آمريكايي ها زماني با تروريست ها ائتلاف كردند و اكنون ادعاي جنگ با تروريسم به راه انداخته اند

به گزارش خبرگزاري مهر، روزنامه "عمان ديلي" چاپ مسقط در مقاله اي به قلم احمد عبدالمعطي حجازي  نوشت: آمريكايي ها حق دارند و بايد هم به جهانيان اعلام كنند كه جنگ عليه تروريسم را اعلان كرده اند، اما خطاي  آمريكايي ها  كه تنها خطا واشتباهشان هم نيست اين است كه آنها واقعا اين جنگ را دير اعلام كردند، هنگامي كه باندهاي عمرعبدالرحمن وايمن الظواهري در كشورهاي ما راهزني مي كردند و اقتصاد ما و وحدت ملي ما را نابود مي كردند و انديشمندان و مقامات امنيتي ودولتي را ترور مي كردند و قوانين قرون وسطي و آداب وحشي آن را بر ما تحميل مي كردند آمريكايي ها و هم پيمانانشان در منطقه با اين باندها پيمان مي بستند و آنها را مسلح مي كردند و آنها را در تحميل و پيشبرد سياست ها و حمايت از منافع امپراطوري و ترساندن دشمنانشان بكار مي گرفتند.

شكي نيست كه آمريكايي ها جماعت طالبان را در آغوش خود نگه داشتند و آنها را در جنگ اخير خود با شوروي سابق بكار گرفته بودند، دوستي و قرابت و منافعي كه خانواده بوش و بن لادن را به هم نزديك كرده است از موضوعاتي است كه فيلم آمريكايي فارانهايت 9/11 آن را به تصوير كشيده است.

جنگي كه آمريكايي ها عليه تروريسم به راه انداخته اند دفاع از اصل نيست، بلكه دفاع از منافع مشروع و نامشروع آمريكا است كه گاهگاهي با طرح هاي تروريست ها هماهنگ وگاهي در تعارض است، اين اشتباهي كه آمريكايي ها دائما در آن قرار مي گيرند زيرا  سياست هاي خود را بر اساس شرايط متغير و نه بر اساس اصول ثابت بنا مي كنند، يك دليل  ارتباط آنها با باندهاي تروريستي كه تحت پوشش دين مخفي مي شوند و دليل ديگر ارتباط آنها با اسرائيل است كه هيچ ناظر و تحليلگر باانصافي نمي تواند نقش اين رژيم را در تحريك گرايش هاي اصولگرايي و تحريك آن در تمام منطقه ناديده بگيرد.

صهيونيزم در اواخر قرن نوزدهم ميلادي براي آميختن سياست به دين جديد بروز كرد و انديشه بازگشت به سرزمين مقدس را زنده كرد و تمام ابزارهاي سري وعلني ناپاك از جمله ترور سياسي را براي تحقق اين هدف بكارگرفت.

در سال 1989 ميلادي يك سازمان تروريستي كه نام سيكاريون بر خود گذاشت ظهور كرد كه هر اسرائيلي كه موافقت خود را با گفتگو با اعراب اعلام مي كرد تهديد به مرگ كرده و او را خائن به اسرائيل معرفي مي كرد.

نيازي به يادآوري ترورهاي گروهي و كشتارهاي سازمان يافته بر ضد اعراب در ديرياسين و كفر قاسم و صبرا و و شتيلا و ... اردوگاه هاي فلسطيني از سوي باندهاي ترور اسرائيل نيست.

خشونت در بطن پروژه صهيونيسم  نهفته است كه نه تنها تعارضي با هيچ طرح استعماري ندارد  بلكه بسيار خشن تر است زيرا استعمارگران صهيونيست تنها به غصب قدرت يا ثروت بسنده نمي كنند بلكه جاي ملت فلسطين را گرفته اند و خانه و كاشانه و زمين و همه چيز آنها را به يغما برده و مي برند تمام جهانيان به استثناي آمريكا جنايت هاي تروريستي اسرائيل را محكوم مي كنند ، آمريكايي ها كه اين روزها با القاعده مي جنگند و پاداش هاي سخاوتمندانه براي كساني كه به آنها در دستگيري بن لادن و ايمن الظواهري و الزرقاوي كمك كند، تعيين كرده اند خوب مي دانند كه افراطي گري ديني در اسرائيل در حال رشد است و يهوديان افراطي در حال حاضر قدرت را در دست دارند .

يهوديان افراطي امروز براي تخريب مسجدالاقصي تلاش مي كنند تا به زعم خود جايگاه سليمان (ع ) را بنا كنند .

اسرائيل قدرت نظامي بزرگي است و زرادخانه هسته اي و ارتش اين رژيم تمام فلسطين را اشغال كرده است و علاوه بر آن مناطق از سوريه و لبنان را در اشغال خود دارد كما اينكه آريل شارون نخست وزير اين رژيم يهوديان فرانسه را به مهاجرت به اسرائيل دعوت مي كند يعني غصب اراضي بيشتري از اعراب و كشتار كودكان و ساخت بيشتر شهرك هاي يهودي نشين ، فلسطينيان در آستانه ورود به درگيري داخلي هستند ، عكس العمل و واكنش اعراب  وزن و ارزشي ندارد جرج بوش به شارون تعهد داده است كه از اسرائيل عملا حمايت كند و افراطي گري اسرائيل را ترجيح مي دهد.