۱۹ اسفند ۱۳۹۴، ۹:۴۵

داستان یک عکس؛

عکاسی که بدون سیاه نمایی برنده جایزه جهانی شد!

عکاسی که بدون سیاه نمایی برنده جایزه جهانی شد!

عکس یک دختر نابینای ایرانی امسال در بزرگترین مسابقه عکاسی جهان توانست رتبه سوم را کسب کند. عکسی که بر خلاف اغلب عکس‌های برگزیده این مسابقه، تلخ و سیاه نیست.

مجله مهر-زهرا شاهرضایی: چشم‌های درون عکس به شما می‌خندند! چشم‌هایی که شاید به ظاهر نبینند اما «به سوی نور» اشاره می‌کنند. به سوی نور تک‌عکس عکاس ایرانی است که توانسته در بزرگترین مسابقه عکاسی جهان «ورلدپرس فوتو» رتبه سوم را به دست بیاورد. زهره صابری عکاس خوش‌ذوق این عکس اولین بانوی ایرانی است که توانسته در بخش «زندگی روزانه» ورلدپرس فوتو، جایزه سوم را از آن خود کند. خانم صابری متولد سال ۶۱ بوده و دو سال است که عکاسی را شروع کرده. تک‌عکس این عکاس جوان با عنوان  «به سوی نور» در میان تمام عکس‌های تلخ و سیاه این مسابقه موفق شده رتبه سوم را کسب کند. البته این اولین بار نیست که یک ایرانی توانسته به چنین موفقیتی نائل شود؛ قبلا هم عکاسان دیگری هم از ایران در این مسابقه برگزیده شده‌اند.

تعدادی از عکس‌‌های برگزیده سال‌های پیش عکاسان ایرانی را مرور می‌کنیم:

مجموعه عکس «قربانی عشق اجباری» از «ابراهیم نوروزی» با رویکرد اسیدپاشی به جایزه اول در بخش پرتره سال ۲۰۱۳ دست یافته است.


مجید سعیدی دیگر عکاس ایرانی نیز در بخش مسائل معاصر با مجموعه عکس «زندگی در جنگ» به مقام دوم دست یافت.

عکسی از «امیر پورمند» با ثبت لحظه اعدام که در ورلد پرس فوتوی سال ۲۰۱۴ حائز رتبه شد.

«روایت یک بخشش» عکسی از «آرش خاموشی» که برنده جایزه سوم بخش اخبار لحظه‌ای (اسپات نیوز) وُرلد پرس فوتو ۲۰۱۵ شد.

البته در بین این عکس‌ها، آثار دیگری از عکاسان ایرانی هستند که به نست بقیه نگاه مثبت‌تری به موضوعات داشته‌اند:

مجموعه عکس‌ «مادران انتظار» اثر «فاطمه بهبودی» در مسابقه وُرلدپرس فوتو ۲۰۱۵ شایسته تقدیر شد.

وظیفه عکاس فقط نشان دادن تلخی‌ها نیست

امسال در این مسابقه، یک عکس شیرین و پرنور از عکاس ایرانی توانسته به موفقیت دست پیدا کند تا نشان بدهد فقط عکس‌های تلخ پرطرفدار نیستند. جالب اینجاست که بیشتر عکس‌های برگزیده در این مسابقه بین المللی غالبا به مسائل جنگ و تلخی‌های منطقه آسیای میانه می‌پردازند و خبر چندانی از عکس‌های شاد و زیبایی‌های منطقه نیست و شاید برای همین اثر زهره صابری حائز اهمیت باشد. خودش درباره این مسابقه و برگزیدگانش می‌گوید: «مسئله خاورمیانه غالبا پر از مناقشه و جنگ و اختلافات مذهبی است و با اینکه تقریبا همه از یک دین پیروی می‌کنند، بیشترین اختلاف را با هم دارند. بقیه کشورهای جهان خیلی به مسائلی که در خاورمیانه اتفاق می‌افتد، علاقه‌مند هستند حالا چه این مسائل جنگ و خونریزی باشد چه مسائلی مثل طرز پوشش و حجاب و حالا این عکاسان آیینه کشور خود هستند. وظیفه عکاس این نیست که فقط تلخی ها را نشان بدهد و بگوید که در این کشور فقط اعدام انجام می‌شود یا اسیدپاشی صورت می‌گیرد. خب می توان جدا از تمام این اتفاق هایی که می افتد، به مسائل دیگری هم پرداخت که شاید همین حرف مشترکی بشود در تمام دنیا.»

تصویر «به سوی نور» که امسال توانست رتبه سوم «ورلدپرس فوتو» را به دست بیاورد

ورلدپرس فوتو اولین مسابقه زندگیم بود

زهره پیش از ورلدپرس در هیچ مسابقه عکاسی دیگری شرکت نکرده و ورلدپرس اولین تجربه حضور او در مسابقه‌های داخلی و جهانی است. «عکاسی خبری را دو سال است که شروع کردم و در این مدت هم به صورت مستمر عکاسی نکرده ام. خیلی عجله نداشتم برای عکاسی و سعی می کردم بیشتر کتاب بخوانم و مجموعه عکس های خوب را ببینم. قبل از ورلدپرس هم در هیچ مسابقه‌ای شرکت نکردم و این اولین مسابقه زندگیم بوده است. من پروژه این مجموعه را اواخر مهرماه امسال شروع کردم و اواسط آذرماه گزارش تصویری من در خبرگزاری مهر منتشر شد. دو نفر از دوستان عکاس من که مجموعه عکس را دیدند، مرا برای شرکت در مسابقه تشویق کردند. با اینکه در نوشتن کپشن و انتخاب عنوان تمام تلاشم را کردم؛ اما اصلا فکر نمی‌کردم که بتوانم رتبه‌ای به دست بیاورم.»

«راحله» تصور من از معلولیت را تغییر داد

عکاس جوان ما حدود دو ماه برای گرفتن این تک عکس و مجموعه عکس آن وقت گذاشته؛ از همان اول هم قصد داشته از یک معلول عکس بگیرد. «برای عکاسی  دنبال نگاهی بودم که در سطح بین‌المللی حرفی برای گفتن داشته باشد. برای همین وقتی می‌خواستم از یک معلول عکاسی کنم، دنبال یک معلول موفق می‌گشتم. تا بعد از اینکه چندین معلول را پیدا کردم راحله را از بین آن‌‌‌ها انتخاب کردم. من تا به حال از معلول عکاسی نکرده بودم و از دنیای معلولان هم خبر نداشتم.»

راحله دختر ۱۲ساله‌ای است که در یکی از روستاهای اطراف بابل زندگی می‌کند. «وقتی به این دختر پیشنهاد دادم که از تو عکس بگیرم، خیلی استقبال کرد تا حدی که من خودم بهت‌زده شده بودم که چقدر آدمی که غیر از مسیر خانه تا مدرسه هیچ جای دیگری در زندگی‌اش حس نکرده و با آدم‌های زیادی رفت‌وآمد نکرده و سنش کم است و هنوز درک چندانی از جامعه ندارد، چگونه می‌تواند با غریبه‌ای که از راه دوری آمده بتواند ارتباط برقرار کند.» آشنایی با راحله دنیای عکاس ما را هم زیرورو می‌کند. «من در عکاسی از راحله در بن بستی گیر کرده بودم که نمی‌دانستم چگونه از این دختر عکاسی کنم. یعنی آن چیزی که من از معلول و معلولیت فکر می‌کردم، کاملا متفاوت بود از آنچه من از نزدیک می‌دیدم.»

یک‌وماه و نیم با راحله زندگی کردم

علاقه راحله به رنگ‌ها و گل و گیاه و امید زیاد او به زندگی، عکاس را وادار می‌کند تا پررنگ‌ولعاب‌ترین عکس‌های خود را از او بگیرد. «من حدود یک ماه و نیم با راحله زندگی کردم تا بتوانم گزارش تصویری از او کار کنم و با او فهمیدم که دنیای نابینا مثل آن چیزی که ما فکر می‌کنیم سیاه نیست. یعنی به روحیات آن آدم و نگرش او به دنیا بستگی دارد. من فکر می‌کردم این دختر فقط سیاهی می‌بیند؛ شاید در واقع هم همین طور باشد؛ اما از همان موقع که با راحله ارتباط گرفتم فهیدم خیلی امیدوار است و به زندگی علاقه دارد و با اینکه رنگ‌ها را نمی‌بیند، رنگ‌ها را دوست دارد. مثلا لباسی که می‌خواست تنش کند، می‌گفت باید صورتی باشد! و با اینکه رنگ‌ها را نمی‌شناخت، می‌دانست که مثلا قرمز و صورتی رنگ روشن و شاد است و قهوه‌ای و مشکی تیره.»

عکس راحله مصنوعی نبود!

امید و نور در لحظه‌لحظه زندگی راحله جریان دارد و همین دلیلی می‌شود که خانم عکاس از کنار این لحظات رنگی ساده نگذرد و لنز دوربینش را روی چشمان پرامید او تنظیم کند. «مواقعی که من با این دختر برای عکاسی بیرون می‌رفتم، مشاهده می‌کردم که خیلی علاقه دارد گل‌ها را لمس کند، به درخت‌ها دست بزند، زبری و نرمی و گرمی و سردی برگ‌های گیاهان را حس کند. به این جزئیات خیلی اهمیت می‌داد و همین باعث شد من وارد مسیری شوم که مخالف این باشم که نابینا جز سیاهی و سفیدی چیز دیگری در زندگی‌اش نمی‌بیند. راحله حدود هفت هشت تا گلدان داشت که هر روز به این گل‌ها آب می‌داد و رسیدگی می‌کرد. من هم تصمیم گرفتم عکسی از راحله بگیرم که برخلاف تمام عکس‌هایی باشد که تا به حال از یک نابینا  گرفته شده است. برای همین مجموعه را رنگی انتخاب کردم تا حس و حال خوبی که راحله از زندگی و محیط اطرافش داشت، منتقل شود.»

ماجرای تک‌عکس «به سوی نور» داستان هر روزه راحله است؛ وقتی از خواب بیدار می‌شود و پنجره اتاقش را باز می‌کند. «راحله عین هر روز که از خواب بیدار می‌شد، پنجره را باز می‌کرد. شاید سوال پیش بیاید که او چیزی را نمی‌بیند؛ اما به من می‌گفت لازم نیست من حتما ببینم! من زیبایی‌های بیرون را حس می‌کنم و من هم فقط این لحظه را ثبت کردم.»

می‌شود به جهان مثبت نگاه کرد

خانم صابری دوست دارد به تمام سوژه‌ها ولو تلخ هم مثبت نگاه کند و این نوع نگاه را به بقیه عکاسان هم توصیه می‌کند. «عکاسان ما خیلی دنبال این هستند که مسائلی از ایران نشان بدهند که خیلی خوشایند نیست.  عکاسان ما توجه بیشتری به مسایل منفی دارند و تصور می‌کنند اگر دنبال این موقعیت ها بروند زودتر به نتیجه میرسند. کتمان نمیکنم که این مسایل در ایران وجود ندارد، اما اکثرا تمام انرژی عکاسان ما به این سمت است. فکر می‌کنم الان تک عکس راحله نشان داده که عکاسان ایرانی می توانند دنبال نگاه مثبت باشند و فکر نکنند این نوع نگرش به سوژه ها، جایی در مسابقه های بین المللی ندارد.»

علاوه بر این تک‌عکس مجموعه عکس به سوی نور هم که روایتگر روزهای رنگی راحله است، در مسابقه «دیز ژاپن» موفق به کسب رتبه و شایسته تقدیر شناخته شده است.

 

کد خبر 3575482

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • آ ۱۶:۲۶ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۹
      0 0
      چقدر مسخره بودن عکسها