۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۹:۱۴

مساله عدالت/۷؛استاد دانشگاه تهران در گفت‌وگو با مهر:

لازمه حکومت اسلامی در بعد اجتماعی، تحقق عدالت است

لازمه حکومت اسلامی در بعد اجتماعی، تحقق عدالت است

مجید معارف گفت:امیرالمومنین (ع) عدل را بر جود ارجحیت می‌دهد به خاطر اینکه در عدل یکدستی و هم‌سطح شدن جامعه فراهم می‌شود و اختلافات طبقاتی پدید نمی‌آید.

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: تحقق عدالت، آرمانی است که سابقه‌ای به قدمت عمر بشر دارد و از سپیده‬ ‏دم آفرینش، بشر این عنصر حیاتی را به عنوان یک گرایش باطنی شناخته، به آن روی آورده، درصدد دستیابی به آن تلاش کرده و آن را مبنای قوانین و قضاوت قرار داده است. به واقع که هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت‬ نفرت‌انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلب‌ها پدید نمی‌آورد. وقتی به تاریخ می‌نگریم، علت بسیاری از دگرگونی ها، فقدان عدالت اجتماعی در جامعه بوده است و به همین رو تمام مصلحان بشری و انسان‌های آزاده تاریخ با اندیشه و شعار عدالت، حرکت‌های اصلاحی خود را آغاز نموده و یکی از اهداف اصلی انقلاب و تحرکات اجتماعی خود را رفع تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی قرار داده‌اند. انسان‌هایی که مخاطب این حکیمان و مصلحان واقع شده‌اند، در واقع تشنگان عدالت بودند که سراپاگوش به فرمان و چشم به راه تحقق این بالاترین فضیلت انسانی و گمشده فطرت خود بوده‌اند.

بر این اساس با اندک تأملی در کلمات و بیانات امیرالمومنین (ع) به روشنی این نکته به دست می‌آید که مساله «عدالت و حکومت»، جایگاه خاص و اهمیت ویژه‏ای نزد آن امام بزرگوار داشته است. این دو مقوله به حدی مهم است که اگر تمام تلاش‌ها و مجاهدات علی (ع) را در راه تحقق آن بدانیم سخنی به گزاف نگفته‏ایم. حکومت بدون عدالت برای آن حضرت، به تصریح خودشان از آب بینی حیوان یا کفش کهنه، کم بهاتر می‌نمود.

در همین رابطه و با محوریت نشان دادن ارزش و اهمیت عدالت در حکمرانی بر پایه اندیشه امیرالمومنین (ع) با مجید معارف، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر قرآن و نهج‌البلاغه گفت‌وگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید:

* به عنوان سوال نخست درباره جایگاه و اهمیت عدالت در آموزه‌های اسلامی از جمله در قرآن و نهج‌البلاغه توضیح بفرماdید.

عدالت در قرآن کریم یکی از ارزش‌های مهمی است که به آن توصیه شده است و حتی با مثالی که خداوند راجع به عدالت می‌زند متوجه ثبات و مطلق بودن ارزش‌های اخلاقی می‌شویم. این خیلی نکته مهمی است. در علم اخلاق بحث می‌شود که آیا مسائل اخلاقی ثابتند یا متغیرند، نسبی هستند یا مطلقند؟ در قرآن با مثالی که درباره عدالت آمده می‌فهمیم که قرآن طرفدار ارزش‌های ثابت و مطلق اخلاقی است چون این مثال را فقط درباره عدالت زده است. اولاً در برخی آیات قرآن خدای تبارک و تعالی امر می‌کند به اجرای عدالت مثل «ان الله یأمر بالعدل و الاحسان» یا مثلاً در سوره اعراف می‌فرماید: «قل امر ربی بالقسط» چون گاهی از عدالت با تعبیر قسط در قرآن یاد شده است.

خود خدای تبارک و تعالی نقطه مقابل عدل که ظلم است را از ساحت وجود خودش تنزیه کرده است: «وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ» یعنی ما ظلمی مرتکب نمی‌شویم و این مردم هستند که خودشان به خودشان ظلم می‌کنند. پیامبر (ص) می‌فرمایند «بالعدل قامت السماوات و الارض» یعنی در پرتو عدل آسمان‌ها و زمین بر پا است یعنی اگر عدل در هستی به هم بخورد تمام هستی به هم می‌ریزد.

آنجایی که گفتم در قرآن کریم عدالت به عنوان یک ارزش ثابت اخلاقی مطرح شده است، یک شاهد مثال در سوره مائده دارد که می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی». در این آیه خداوند می‌فرماید شما عدل و قسط را به پا دارید و کینه‌توزی و اختلافاتی که با بعضی دارید مانع اجرای عدالت نشود. در این آیه تا همین جا توصیه به برقراری عدالت شده است ولی در سوره نساء می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَی أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ» یعنی اجرای عدالت را به تأخیر نیندازید حتی اگر به ضرر و زیان شما یا پدر و مادر یا بستگانتان باشد.

امیرالمومنین (ع) شاگرد مکتب قرآن است و آنچه می‌گوید بازتابی از قرآن است و یک ترجمانی از آیات قرآن است. امیرالمومنین (ع) خیلی به عدالت حساس است. ایشان در دو موضع به اجرای عدالت خیلی حساس است؛ یکی انتخاب کارگزاران چون کارگزار باید عادل باشد و یکی از ویژگی‌های کارگزاری که حضرت می‌خواهد به جایی بفرستد این است که باید عدالتش برای امیرالمومنین (ع) محرز شده باشد. دوم وقتی کارگزاری جایی رفت موظف است عدالت را از هر جهت پیاده کند. گاهی در نهج‌البلاغه عدل با جود مقایسه شده است. جود یعنی بخشش. امیرالمومنین (ع) عدل را بر جود هم ارجحیت می‌دهد به خاطر اینکه در عدل یکدستی و هم‌سطح شدن جامعه فراهم می‌شود و اختلافات طبقاتی پدید نمی‌آید.

مولوی در تعریف عدل می‌گوید: عدل چه بود وضع اندر موضعش. اگر هر کس سر جایش قرار بگیرد عدل است. عدل اقتصادی یعنی همین حاکم، بیت‌المال را بالسویه تقسیم کند. این برای امیرالمومنین یک ارزش ذاتی بوده است که از آن کوتاه نمی‌آمد و از دومین روز خلافتش تحقق عدالت اقتصادی شروع شد. روز اول که مردم آمدند با حضرت بیعت کردند، در روز دوم حضرت آمد بیت‌المال مدینه را تقسیم کرد و به هر کس رسید چهار، پنج درهم اعطا کرد. در آن زمان صحابه‌هایی بودند که از دوران خلیفه دوم و خصوصاً خلیفه سوم به حقوق‌های صد هزار درهمی عادت کرده بودند. وقتی شما به چنین کسی چهار درهم حقوق بدهی چه حالی پیدا می‌کند؟ قاعدتاً آن را نمی‌گیرد. به همین دلیل امیرالمومنین (ع) پس از تقسیم بیت‌المال منبر رفت و فرمود: آیا غیر از این است که پیامبر (ص) بیت‌المال را بالسویه تقسیم می‌کرد؟ بعد فرمود: اگر این مال برای من بود بالسویه میانتان تقسیم می‌کرد، حال آنکه این مال برای خداوند است. از اینجا می‌فهمیم عدالت به معنای تساوی بر جود افضلیت دارد چون حضرت نسبت به مال شخصی خودش می‌تواند عدالت را رعایت نکند ولی با این حال می‌فرماید اگر این مال برای من بود هم به تساوی میان شما تقسیم می‌کردم.

*با نگاهی به نامه‌ها و خطبه‌های حضرت در نهج البلاغه متوجه می‌شویم، حضرت امیر (ع) این توجه به عدالت را در مسائل جزئی نیز مهم می‌دانستند.

