پروفسور اندرو هارول رئیس مرکز مطالعات بینالمللی دانشگاه آکسفورد است. او صاحب آثار بیشماری در حوزه روابط بینالملل است. از جمله آثار او میتوان به "نابرابری، جهانی شدن و جهان سیاست"، "دیدگاه هدلی بول به جامعه بینالمللی"، "نظم و عدالت در روابط بینالملل" و "نظم جهانی" اشاره کرد.
اندرو هارول از نظریهپردازان پیشگام مکتب انگلیسی (جامعه بینالمللی) روابط بینالملل است. او استاد روابط بینالملل در دانشگاه آکسفورد و نیویورک است.
مناظره کنونی در نظریهپردازی میان مادیگرایان و سازهانگاران است
اندرو هارول در گفتگو با خبرنگار مهر و در پاسخ به این سوال که مهمترین مناظره کنونی در نظریهپردازی روابط بین الملل کدام است، خاطر نشان کرد: مهمترین تقسیمبندی میان نظریههایی که تاکید بر منافع مادی دارند و نظریههای سازهانگاری است.
وی افزود: این بدان معنا نیست که هر کدام از این رویکردها ویژگی و مشخصه متمایزی در روابط بینالملل دارند. نظریههایی که بر منافع مادی تاکید دارند از درون نظریههای واقعگرایی و لیبرالی و چگونگی نگرش آنها به نظام بیرون میآیند.
استاد دانشگاه آکسفورد خاطر نشان کرد: به همین ترتیب، اگر چه سازهانگاری با دیدگاههای لیبرالی انباشته شده است ولی من سعی کردهام نشان دهم که چرا دیدگاه سازهانگارانه به قدرت برای نظم در مقایسه با دیدگاه نوواقعگرایان به موازنه مادی قدرت (که موازنهای مادی است) پیچیدهتر است.
وی تصریح کرد: از این رو اگر قدرتهای در حال ظهور را مورد تحلیل قرار دهیم مهمترین مساله و موضوع "موقعیت" و "شناسایی" خواهد بود تا سلسله مراتب مادی قدرت.
ضعف ساختارهای نظام سرمایهداری بهخوبی مورد توجه قرار نگرفته است
هارول در پاسخ به این سوال که چرا نظریههای روابط بینالملل نتوانستند بحران اقتصادی جهانی که با آن دست به گریبان هستیم را پیشبینی کنند، تصریح کرد: من تصور میکنم که علت این ناتوانی را باید در توجه اندک به "منافع" و "ساختارهای فراموش شده" جستجو کرد. در مورد مفهوم اول باید توجه داشت که در دهه 1990 میلادی موضوع نحوه رفتار بازیگران خود محور قبلا نیز مشاهده شده بود. موضوع دیگر ساختارهای فراموش شده است. از جمله این ساختارها میتوان به ضعف ساختارهای سرمایهداری جهانی اشاره کرد.
مناظرات کلان در نظریهپردازی تداوم خواهد داشت
وی در خصوص این موضوع که ریوس اسمیت معتقد است که عصر مناظرات کلان در نظریهپردازی روابط بینالملل به پایان رسیده است، تصریح کرد: نه من با این نظر موافق نیستم. من فکر میکنم که هم مناظرات واقعی وجود خواهند داشت و هم این مناظرات ادامه خواهند داشت. این موضوع هم در مورد سازهانگاری و هم در مورد خردگرایی صادق خواهد بود.
وی تصریح کرد: به نظر من این مناظره در مورد نقش ساختارها و رابطه میان "انگارهها" و "منافع" وجود خواهد داشت. سازهانگاری به رابطه میان "انگارهها" و "منافع" توجه دارد. اما ساختار دیگری که روی دیگر قضیه است، مورد غفلت واقع شده است.
نو واقعگرایی دید محدودی به نظام دارد
هارول تاکید کرد: این درست است که نو واقعگرایان به نظام و سیستم میپردازند. اما نو واقعگرایان نگاه محدودی به نظام سیاسی بینالمللی دارند. این درست است که رویکردهای جهانی شدن را به مثابه نیروهای سیستمی در نظر میگیرند ولی باید توجه داشت که افسانه "پایان تاریخ" مبتنی بر فرضهای اشتباهی است. این فرض اشتباه این است که ساختارهای سرمایهداری غربی در این دیدگاه، با ثبات تلقی میشوند. فرض اشتباه دیگر این است که دیدگاه "پایان تاریخ" تصور میکند نظام معانی و انگارهها، محدود به لیبرالیسم غربی است.
وی در پاسخ به این سوال که مزیتهای رویکرد سازهانگاری در چیست، خاطر نشان کرد: باید توجه داشت که رویکردهای خردگرا زمانی کارا هستند که "هویتها" و "منافع" با ثبات باشند. به همین ترتیب، همانطور که من در کتاب "نظم جهانی" عنوان کردهام اجتناب ناپذیر بودن پرسش "عدالت" به این معناست که سازهانگاری بر هنجارها و ارزشها تاکید دارد و این موضوع را از نظر تحلیلی اجتناب ناپذیر میداند.
جهانیان در تعریف عدالت و نظم نقش دارند
وی در پاسخ به این سوال که برخی رشته روابط بینالملل را علمی آمریکایی و انگلیسی میدانند و با توجه به این موضوع نقش کشورهای در حال توسعه در نظریهپردازی این رشته چیست، گفت: در مورد نقشآفرینی کشورهای در حال توسعه باید توجه داشت این همان بخشی از فرایند تغییر است که در حال حاضر شاهد آن هستیم. امروزه معنای مفاهیمی چون "نظم" و "عدالت" به صورت جهانی تعریف میشود.
استاد روابط بینالملل دانشگاه آکسفورد در پایان خاطر نشان کرد: در حال حاضر شاهد تغییر قدرت از قدرتهای غربی، آنگونه که در نظم وستفالیا مورد توجه بوده، هستیم. بر این اساس رهیافتهای نظری که تحت نفوذ رویکردهای انگلیسی – آمریکایی قرار داشتند با چالش مواجه شدهاند.
نظر شما