۲۷ بهمن ۱۳۸۶، ۱۴:۰۰

نگاه آمریکایی به فیلم مجیدی/

"آواز گنجشک‌ها"؛ مضامین آشنای ایرانی با بسته‌بندی دلپذیر

"آواز گنجشک‌ها"؛ مضامین آشنای ایرانی با بسته‌بندی دلپذیر

دبورا یانگ منتقد سرشناس آمریکایی اعتقاد دارد در فیلم "آواز گنجشک‌ها" به عنوان یکی از 21 فیلم بخش مسابقه جشنواره برلین مضامین آشنای سینمای هنری ایران با اطمینان به شکلی خوشایند بسته‌بندی شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، هالیوود ریپورتر اعلام کرد مجید مجیدی با روی برگرداندن از رنگ‌های روشن و احساساتگرایی فیلم‌های مطرح خود مانند "بچه‌های آسمان" و "باران" با "آواز گنجشک‌ها" به حوزه‌ای دیگر وارد شده است. فیلم جدید او داستانی مبتنی بر استعاره درباره سقوط اخلاقی و رستگاری است.

داستان فیلم که با بارقه‌ای از طنز ملایم همراه است، به آرامی از میان استانداردهای سینمای هنری ایران عبور می‌کند. مجیدی پس از "بید مجنون" درباره مردی نابینا که بینایی خود را بازمی‌یابد و روح خود را از دست می‌دهد که نوعی تغییر مسیر در کارنامه او بود، عاقلانه به داستان‌هایی درباره آدم‌های ساده‌تر با مشکلات ساده‌تر بازگشته که تماشاگر با آن احساس همذات‌پنداری می‌کند.

شخصیت اصلی فیلم سینمایی "آواز گنجشک‌ها" کریم مردی با چهره‌ای زمخت است، یک همسر مهربان و پدر سه فرزند که در مزرعه پرورش شترمرغ کار می‌کند. وقتی یکی از شترمرغ‌ها می‌گریزد و سر به تپه‌ها می‌گذارد، کریم از کار اخراج می‌شود.

در هفتمین فیلم مجیدی که فیلمسازی مذهبی است، خیلی کم پیش می‌آید خداوند به طور مستقیم مورد اشاره قرار گیرد، با این حال به نظر می‌رسد همه چیز طوری برنامه‌ریزی شده که ایمان کریم مورد آزمون قرار گیرد. یکروز که کریم با موتور به شهر رفته تا برای دخترش سمعک بخرد، به شکلی غیرمنتظره با مردی مواجه می‌شود که پشت موتور می‌پرد. به این ترتیب دوران کاری جدید او به عنوان مسافرکش موتوری آغاز می‌‌شود.

همان طور که می‌دانیم پول چیز خوبی است، اما می‌تواند منبع شر نیز باشد و کریم از این مسئله مستثنی نیست. او به تدریج تحت تاثیر زندگی شهروندان آشفته و دغل قرار می‌گیرد. او در شهر از نزدیک با زندگی خانواده‌های ثروتمند آشنا می‌شود، اما آنچه در نهایت با موتور به خانه می‌آورد عملا یک مشت آشغال است که همه آنها را در حیاط خانه خود تلنبار می‌کند.

او که حتی حاضر نیست قید بی‌ارزش‌ترین چیزها را بزند، وقتی متوجه می‌شود همسرش یک در آبی‌رنگ قدیمی را بدون اطلاع او به کسی هدیه داده، آنقدر عصبانی می‌شود که به خانه آن همسایه می‌رود تا در را پس بگیرد. کریم در حالی که در آبی را پشت خود گذاشته به دل دشت می‌زند و فیلمبرداری زیبای این سکانس به نوعی فیلم "تخته سیاه" سمیرا مخملباف را تداعی می‌کند.

نقطه اوج داستان زمانی است که دنیای آت و آشغال‌هایی که کریم از شهر آورده روی سر خود او خراب می‌شود. در یکی از بدیع‌ترین سکانس‌های فیلم، مجیدی با مهارت ثابت می‌کند حتی بچه‌های معصوم هم می‌توانند به سرمایه‌دارانی خشمگین تبدیل شوند و برای حفظ سرمایه خود هر چه را که در اطرافشان است، نابود کنند.

یکی از شاخه‌های فرعی داستان درباره حسین پسر کوچک کریم و رویای مشترک او با چند نفر از دوستانش است که می‌خواهند از یک چاه بلااستفاده برای پرورش ماهی استفاده کنند و از این طریق پولدار شوند. وقتی بچه‌ها در یک حادثه ماهی‌های خود را از دست می‌دهند، غم و سرخوردگی تمام وجودشان را فرامی‌گیرد، اما کریم به لطف تجربیاتی که پشت سر گذاشته به آنها یادآوری می‌کند "دنیا یک رویا و یک دروغ است."

نقش‌آفرینی‌های واقعگرایانه بازیگران فیلم که بیشتر آنها نابازیگرند باعث می‌شود داستان با لطافت پیش برود. رضا ناجی بازیگر نقش کریم با چهره‌ای آشکارا تحت فشار مرکز قوت فیلم است. هر چند "آواز گنجشک‌ها" به لحاظ رنگ جلوه فیلم‌های قبلی او را ندارد، اما تصاویر تورج منصوری فیلمبردار فیلم در تمام لحظه‌ها، چشمگیر و باوقار است. خلاصه اینکه در "آواز گنجشک‌ها" شاهد مضامین آشنای سینمای هنری ایران هستیم که با اطمینان به شکلی خوشایند بسته‌بندی شده است.

کد خبر 639517

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha