۶ شهریور ۱۳۸۸، ۱۲:۴۵

گزارش علمی مهر /

چهار منبع حیات که در طول زندگی شما به اتمام می‌رسند

چهار منبع حیات که در طول زندگی شما به اتمام می‌رسند

خبرگزاری مهر - گروه فناوریهای نوین: جمله "منابع طبیعی رو به اتمامند" حقیقتی تلخ است که بسیاری به دلیل به خطر افتادن منافع شخصی یا کشوری نسبت به آن توجهی نشان نمی دهند. منابع آب، غذا و انرژی از جمله منابعی هستند که اتمام آنها در آینده ای نه چندان دور بحرانهای غیر قابل جبرانی را به بار خواهند آورد.

به گزارش خبرگزاری مهر، وابستگی شدید بشر به منابع طبیعی کنونی انرژی باعث شده است تغییر جهت دادن از این منابع به منابع جدید انرژی نیازمند زمان زیادی باشد. با وجود اینکه بسیاری از کشورهای جهان زنگ خطر اتمام منابع طبیعی را شنیده و اقدامات جدی خود را برای تولید منابع جدید و جایگزین آغاز کرده اند کشورهای متعددی همچنان بر این منابع رو به زوال تکیه دارند.

این در حالی است که طی 50 سال آینده جمعیت جهان از 6.5 بیلیون نفر به 9 بیلیون نفر افزایش پیدا خواهد کرد و عدم وجود منابع جایگزین می تواند نتایج دردناکی را برای انسانها در پی داشته باشد. در ادامه منابع طبیعی انرژی را که در طول حیات این نسل از بشر رو به اتمام خواهند گذاشت مورد بررسی قرار می گیرند.

نفت: جهان مدرن بر پایه نفت ساخته شده است. این ماده انرژی مورد نیاز حمل و نقل، ساخت و ساز، تولیدات صنعتی، تهیه غذا و حتی اقتصاد کشورها را تامین می کند. رفاه کنونی زندگی انسان و فاصله گرفتن از کارهای فیزیکی طاقت فرسا مدیون انقلاب صنعتی دهه 1900 میلادی است که آن نیز بر اساس نفت ارزان قیمت و قابل دسترس پایه ریزی شده بود.

نظریه اوج نفتی پیشنهاد می دهد که تولید نفت با توجه به اندوخته های تعیین شده از این ماده در نهایت زوال منابع را در پی خواهد داشت. تولید از منابع موجود نفتی بر اساس این نظریه به نقطه اوج خود رسیده و سپس با کاهش یافتن سطوح ذخایر، کاهش خواهد یافت. استخراج نفت به تدریج گرانتر شده و در نهایت هزینه ای که برای انرژی مورد نیاز استخراج آن صرف می شود افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد. این نظریه برای تمامی منابع در سرتاسر جهان صادق بوده و پس از گذشتن از نقطه اوج تولید با سقوط مواجه خواهد شد.

این نظریه نتیجه بررسی های گروههای بزرگی از دانشمندان و اقتصاددانان انرژی از جمله آژانس بین المللی انرژی بوده است و بر اساس آن جهان در صورتی که در حال حاضر از اوج عبور نکرده باشد، اکنون به نقطه اوج بسیار نزدیک شده است. در خوشبینانه ترین حالت منابع جهان 10 سال تا نقطه اوج فاصله دارند، در شرایطی که جمعیت جهان رو به رشد عظیمی بوده و کشورهای بزرگی مانند چین و هند در حال صنعتی شدن بوده و در نتیجه میزان تقاضای نفتی آنها در سطح عظیمی رو به افزایش است.

با توجه به این آمار واضح است که طی چند دهه آینده تولید نفت سقوط خود را همزمان با افزایش تقاضای جهانی آغاز خواهد کرد و قیمت انرژی در چنین دوره ای غیر قابل تصور خواهد بود. بدون در نظر گرفتن جنگهایی که بر سر مالکیت نفت در پیش رو است، تحولات بزرگ در شیوه زندگی بشر و شیوه های تامین مواد غذایی امری قابل پیش بینی خواهد بود.

غذا: افزایش بیش از سه برابری قیمت جهانی گندم و ذرت و پنج برابر شدن قیمت جهانی برنج نشان دهنده کوچک شدن تدریجی انبارهای مواد غذایی و افزایش تقاضا برای این مواد بسیار سریعتر از فرایند تولید آن است. این پدیده در حال حاضر بحران جهانی غذا در سال 2008 نام گرفته است اما برخی بر این باورند این پدیده بحران همیشگی غذا خواهد بود.

دلیل به وجود آمدن این بحران تنها رشد جمعیت نیست بلکه افزایش استانداردهای زندگی در کشورهای در حال توسعه ای مانند چین و هند نیز در این امر موثر است. با رشد بیشتر این کشورها الگوی غذایی جمعیت کشورها نیز متحول خواهد شد. برای مثال در سال 1980میزان مصرف سالانه گوشت هر فرد در کشور چین 20 کیلوگرم بوده است که این میزان در سال 2007 به بیش از 50 کیلوگرم رسید.

به گزارش مهر، گوشت از تغذیه چهارپایان از دانه های مغذی و حبوبات به وجود می آید و کالری که از خوردن گوشت به جا می ماند تنها یک پنجم کالری است که از مواد تولید کننده آن به جا خواهد ماند. به بیانی دیگر خوردن گوشت 80 درصد از کالری را که فرد می تواند با مصرف حبوبات و دانه های مغذی به دست آورد را به هدر می دهد. این محصول علاوه بر هدر دادن کالریها می تواند زمینهای قابل زرع را نیز به تصرف خود درآورد. در حال حاضر 80 درصد از زمینهای قابل کشت جهان تحت کشاورزی قرار دارند که این میزان تا سال 2030 به افزایش 50 درصدی تقاضای مواد غذایی مواجه خواهند شد.

از شیوه هایی که برای مواجهه با این افزایش ارائه شده است استفاده از مهندسی ژنتیکی محصولات زراعی است که استفاده جهانی از چنین شیوه هایی نیز می تواند آینده کشاورزی جهان را در دست چند شرکت محدود ژنتیکی محبوس کند. در عین حال اکثر بارور کننده های کشاورزی پایه نفتی دارند و کاهش میزان تولید نفت نیز می تواند به قیمت این مواد بیافزاید. حتی در صورتی که قوانینی جهانی برای محدود کردن میزان مصرف مواد غذایی ارائه شود تا زمانی که حجم تولید مواد غذایی به صورتی محسوس افزایش پیدا نکند و یا جمعیت جهان تحت کنترل قرار نگیرد این بحران ادامه خواهد داشت.

آب: در کنار کاهش منابع غذایی و انرژی، بشر به زودی به آب نیز نیازمند خواهد شد. کشاورزی، اقتصاد، خانواده ها و تولید انرژی نیازمند این مایع شفاف بوده که این نیازمندی با سرعتی قابل توجه رو به رشد است. در این شرایط در حالی که منابع آب جهان به صورت واقعی رو به اتمام نیستند تا کنون شیوه ای موثر نیز برای تولید این مایع ارزشمند ارائه نشده است.

بر اساس گزارش مجمع اقتصاد جهانی طی 20 سال آینده آب نسبت به نفت بیشتر مورد توجه سرمایه گذاران قرار خواهد گرفت و وضعیت کمبود آب با کم شدن میزان تولیدات کشاورزی به بحران جهانی غذا دامن خواهد زد. تغییرات جوی اکنون نقشی مخرب را در ایجاد خشکسالی، سیل، و تحولات آب و هوایی شدید به عهده دارد. میزان آب پاک در جهان رو به کاهش بوده و تغییرات جوی در این زمینه نقش نیرویی مخرب را به عهده دارند.

بیش از 70 درصد از منابع آب پاک صرف مصارف کشاورزی می شوند و این پدیده می تواند منشا خوبی برای یافتن راه حلی موثر برای حفظ این منابع به شمار رود. مرحله ای که فناوری می تواند تحولی عظیم در آن به وجود آورد. با این همه بسیاری بر این باورند که کمبود آب ضربه خود را بسیار قبل از نقطه اجو نفتی بر پیکره جوامع بشری وارد خواهد آورد.

ماهی: ماهی های جهان سرنوشت بسیار نامعلومی را در پیش رو دارند. پیش بینی ها نشان می دهد تا زمانی که محدودیتهای سخت سیاسی و بین المللی در زمینه شکار ماهی ها ارائه نشوند انسانها تا 50 سال آینده نسل ماهی ها را منقرض خواهند کرد. بر اساس بسیاری از مطالعات، نسل کنونی انسان نسلی خواهد بود که ماهی های جهان را به نابود خواهد کشاند.

ترکیبی از طمع ورزیدنهای اقتصادی، سیاست گذاری های ضعیف، عدم توجه مصرف کنندگان، هدر رفتن نامحدود، و عدم توجه به قوانین از سال 1950 تا کنون باعث نابودی 90 درصد جمعیت 30 درصد از گونه های ماهی ها در جهان شده است. زمانی که این جمعیت به حداقل خود برسد دیگر قادر به حفظ خود نخواهد بود و با نابودی هر یک از گونه ها کاهش تنوع زیستی شتاب گرفته و باعث کاهش یافتن سریع دیگر گونه ها خواهد شد.

بر اساس گزارش گیزمگ، تنها برنامه ای که شانس کنترل این شرایط بحرانی را خواهد داشت محافظت از حیات وحش دریایی در سرتاسر جهان به گونه ای که 30 تا 40 درصد از اقیانوسها را در بر بگیرد، خواهد بود. اما دستیابی به هشیاری و آگاهی بین المللی برای اجرای چنین برنامه ای به نظر غیر ممکن می آید.

کد خبر 937174

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha