۶ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۲

ترجمه‌ای از حسین ابراهیمی(اِلوند) که شش سال پس از مرگش منتشر می‌شود

ترجمه‌ای از حسین ابراهیمی(اِلوند) که شش سال پس از مرگش منتشر می‌شود

«هفت دختر، هفت پسر» نوشته باربارا کُهِن با ترجمه حسین ابراهیمی(اِلوند) شش سال پس از مرگ او منتشر می‌شود. این رمان براساس داستان عامیانه‌ای که از قرن پنجم هجری قمری میان مردم عراق و منطقه میان‌رودان(بین‌النهرین) دهان به دهان نقل می‌شده نوشته شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان«هفت دختر، هفت پسر» براساس داستان عامیانه‌ای که از قرن پنجم هجری قمری میان مردم عراق و منطقه میان‌رودان(بین‌النهرین) دهان به دهان نقل می‌شده نوشته شده است.
کتاب در سه فصل تقسیم‌بندی شده است. فصل اول از زبان پوران، دخترکی یازده ساله شروع می‌شود. فصل دوم را امیرزاده‌ای به نام محمود ادامه می‌دهد و فصل سوم را دوباره پوران، قهرمان رمان تعریف می‌کند. با این همه هیچ فاصله‌ای در بین ماجراهای کتاب به‌وجود نمی‌آید.

پوران، برای نجات خانواده از فقر لباسی پسرانه بر تن می‌کند و راهی سفری طولانی می‌شود. سفری پر رمز و راز و پر از شگفتی. در این سفر او با محمود، راوی فصل دوم همراه می‌شود و این همراهی، سفر را جذاب‌تر و رازآمیزتر می‌کند.

آنچه در«هفت دختر، هفت پسر» می‌خوانید کلماتی است که سال‌ها پیش، پوران دختر مالک، دکان‌دار فقیری از اهالی بغداد به خط خود نوشته است. او این مطالب را به این دلیل نوشت تا کودکان او، کودکانِ کودکان او و تمام کودکانی که پس از آنها به دنیا خواهند آمد از چگونگی تشکیل خانواده باشکوه و پرآوازه‌شان باخبر باشند.

پوران، دختر مالک، تمام مطالب این کتاب را به دست خود و به حروف عربی نوشته چراکه پدرش به هنگام کودکی او، برخلاف سنت زمان که خواندن و نوشتن را برای دختران منع می‌کرد، به او خواندن و نوشتن آموخته بود. داستان «هفت دختر، هفت پسر» این‌گونه آغاز می‌شود:

«من پوران، چهارمین دختر از هفت دختر مالک و مادر گرامی‌ام زبیده هستم. به پدرم لقب ابوالبنات- پدر دختران- که لقب غرورآمیزی نیست، داده بودند...» و ماجرا از این‌جا آغاز می‌شود. پدری که صاحب هفت دختر است و به جای زنده‌به‌گور کردن دختران با آنها به نرمی رفتار می‌کند و به دخترانش سواد خواندن و نوشتن می‌آموزد.

تاثیر قضا و قدر در این داستان پر رنگ است:«خداوند مصلحت ندیده بود تا پسر یا پسرانی به او(مالک، پدر پوران) عطا کند و آنچه بعدها بر سر ما آمد از همین‌جا ناشی می‌شد...مشیت الهی خارج از درک و فهم بشری است. آنچه به تصور ما رحمت است! ای بسا زحمت و آنچه به تصور ما زحمت است ای بسا رحمت باشد.»

«هفت دختر، هفت پسر» نوشته باربارا کُهِن را حسین ابراهیمی(اِلوند) ترجمه کرده؛ ترجمه‌ای که شیوا و روان است. شهرت حسین ابراهیمی به خاطر کتاب‌هایی است که برای کودکان و نوجوانان ترجمه کرده؛ او بیش از 100 عنوان کتاب را از انگلیسی به فارسی برگردانده؛ این مترجم در زمان زندگی خود، جوایز بسیاری را کسب کرده و از نخستین مترجمانی بوده که در ترجمه‎‌های خود با رعایت کپی‌رایت به حقوق نویسندگان و ناشران اصلی احترام گذاشته است.

حسین ابراهیمی(اِلوند) سوم مهرماه 1386 درگذشت و «هفت دختر، هفت پسر» نوشته باربارا کُهِن با ترجمه او شش سال پس از مرگش منتشر می‌شود. این رمان که عنوان بهترین کتاب سال به انتخاب«بوک لیست» و کتاب برگزیده انجمن کتابداران آمریکا را از آن خود کرده، از سوی انتشارات پیدایش در 1000 نسخه و به بهای 11 هزارتومان منتشر شده است.


 

کد خبر 2242870

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha