۱۴ مرداد ۱۳۸۳، ۱۳:۱۶

آسيب شناسي روزنامه نگاري در ايران در آستانه فرا رسيدن روز خبرنگار ( 6 )

روز خبرنگار و ضرورت انتقاد از خود !

روزنامه نگاري ايران در شرايط فعلي از كمبود اطلاعات ، ضعف دانش و تخصص و نبود روزنامه نگاران مسلح به اين فن رنج مي برد . كمبود وسايل و تجهيزات ، نا آشنايي به زبانهاي خارجي و ... از يك سو و ورود طيفي از افراد غير متخصص كه بر اساس روابطي پا به اين حرفه گذاشته اند ، از سوي ديگر روزنامه نگاري در كشور را تضعيف كرده است .

روزنامه نگاري و "روزنامه انگاري" دو مقوله متفاوت و دو مفهوم قابل تعريف است.گرچه رفتن به سراغ مفاهيم و تعريف از آنها در قالب اصول علمي و پژوهشي مبنا و سازوكار خاص خود را دارد اما لازم است تا بر اساس يكي از همين مباني كارهاي پژوهشي و علمي كه تجربه و آزمايش است به تعريفي از روزنامه انگاري بپردازيم.

مفهوم روزنامه انگاري  به معناي اين است كه ما هر جرياني را كه در طي آن چند سطر خبر و گزارش و مقاله منتشر شود روزنامه نگاري بدانيم، بدون آنكه در اين مسير و جريان  شاخص ها و مولفه هاي مورد نياز روزنامه نگاري و خبرشناسي طرح شود.

به عقيده اساتيد ، كارشناسان روزنامه نگاري و روزنامه نگاران بزرگ ، جسارت و شجاعت، تيزبيني و شم خبري به اضافه داشتن استعداد و قواي لازم براي اجرايي كردن اين فاكتور ها در كار خبري كه همان قدرت و توان نوشتن ، تسلط به فن روزنامه نگاري و قدرت تخيل و ... از عناصر مهم يك روزنامه نگار موفق است.

متاسفانه روزنامه نگاري از جمله شغلهايي است كه ممكن است خيلي زود انسان را دچار خودشيفتگي كند حال اگر كسي نتواند خود را به اين فن مسلط كند و خارج از ضابطه و اصول اين مسير را بپيمايد چه بسا بسيار زود دچار آن شود.

يكي از دلايل اصلي رسيدن به اين مرحله انتقاد نكردن از خود است . ما روزنامه نگاران به نوعي پناهگاه و مأمن درد دل ها  ، مرافعات  ، جنجال هاي سياسي و انتقاد از همه هستيم ولي خود كمتر مجال و فرصتي مي يابيم كه از خود بگوييم و البته نقدي از خود صورت دهيم.

اجازه بدهيد مفهوم ديگري را كه چندي است فكر و ذهنم را مشغول كرده است، توضيح دهيم. بي شك تاكنون واژه "خبربياري" را شنيده ايد. "خبربيار" مفهومي است كه امروز بسياري از مطبوعات ما از او به عنوان عنصر اصلي تحريريه هاي خود استفاده مي كنند. "خبربيار" را با توجه به ويژگي هايي كه بر مي شمارم بايد عنصر و نيروي روابط عمومي ها و سازمانها و وزارتخانه ها در مطبوعات بدانيم . متاسفانه جريان اطلاع رساني و كسب خبر از منابع رسمي و دولتي در حال حاضر بيش از حد از بالا به پايين شده و پوشش هاي خبري مطبوعات از رخدادها تا حد زيادي از زبان مسوولان و البته آنچه آنها مي خواهند است.

در واقع دستيابي به منابع اطلاعات به دليل ضعف خبرنگاران و تبديل  آنها به "خبربيار" وجو مديران نا آشنا و غير متعهد به كار روزنامه نگاري در مديريت بخش هاي مختلف از جمله مطبوعات و البته ايجاد فضاي نااميدي و اطمينان نداشتن به آينده شغلي ، محدود شده است.

متاسفانه بايد در مورد اين نظريه پرطرفدار كلاسيك روزنامه نگاري كه خبرنگار بايد حضور مداومدرحوزه هاي خبري داشته باشد كمي تامل كرد.

در روزنامه نگاري نوين ايراني به نظر مي رسد بهتر است كه كمتر به سراغ حوزه اي خبري رفت و كمتر در مقام نماينده حوزه خبري در مطبوعات عمل كرد.

در اين فرصت نگاه ما به روزنامه نگاري و كار مطبوعات ازدرون و نقداز درون است و بي شك تاثير شرايط اجتماعي ، سياسي و اقتصادي را در اين نقد دروني نبايد ناديده گرفت.

در چند سال اخير با ايجاد يك فضاي آكنده از احساس نياز به مطبوعات به يكباره با تعداد زيادي از مطبوعات مواجه شديم كه در پايتخت سر برآوردند ودر يك مقطع تقريبا كوتاه ، هيجان روزنامه خواني مردم را فراگرفت و به دنبال آن هيجان برتر گرايش به روزنامه نگاري نزد بسياري از صاحبان  رانت هاي اقتصادي و منابع اطلاع رساني ، بدون در نظر گرفتن ظرفيت و گرايش بدنه حرفه اي مطبوعات و بدون تامل در نقش اساسي  بدنه مديريت غير متخصص و حتي غير متعهد روزنامه نگاري، سبب گسترش نقش تعداد محدود روزنامه نگاران حرفه اي و چرخش آنها و درگيري آنها بصورت همزمان در چند روزنامه ، مجله ، مراكز مشاوره مطبوعات و ... شد.

 نتيجه اين گرايش و اين چرخش جدا شدن پيشكسوتان مطبوعاتي از روح اصيل كار و فاصله گرفتن آنها از اصولي بود كه به سختي آموخته بودند و تا پيش از اين سخت از آن دفاع مي كردند ، اما بعد از اين جريان بسياري خود را به موج هيجان روزنامه نگاري انداختند و اين امر باعث شد فضاي تحريريه ها، ديگر به كلاس عملي براي آموزش تازه واردان تبديل شود .

تازه وارداني كه بعضا با گرايش به مديريت هاي ناتوان و غير متخصص مطبوعاتي بدون آموختن و بدون عملي كردن مراحل مختلف  كار خبري به يكباره خود را در مقام دبير گروه ، سردبير و حتي مدير مسوول ديدند و فاجعه ودورتسلسل لنگيدن پاي مطبوعات ازهمين جا آغاز شد و اكنون بسياري از ما تنها مي توانيم به گذشته خود افتخار كنيم چرا كه يا خسته از فضاي فعلي مطبوعات جذب كارهاي ديگر شده ايم يا با حوزه هاي خبري خود به صورت فعال و مستمر در تماس هستيم ! و يا درگيرودار فرصتي براي سرهم بندي جايي ديگر و راه اندازي ويژه نامه ، خبرنامه ، هفته نامه ويا روزنامه اي ديگر براي كساني هستيم كه عشق روزنامه نگاري دارند.

 صولت فروتن - روزنامه نگار

کد خبر 100622

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha