پروفسور لورنس هتاب استاد فلسفه در دانشگاه اولد دومینیون است. حوزههای تخصصی او فلسفه قارهای در قرن نوزدهم و بیستم، فلسفه باستان و فلسفه اجتماعی و سیاسی است.
او صاحب آثار زیادی در حوزههای مذکور است. "نیچه"، "دفاع طرفدارن نیچه از دموکراسی"، "سیاست پست مدرن" و "اخلاق و پایان پذیری" از جمله کتابهای هتاب به شمار میروند.
هتاب در فلسفه نیچه و هایدگر نیز صاحب نظر است.
کاربرد قدرت از مسایل مهم در حوزه سیاست و اخلاق است
لورنس هتاب در گفتگو با خبرنگار مهر و در مورد مهمترین پرسش و موضوع مطرح در نسبت میان سیاست و اخلاق، گفت: به طور معمول مهمترین سؤالات مطرح در این حوزه توجیه مساله کاربرد قدرت در عالم سیاست است. تمام موضوعات سیاسی دربردارنده ارزشها هستند. از طرف دیگر این امور دربرگیرنده عامل "قدرت" هستند تا مردم فرمانبرداری کنند.
وی یادآور شد: در اشکال گوناگون نظامهای سیاسی حدود و میزان استفاده و کاربرد قدرت و میزان تاثیرپذیری زندگی فردی از این عامل متفاوت است.
وی تصریح کرد: در اندیشه لیبرالی به ویژه در اندیشه روسو، فاکتور "قدرت" در ارتباط با تاثیری که بر زندگی سایر افراد دارد مورد توجه قرار میگیرد. از این رو مردم باید قادر باشند که زندگی خود را آنگونه که مورد نظرشان است و آرزو دارند پیش ببرند حتی اگر ما تصور کنیم که آنها اشتباه میکنند. البته تا مادامی که به یکدیگر صدمه نزنند.
وی افزود: اکثر نظامها تنظیم کننده برخی رفتارهای خاص فرد در خصوص فضیلت فردی آنها هستند(پدرسالاری). سوالی که ایجاد میشود این است که چه میزان از مسئولیت باید در اختیار خود مردم باقی بماند و چه میزان از این اختیار و مسئولیت در اختیار نهاد حکومت باقی میماند.
هتاب در مورد این موضوع که برخی اخلاق کانتی را قابل اعمال در حوزه فردی میدانند و اخلاق فایدهگرا را در حوزه عمومی از جمله محیط سیاسی گفت: این سوال خیلی جالب توجه و مهم است. من معتقدم که هم اخلاق کانتی و هم اخلاق نتیجهگرا در حوزه عمومی بهتر قابلیت کاربست دارند.
وی افزود: هیج یک از این دو دیدگاه در مورد مسائل اخلاقی در حوزه شخصی و در مسائلی چون دوستی، زندگی خانوادگی و غیره نخواهند توانست تبیین مناسبی ارائه دهند. به عنوان مثال یک زوج را در نظر بگیرید. اگر مرد از همسرش در موقعی که او مریض احوال است مراقبت کند این را نمیتوان بر اساس تحلیل و محاسبه سود و زیان تبیین کرد.
وی خاطر نشان کرد: حتی اگر چنین باشد فرد به همسرش نمیتواند بگوید که این کار را بر این اساس انجام داده است. بر خلاف اکثر قوانین حقوق به صورت جهانی تضمین میشود. به عنوان مثال حق قضاوت عادلانه که کانتی است، جهان شمول است. اگر هیئت داوری تصمیم بگیرد که که فرد بی گناهی را محکوم کند این موضوع به بی اثر کردن تمام دستگاه قضایی در نظر گرفته میشود. چرا که یک مورد میتواند برای تمام موارد ممکن تسری پیدا کند.
نظر شما