ایالات متحده که نماد امروز قاره آمریکا بوده و اروپای واحد که با تصویب پیمان لیسبون پا به عرصه ای جدید در بین بازیگران روابط بین الملل گذاشته، امروز در جامعه جهانی دو کانون مهم قدرت بشمار می روند.
اما در قاموس روابط انسانی و واحدهای سیاسی، افزایش قدرت علاوه بر توانمندی هایی که به ملل می بخشد مسئولیتها و چالش هایی را هم به موازات این افزایش قدرت برای آنها فراهم می آورد.
فرهنگ مشترک بین دو سوی اقیانوس اطلس، رویکرد سرمایه داری و کاپیتالیسم، منافع مشترک و چالش های مشترک سبب گردیده تا بررسی چالش های دو منطقه در قالب یک بحث نظری و تئوریک بصورت مجزا میسر نشود.
امروز از دو واحد سیاسی در دو سوی آتلانتیک در واقع باید به عنوان شریک راهبردی البته با برخی اختلافات در سلیقه ها یاد کرد. به همین منظور این مقوله بر آن است تا چالش های این دو منطقه را در قالب یک پروند بررسی شود.
عمده چالش هایی که آمریکا و اروپا در سال جاری با آن روبرو بوده را می توان در دو مفهوم مهم چالش های بیرونی و درونی طبقه بندی کرد.
اما آنچه که در بررسی های تئوریک و نظری مهم و تاثیر گذار است چالش هایی است که تاثیری مستقیم بر واحدهای دیگر دارد.
چالش تنش با روسیه و ایران، مسائل فلسطین و خاورمیانه را می توان از جمله این موارد دانست که در سال گذشته از اهمیت ویژه ای برای بررسی در این مقوله برخوردار بوده اند.
چالش با روسیه
روسیه یکی از مهمترین حوزه های چالش برای جهان غرب بشمار می رود و این کشور در سال گذشته به سبب برخی تحولات در معالات قدرت در سطوح بین الملل از اهمیت ویژه ای برخوردار بود.
"سخنرانی اوباما در پراگ در باره راهبرد دولت خود بویژه در زمینه تسلیحات وخلع سلاح جهانی"
باراک اوباما با به قدرت رسیدن خود در ماه ژانویه، مسئله خلع سلاح جهان و بهبود روابط با روسیه را در دستور کار خود قرار داد. وی برای اتخاذ گام عملی که نتیجه فوری داشته باشد از برنامه استقرار سپر موشکی آمریکا در جمهوری چک و لهستان که دولت بوش آن را دنبال می کرد صرف نظر نمود تا روابط مسکو- واشنگتن وارد مرحله ای جدید بشود.
همچنین مذاکرات در خصوص کاهش تسلیحات راهبردی (استارت) که این روزها جایگاه ویژه ای در تعاملات دیپلماتیک دو کشور باز کرده از موارد مهمی است که در سال گذشته روابط دو کشور را علی رغم اختلاف در موارد بسیاری تحت الشعاع قرار داد.
به نظر می رسد دولت آمریکا در تلاش بود با چنین اقداماتی بویژه صرف نظر کردن ازسپر موشکی هم بتواند تنشها بین این کشور با اروپا را کاهش دهد و هم رضایتمندی نسبی بین مخالفین این رویکرد در اروپا و حامیان آن بوجود آورد.
موضوع ایران
ایران یکی از موضوعات دیگری بود که اروپا بویژه سه قدرت اصلی حاکم در آن (آلمان، فرانسه، و انگلیس) و آمریکا در کنار دیگر موارد در باره آن تعامل داشتند. موضوع هسته ای ایران، حقوق بشر و تعریف متفاوت در این باره، مسائل خاورمیانه و نقشی که جمهوری اسلامی می تواند در منطقه بازی کند از مورادی بودند که مانند گذشته از فاکتورهای مهم در روابط تهران از یکسو و بروکسل و واشنگتن از سوی دیگر بشمار می رفتند.
اوباما با شعار تعامل و گفتگو با ایران و تغییر در سیاست خارجی آمریکا بر سرکار آمد و همین مسئله گرچه به اندازه ای که گفته می شد از حرف فراتر نرفت اما تاحدودی در کاهش تنش ها بین ایران و غرب مؤثر بود.
تعیین یک زمان مشخص تا اواخر دسامبر سال جاری به ایران برای پاسخگویی به خواسته های غرب سبب گردید تا دوره یکسال گذشته در کنار برخی لفاظی های دیپلماتیک، موضوع هسته ای ایران در حاشیه مسائل واقعی قرار گیرد.
در این دوره آمریکا با اتخاذ روشی متفاوت از دوره بوش در تلاش بود تا با گفتگوهای جامع با ایران و حل برخی مسائل منطقه ای که اساس و پایه ای برای تنش های هسته ای بشمار می رود را تسهیل بخشد.
ایران تاکنون از ادامه برنامه صلح آمیز هسته ای و چرخه سوخت چشم پوشی نکرده و این رویکرد سبب شده است تا در دو سوی آتلانتیک تلاش هایی برای پذیرش ایران به گونه ای که هست بوجود آید.
فلسطین و خاورمیانه و رویکرد غرب
مسئله فلسطین و خاورمیانه و رویکرد آمریکا و اروپا به آن در سال گذشته با دو واقعیت اساسی معنا پیدا می کرد.
آمریکا و اروپا در سال گذشته با یک مشکل مشترک و جهانی و یک چالش محلی و بومی روبرو بودند.
مشکلات و بحران بازارهای مالی که سال گذشته بسیاری از کشورها بویژه غرب را در هم نوردید گرچه در حوزه اقتصادی صورت گرفت اما به سبب وسعت و دامنه تاثیر گذاری مسائل اقتصادی بر دیگر کانون ها، این موضوع تاثیراتی در حوزه بین الملل و مسائل امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک داشت.
همچنین تغییرات قدرت در آمریکا و روی کار آمدن دموکرات ها و مشکلات ساختاری اتحادیه اروپا دو معضلی بودند که این دو قدرت در دو سوی اقیانوس اطلس بطور مشترک و به تفکیک با آن رو به رو بودند.
مسئله افغانستان و اعزام نیروهای بیشتر به این کشور تنش های زیادی را در داخل آمریکا و درکانونهای سیاسی و نظامی بروکسل و واشنگتن بوجود آورد که این مسئله ناشی از بحرانی مالی و دغدغه مشترک دو طرف بود.
همچنین همراهی ضعیف شرکای اروپایی و اعضای ناتو در مسئله افغانستان سبب گردید تا آمریکا تا حدودی دست تنها به پیاده کردن نسخه عراقی برای کاهش خشونت ها در افغانستان دست بزند.
عراق و فرایند صلح خاورمیانه بین فلسطینی ها ورژیم اسرائیل از دیگر چالش های دو سوی آتلاتنیک بود که کاملاً تاثیر بحران مالی و معضلات اروپا و آمریکا در آن مشهود بود.
-------------------------------------
نگارش: حسین امیری
نظر شما