به گزارش خبرنگار مهر، کاتب در این رمان داستان زندگی دختری را روایت میکند که میان سختیها و دردهای فراوانی گرفتار شده و نمیتواند خود را از آنها برهاند.
وی علت تمام بدبختیها را مادرش میداند و به دلیل تنفری که از او دارد هرگز نمیخواهد او را ببخشد. مادری که در حال مرگ است و ...
رمان "آفتاب پرست نازنین" اینگونه آغاز میشود: چشم که باز کردم همه چیز تاریک و تو هم بود و حتماً جایی افتاده بودم روی زمین، چون چیزهایی تاریک از بین تاریکیهای بالای سرم میگذشتند. شاید هر کدام از آنها کسی، چیزی یا اتفاقی بودند: بیخود نبود شبها آن طوری از خواب میپریدم و بیآنکه بخواهم آن همه زل میزدم به روبرویم که تاریکی بود.
رمان "آفتاب پرست نازنین" در شمارگان 2200 نسخه در 285 صفحه منتشر شده است.
نظر شما