از نظر حضرت امیرالمومنین (ع) یک حاکم باید حتی در نگاهی که به مراجعانش می‌کند تساوی را رعایت کند. حضرت در نامه ۴۶ نهج‌البلاغه خطاب به یکی از کارگزارانش می‌فرماید: با همگان یکسان رفتار کن، گاهی که گوشه چشمی به آنان افکنی یا خیره به ایشان نگاه کنی یا یکی را به اشاره خوانی یا به یکی تحیتی رسانی در همه اینها باید رعایت مساوات را بکنی تا بزرگان در تو طمع ستم بر ناتوان نبندند و ناتوانان از عدالتت مأیوس نشوند. حضرت این دستور را به محمد بن ابی بکر استاندار خودش می‌دهد و به بعضی کارگزاران دیگرش مثل زیاد بن ابیه می‌فرماید در گرفتن خراج عدالت را به کار گیر و از ظلم به آنان اجتناب بورز. در جای دیگر حضرت می‌فرماید: آنچه مایه روشنی چشم کارگزاران است شیوع عدالت در مملکت است. به هر ترتیب امیرالمومنین (ع) در اجرای عدالت کوتاه نمی‌آمد.

بنّاها یک شاغول یا ترازی دارند که بر اساس آن دیوار را استوار می‌کنند، در جامعه هم آن چیزی که زندگی انسان را دارای قوام و اعتدال می‌کند عدالت است.

* با توجه به تأکیدی که امیرالمومنین (ع) نسبت به مساله عدالت دارد آیا می‌توانیم ادعا کنیم شاخص حکومت اسلامی تحقق عدالت است؟

حکومت اسلامی شاخص‌های مختلفی دارد. به نظرم این چیزی که شما می‌گوئید کاملش این است شاخص حکومت اسلامی در بعد اجتماعی عدالت است چون مساله عدالت به جامعه برمی‌گردد. البته ممکن است از نهاد خانواده شروع شود و انسان در خانواده هم باید نسبت به فرزندانش عدالت را اجرای کند والا موجب حسادت می‌شود. بنابراین عدالت از خانه شروع می‌شود و تا جامعه امتداد پیدا می‌کند. واقعاً من با تمام وجود معتقدم اگر جامعه‌ای عدالت نداشته باشد نمی‌تواند ادعا کند اسلامی است. حالا ممکن است حاکمانش شعائر را اجرا کنند ولی لازمه حکومت اسلامی در بعد اجتماعی تحقق عدالت است. تحقق عدالت هم مولفه‌هایی دارد؛ یک اینکه پست‌ها در اختیار افراد لایق باشد، در اختیار افراد متخصص باشد یعنی هر کس سر جایش باشد. وقتی پست‌ها را به آدم‌های عادل دادیم این افراد باید آزادی‌های لازم را به مردم بدهند، امنیت را برقرار کنند، حقوق اجتماعی مردم را به آنها بدهند، فرصت‌های برابر برای استعدادها فراهم کنند تا اگر کسی استعداد دارد از این فرصت برابر استفاده کند.

* یکی از اندیشمندانی که در حوزه عدالت در سالهای اخیر فعالیت زیادی داشتند، مرحوم استاد محمدرضا حکیمی بودند که ایشان از جمله پژوهشگران دینی بودند که روی مساله عدالت خیلی تاکید داشت. آیا عدالت این ظرفیت را داشت و دارد که ایشان به عنوان یک متفکر جدی، آن را اساس تفکر خودش قرار دارد و اساساً هدف از ارسال رسل و انزال کتب را تحقق عدالت قلمداد کند؟

ایشان یک متفکر بود. بنده ایشان را هم دیده بودم و چند نوبت خدمت ایشان ملاقات داشتم و هم کتاب‌هایشان را خواندم. ایشان یک دایره المعارف مفصلی به نام الحیاة دارند. البته ایشان یک بشر است و ممکن است کسی به ایشان نقد علمی کند ولی حساسیت ایشان نسبت به عدالت به خاطر درسی بود که از مکتب علی (ع) و مکتب امام حسین (ع) گرفته بود و علی القاعده بر آن تاکید می‌کرد. وقتی پیامبر (ص) می‌فرمایند «بالعدل قامت السماوات و الارض» شما این را دست کم نگیرید، یعنی عدالت اساس حفظ و بقای یک نظام می‌تواند باشد.

کد خبر 6109351

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha