۲۴ فروردین ۱۳۹۴، ۸:۳۱

سروده‌های سیداحمد حسینی/

رونمایی از آدرس جدید یک شاعر/ «طبقه اول _ اول شرقی» منتشر شد

رونمایی از آدرس جدید یک شاعر/ «طبقه اول _ اول شرقی» منتشر شد

سید احمد حسینی از انتشار مجموعه شعر جدیدش با عنوان «طبقه اول _ اول شرقی» خبر داد.

سید احمد حسینی شاعر در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره کتاب جدید خود گفت: این اثر، «طبقه اول _ اول شرقی» نام دارد و یک مجموعه غزل متن است. این مجموعه، شامل ۶ دفتر و حجمی ۱۲۰ صفحه ای است.

وی افزود: آن چه در کتاب‌های شعر پیشین ام به دنبالش بودم، در این کتاب حاصل شده است و وارد فضای جدیدی از زبان، فرم و محتوا شده‌ام. شعرهای کتاب‌های پیشین ام، عاشقانه و اجتماعی بودند. شعرهای این کتاب هم عاشقانه و اجتماعی هستند ولی در ماهیت عاشقانه و اجتماعی بودنشان، تغییر کرده اند.

این شاعر در ادامه گفت: «طبقه اول _ اول شرقی» در واقع به نوعی ادای دین به کتاب‌های پیشین ام است. فکر کنم آن چه در کتاب های پیشین به دنبالش بودم، در شعرهای این کتاب شکل گرفت و مانند کودکی نوپا حالا باید بزرگ شود. به زعم خودم، این مجموعه، بهترین کتابم است.  

حسینی گفت: «طبقه اول _ اول شرقی» به تازگی با ۴۹ قطعه غزل متن توسط انتشارات نیماژ به چاپ رسیده است.  

اولین شعر این کتاب با عنوان «حمام فین تکرار شد» به شرح زیر است:

در كوچه‌های آهن و سيمان گم‌ات كردم
در بوق‌های  شهر نافرمان
گم‌ات كردم

در رخت‌های تا شده...
در كيفِ جا مانده...
در سايه‌ی كُت‌های آويزان گم‌ات كردم
در صورتک‌ها...
 در شروعِ زخمِ بوفی كور...
در گريه‌ی داش آكل و مرجان گم‌ات كردم

در انتظارچشم‌های‌ روشن‌ات بودم
در ایستگاه سرد اکباتان گم ات کردم

در اضطراب
کودتای چرکی‌ مرداد
در زخم‌های‌ دست تابستان
گم‌ات کردم
 
در مشق‌های هر شب
سارا اناری داشت
در آخرِ آن مرد
در باران...
گم‌ات كردم
 
در چشم‌های خونی ات
تهران قدم مي‌زد
در
چشم‌های خونی طهران
گم‌ات كردم

در
كافه‌های پر شده...
در
دود و تنهايی...
در بُهت نیم خالی ليوان گم‌ات كردم

هر روز
در یک روزنامه مثله‌ات کردند
در
صفحه‌های کاهی کیهان
گم‌ات کردم

تاريخ
از چشم سفید دفترت
تا ريــ
ـخــ
ــت...
در خاطراتِ مادرم ايران!
گم‌ات كردم
در رقصِ چاقو/ خورده‌ی سرهای نيشابور
در چشم‌های خالی كرمان
گم‌ات كردم

در شعر گفتن...
در حياط كوچک پاييز...
در دست‌های بسته‌ ی زندان گم‌ات كردم
 
در گورهای دسته جمعي
شعر می‌خواندی!
در شعرها...
اي روح سرگردان!
گم‌ات كردم

طهران
طناب دار شد...
طهران رَگ‌ات را زد...
حمام فین
تکرار شد طهران... رگ‌ات را زد
بر چوبه‌های خونی ميدان گم‌ات كردم
در اعتراضات بهارستان گم‌ات کردم

کد خبر 2532202

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha