خبرگزاری مهر- گروه استانها - اسماعیل کشتکار: کریم باوی یکی از فوتبالیستهای سرشناس ایران است که اغلب عمر فوتبالی خود را در تیمهای شاهین و پرسپولیس بوده است و به عنوان یکی از بهترین سرزنهای تاریخ فوتبال ایران شناخته می شود.
وی با به ثمر رساندن ۱۰ گل در ۲۳ بازی ملی آمار بسیاری خوبی را از خود بر جای گذاشته است. کریم یکی از جانبازان دوران دفاع مقدس نیز هست.
در سفری که کریم باوی به شهر گناوه داشت فرصتی دست داد تا مصاحبهای با وی در مورد وضعیت گناوه و فوتبال ایران داشته باشیم.
با توجه به استعدادهای فوتبالی زیاد در استان بوشهر چرا این استان به جایگاه خود در فوتبال ایران نمی رسد؟
خطه جنوب از بوشهر تا خوزستان دو استان فوتبالخیز هستند و در فوتبال ایران خیلی تأثیر داشتهاند ولی ناهماهنگی مسئولان و فوتبالیها و مربیهایی که برای این استانها میآمدند موجب این مشکلات میشد؛ غیربومی بودند و این دلیل رشد کم این استان در زمینه فوتبال است.
مسئولان و استاندار بوشهر میتوانند کاری کنند که عسلویه و دیگر شرکتهای نفتی و گازی حمایت کنند از ورزش این خطه.
وقتی پشتوانه مالی نباشد پیشرفتی هم دیده نمیشود. من ازاستاندار بوشهر میخواهم که یک ترتیب اثری بدهند برای فوتبال این استان؛ چرا که فوتبال بوشهر رو به نابودی است و حیف است استعدادهای ناب این استان به تباهی بروند.
چرا کریم باوی در این سالها نیامد تجربیاتش را در اختیار نسل جوان قرار دهد یا کسی از او نخواسته است؟
این از مشکلات وزرات ورزش و فدراسیون فوتبال است که نمی روند سراغ پیشکسوتان فوتبال که از آنها کمک بگیرند.
فکر میکنند خودشان همه کاره هستند و میتوانند تمام مشکلات فوتبال را حل کنند؛ بخاطر همین از پیشکسوتان فوتبال بهره نمیگیرند.
در حالی که در دیگر کشورها با مدیریت مناسب برای ارتقای سطح فوتبال و پیشرفت باشگاهها از نظریات پیشکسوتان خیلی استفاده میکنند ولی در کشور ما از این خبرها نیست.
مسئولان فدراسیون فوتبال دلسوز نیستند و فقط میخواهند که به نحوی امورات فوتبال بگذرد و بهفکر استعدادیابی نیستند و جوانان مستعد فوتبال در استانهایی چون بوشهر، خوزستان و دیگر شهرها نیستند که بتوانند از نوجوانان و رده سنی پایه یک پشتوانه برای تیم ملی بسازند.
از بزرگان فوتبال کسی سراغ کریم باوی آمده است؟
بله؛ علی دایی، محمد پنجعلی و دیگر دوستان زنگ میزنند و احوال ما را میپرسند ولی مسئولان باشگاه پرسپولیس سراغی نگرفتند فقط آقای رویانیان در عمل پای من خیلی تأثیر داشتند و زحمت کشیدند و از لحاظ مالی و معنوی دو مرتبه به بیمارستان آمد.
وقتی به رویانیان گفتند که کریم باوی کی بوده است و چه کارهایی برای پرسپولیس و تیم ملی انجام داده خیلی ترتیب اثر دادند و گفت نمی دانستم که شما اینقدر نام بزرگی دارید. ولی بعد از آن چند تغییر و تحول در سطح مدیریتی باشگاه ایجاد شد نه سراغی از ما گرفتند و نه کمکی خواستند.
خیلیها نمی دانند کریم باوی با آن پرشهای بلند، همیشه ترکشهایی در زانو و کمر (نزدیک نخاء) که یادگار جنگ تحمیلی است را با خود همراه داشته است، توضیح می دهید؟
سه تا ترکش داخل لگن و پاهایم بود که دکتر طاهری اعظم خیلی زحمت کشید و طی سه تا عمل ۱۲ ساعتی انجام داد و توانست یادگاریهای دفاع مقدس را از پای من بیرون بکشد و جا دارد از دکتر طاهری اعظم تشکر کنم و گفت که مشکلترین عمل خود را تا کنون انجام داده ام.
من حدود ۱۰ سالی که در تیم ملی بودم با همین ترکشها بازی میکردم ولی هنوز ترکشهای کاتویوشا در کمرم هست ولی زیاد اذیت نمیکند اما اگر مسائل مالی اجازه بدهد شاید کمرم هم به تیغ جراحان بسپارم.
با توجه به اینکه شما جانباز جنگ تحمیلی هستید ولی هیچ وقت نرفتید که از مزایای این جانبازی استفاده کنید، چرا؟
ما در مقابل کسانی که دست و پای خود را از دست دادند و شیمیایی هستند خود را جانباز حساب نمیکردیم. حتی خیلی ها گفتند بیا تا درصد جانبازی برای شما بزنیم ولی بهخاطر نام کریم باوی و اینکه دیگران نگویند کریم باوی دارد حقوق جانبازی می گیرد اقدام نکردم و جنگ هم بخاطر وطن، مردم و امام رفتیم و رفتن به جبهه را یک وظیفه می دانستیم و برای دفاع از وطن و نه بهخاطر پول، حقوق بلکه دفاع ازخاک پاک رفتیم.
بهترین گل کریم باوی که در خاطرات ماند؟
گل خوب زیاد زدهام ولی گلهایی که به شوروی و خوزستان زدهام بیشتر در اذهان مانده است. گلی که به کریم بوستانی گلر خوزستان در امجدیه که از روی خط هیجده قدم زدم که خیلی محکم بود. یک گل هم در شوروی زدم که یک گل استثنایی بود که تماشاگران بعد ازآن گل مرا تحسین کردند و گفتند که تا کنون چنین پرشی و چنین ضربه سری ندیده بودند.
شاگرد ممتازهای مکتب دهداری را احمدرضا عابدزاده، سیروس قایقران، مجتبی محرمی و کریم باوی می دانستند و همه آنها یک عاقبت تلخ در فوتبال داشتند، نظرشما دراین باره چیست؟
تیم ملی سال ۱۹۸۸ قطر یک تیم رویایی بود با توجه به اینکه ۱۴ بازیکن از تیم ملی کنار رفته بودند ولی در آن زمان پشتوانه فوتبال آنقدر قوی بود و استعدادهایی درزمینه بازیکن ها داشت که شما چند نفر ازآنها را نام بردید.
این بهخاطر پشتوانه قوی فوتبال ایران بود ولی الان بی توجهی مسئولان فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش در قبال زحمت کشان قابل کتمان نیست و خیلی زیاد است.
شاید اسطورههای فوتبال کشور به ۲۰ نفر هم نرسد ولی به همینها نیز اهمیت داده نمیشود و دیدید که اخیراً در لیست بهترین فورواردهای بعد از انقلاب در برنامه نود جزو سه فوروارد برتر شدم که با توجه به اینکه نسل جوان، بازیهای مرا ندیده بودند برایم بسیار ارزشمند و مهم است.
آیا صحت دارد که شما هنوز بازی تمام نشده پیراهن مارادونا را از تنش خارج کردید؟
بله صحت دارد، تله سانتانا مربی تیم ملی برزیل بود و از قطر بهعنوان بازیکن نادی العربی در تیم منتخب آسیا در مقابل تیم آمریکای جنوبی قرار گرفتم.
درآن بازی قرارشد نیمه دوم وارد بازی شوم و تله سانتانا در تمرین می گفت در نیمه دوم هرچه می توانید از کنارها سانت کنید تا کریم باوی با ضربه سر گل زنی کند.
اواخر نیمه دوم به عربی به داور گفتم تا خواستی سوت پایان را بزنی به من بگو کار دارم و هر جا مارادونا میرفت من هم دنبالش می رفتم و داور در لحظات پایانی گفت کریم آخرین لحظه است و من در حال دویدن پشت سر مارادونا بودم.
تله سانتانا گفت کریم برو جلو تو فوروارد هستی چرا عقب آمدی و نمیدانست من چه فکری در سر دارم و داور که سوت را زد پیراهن مارادونا را از تنش درآوردم و مارادونا تعجب کرده بود و نگاه میکرد.
گناوه را چطور دیدید؟
گناوه معروف است به شهرعشق و محبت با مردمی با صفا و همچنین مردم روستای فخرآوری. چهار روز در گناوه و در خدمت مردم گناوه و روستای فخرآوری بودیم.
سومین بارهست به گناوه آمدهام، یکبار سال ۱۳۶۴ به همراه تیم شاهین، مرتبه دوم با حسن غلامی و از طرف صداوسیما که در گناوه توقف داشتیم و این هم سومین باراست.
گناوه در ایام نوروز چگونه بود؟
این شلوغی برازنده شهر و مردم گناوه نیست؛ مسئولان باید پارکینگهای طبقاتی برای ایام نوروز آماده کنند که نه خود مردم گناوه اذیت شوند و نه مسافران نوروزی چرا که مردم گناوه به مهمان نوازی و صفا و صمیمیت معروف هستند.
مسافران و هموطنان اگر ببینند که نوع برخورد با آنها و همچنین ظرفیت گناوه پاسخگو است، این حضور می تواند همیشگی باشد چون بازار گناوه درایران معروف است و همچنین ساحل ماسهای بکر و زیبایی که دارد میتواند محل گردشگری دائمی باشد.
گفتید که برای یک مراسم عروسی به گناوه آمدهاید، رسم ورسوم اینجا را چگونه دیدید؟
رسم و رسوم عروسی اینجا تقریباً مانند لرها و عربها است. دیشب متعجب شدم وقتی تعداد نفرات کم توانستند از هزار مهمان درمدت زمان بسیار کم پذیرایی کنند.
در این مراسم رقص بخصوصی هم داشتند که به آن دواره میگفتند و مانند کردها به صورت دایرهای میچرخیدند و بسیار زیبا بود و از همه مهمتر صمیمیت اهالی روستای فخرآوری بود که بیشتر از همه چیز به چشم میآمد.
خیلیها شما را دیدند و یاد قدیم و تکرار خاطرات کردند چه احساسی داشتید؟
من خودم بچه جنوبم و ارادت خاصی نسبت به همدیگر داریم ورهمه کریم باوی را میشناسند؛ بهعنوان یک سرزن و یک گلزن که چقدر برای تیم ملی، شاهین و پرسپولیس گل زده است و همه خاطرات کریم باوی را می دانند.
آقا کریم چند تا کلمه می گوئیم اولین چیزی که به ذهن شما می رسد:
پرویزدهداری: معلم اخلاق، بزرگترین مربی ایران
پرسپولیس: همیشه قهرمان
شاهین: مکتب مردان باسواد
دکتراکرامی: بزرگترین یادگار را برای فوتبال بجا گذاشت ( شاهین )
جنگ تحمیلی: شهادت در جبهه
ترکش: یادگار جنگ
آبادان: مهد فوتبال
گناوه: مردمان خونگرم، با صفا، مهمان نوازودوستداشتنی
حرف آخر: از مسئولان شهر گناوه می خواهم که یک ترتیب اثر دهند برای این شهر در ایام نوروز که مردم در آرامش به خرید و تفریح بپردازند و با دل خوش از این شهر بروند و هم از مسئولان و هم از مردم گناوه راضی باشند. چرا که گناوه یک شهربی نظیر است.
نظر شما