه هنرمندان موسیقی دعا می کنم.

کد خبر 843206

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha