ریوس اسمیت از نظریهپردازان مطرح در روابط بین الملل معتقد است که عصر نظریههای کلان در روابط بین الملل به پایان آمده است.
اسمیت اعتقاد دارد بسیاری از موضوعاتی که امروزه با آن مواجه هستیم مربوط به کنش سیاسی است. برای مواجه شدن با موضوعاتی چون بحران مالی جهانی، فقر و تروریسم نمیتوان از یک دیدگاه صرف تجویزی - نظری یا تجربی - نظری استفاده کرد. لذا چالش حساس برای نظریه روابط بین الملل به کار گیری سیستماتیک هر دو شیوه نظری است.
خبرگزاری مهر درباره این موضوع و در خصوص اینکه آیا عصر نظریهپرازی در علم روابط بینالملل به سر آمده یا نه، نظر نظریه پردازان برجسته روابط بین الملل را جویا شده است که در ادامه میآید.
اونف: در نبود نظریه آن چیزی که برای "تبیین" باقی میماند "توصیف" است
نیکولاس اونف بنیانگذار نظریه اجتماعی روابط بینالملل (سازهانگاری) در این باره به مهر گفت: اگر مناظرهای وجود ندارد، که این یک ادعای ممکن است، این به معنای آن است که نظریهای در سنت علمی و اثباتگرای معمول وجود ندارد.
وی گفت: در نبود و غیبت نظریه آن چیزی که برای "تبیین" باقی میماند "توصیف" است.
کاتزنشتاین: نظریه التقاطی در آینده میتواند پدیدهها را تبیین کند
پیتر کاتزنشتاین از بنیانگذاران سازهانگاری و استاد دانشگاه کرنل نیز در این مورد به مهر چنین گفت: تمایل من برای پذیرش این نظر بیشتر است. به نظر من مکتب التقاطی در حال حاضر بیشتر مورد قبول است و پذیرفته شده نیز هست. من در حال حاضر مشغول نوشتن کتابی در این باره هستم و این موضوع را مورد بررسی قرار خواهم داد.
هارول: مناظرات کنونی در نظریهپردازی ادامه خواهند داشت
اندرو هارول رئیس مرکز مطالعات بینالمللی دانشگاه آکسفورد نیز به مهر گفت: نه من با این نظر موافق نیستم. من فکر میکنم که هم مناظرات واقعی وجود خواهند داشت و هم این مناظرات ادامه خواهند داشت. این موضوع هم در مورد سازهانگاری و هم در مورد خردگرایی صادق خواهد بود.
وی تصریح کرد: به نظر من این مناظره در مورد نقش ساختارها و رابطه میان "انگارهها" و "منافع" وجود خواهد داشت. سازهانگاری به رابطه میان "انگارهها" و "منافع" توجه دارد. اما ساختار دیگری که روی دیگر قضیه است، مورد غفلت واقع شده است.
وایزیگر: نظریهپردازی در آینده به مسائل ملموس خواهد پرداخت
الکس وایزیگر استاد علوم سیاسی در دانشگاه پنسیلوانیا و از اندیشمندان برجسته روابط بینالملل در این خصوص به مهر گفت: من با ادعای ریوس اسمیت که مطرح کردید موافقم. دو علت برای این موافقت من وجود دارد؛ یکی به خاطر نوعی تفاوت جغرافیایی و دیگر به خاطر نوع تمرکز فعلی(حداقل در آمریکا). در حال حاضر نظریهپردازی در روابط بینالملل از مناظره میان نظریههای کلان به سمت نظریهپردازی در مورد مسائل ملموس و عینی پیش رفته است. به عنوان مثال، اینکه صلح چه موقع و چه زمان بعد از جنگ و درگیری از جمله موضوعاتی هستند که در حال حاضر مورد پرسش و بررسی قرار میگیرد. من فکر میکنم که این مساله پیشرفت خوبی در نظریهپردازی روابط بینالملل به شمار میرود. این به آن معناست که نظریههای کلان روابط بینالملل و مناظرات کلان و مطرح در این علم تجویز خوبی برای مباحثات به شمار نمیرود.
بنت: مناظره میان مکاتب بزرگ ادامه نخواهد داشت
اندرو بنت استاد روابط بینالملل در دانشگاه جورج تاون در این خصوص معتقد است: من هم با این نظر اسمیت موافق هستم مناظره میان مکاتب اصلی که حالت لفظی دارد ادامه نخواهد یافت. اما باید توجه داشت که این مناظره بر سر اینکه کدام نظریه مناسبترین نظریه جهت فرا رفتن از مناظره میان "ایسم"هاست باقی میماند. تحلیل پیتر کاتزنشتاین و مکتب التقاط گرایی تحلیلی است برای رسیدن به این موضوع که بیان شد.
وی افزود: لفظ التقاطگرایی به نظر میرسد خیلی تخصصی و فاقد عمومیت است و برای پوشش دادن این دیدگاههای متناقض مناسب نباشد.
من تصور میکنم که شیوههای ساختمندتری برای تلفیق این مکاتب و "ایسم"ها وجود دارد. این شیوهها به گفتمانهای رایج و مشترک و برخی ایجازهای تئوریک و نظری امکان ایفای نقش میدهد. این موضوعی است که من در حال حاضر در حال تحقیق درباره آن هستم.
سزا: رویکرد واقعگرایی در آینده هم مطرح خواهد بود
مارکو سزا استاد دانشگاه جان هاپکینز دراین خصوص به خبرگزاری مهر گفت: من با این نظر پروفسور اسمیت مخالف هستم. مناظره میان واقعگرایی و سازهانگاری در حال حاضر در ادبیات نظریهپردازی روابط بینالملل رسوخ پیدا کرده است. از سوی دیگر در خود نظریه واقعگرایی نیز شاهد انشقاق و گسست هستیم. شاخههای گوناگون واقعگرایی در مورد مفاهیم قدرت، امنیت و آنارشی (نبود قدرت فائقه) دیدگاههای مختلف دارند.
وی افزود: مساله گسترش سلاحهای هستهای از منظرهای گوناگون، توسط اندیشمندان مختلف مورد توجه قرار گرفته است. اگر بخواهم موارد اینچنینی را لیست کنم قطعا با لیستی طولانی مواجه خواهیم بود.
سزا تصریح کرد: به نظر من واقعگرایی در حال حاضر و برای تحلیل مسایل جاری حرفهای زیادی برای گفتن دارد. به عنوان مثال این رهیافت حرفهای زیادی در خصوص سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا پس از جنگ سرد دارد. به عنوان مثال بر اساس این رهیافت میتوان چرایی نقش اندک سازمانهای بینالمللی در تحدید سیاست خارجی آمریکا را دریافت. همچنین بر اساس دیدگاه واقعگرایی چرایی مناسبات هستهای آمریکا با متحدان اروپاییاش بهتر قابل تبیین است.
وی گفت: لذا در این موارد مشاهده میشود که هنوز دیدگاههای رقیبی وجود دارد و نظریههایی چون واقعگرایی هنوز قدرت تبیین دارند.
سایدمن: خواست مردم از نظریه پاسخگویی به مواردی است که با آن درگیر هستند
استفان سایدمن استاد علوم سیاسی دانشگاه مکگیل کانادا نیز در این خصوص در گفتگو با مهر اظهار داشت: چیزی بیشتر از تأکید بر نظریههایی که به مشکل میپردازند و مشکل را محور بررسی خود قرار میدهند، وجود دارد.
وی گفت: سؤالهایی چون چرا کشورها در جنگهای داخلی یکدیگر مداخله می کنند و راه تشریک مساعی کشورها چیست در حال حاضر برای مردم مطرح است. خواست مردم از نظریه روابط بینالملل و مناظرات در آن پاسخگویی به این گونه سؤالات است که از منظر مردم چندان توسط نظریه روابط بین الملل به آنها پرداخته نشده است.
برنسکاتر: نسبت دادن معانی گوناگون به امور واقع در آینده نظریه پردازی مطرح خواهد بود
فیلیکس برنسکاتر استاد روابط بینالملل در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن نیز معتقد است: به نظر من مناظره و مسئله اصلی در حال حاضر در مورد این پرسش است که تا چه میزان امور و مسایل واقعی خارج از معنایی است که ما به آنها نسبت می دهیم. مسئله این است که چطور و چگونه میتوان این معنا را تغییر داد؟
به نظر من این سؤالات در مناظرههای گوناگون و موجود در گذشته در روابط بینالملل وجود داشته و در آنها مطرح بوده است و در آینده هم مطرح خواهد بود.
وی افزود: بر این اساس من با این نظر موافق نیستم که عصر مناظرات کلان به پایان رسیده است. به نظر من امور واقعی معنایی دارند ولی نسبت دادن معانی گوناگون و بعضا مخالف به امور واقعی مساله اصلی در نظریه پردازی است.
به نظر من در حال حاضر نظریهای گوناگونی وجود دارند که پدیدهای گوناگونی را مورد بررسی قرار می دهند. ولی این به معنای آن نیست که این نظریه ها در "مناظره اصلی" شرکت دارند. به عبارت دیگر نظریه هایی برای تبیین حوزه های گوناگون اقتصادی، سیاسی، امنیتی و ... وجود دارد در حالی که ممکن است در مناظره اصلی و غالب شرکت نداشته باشند.
دوران: چرخه قدرت در آینده نیز میتواند پدیدهها را تبیین کند
"چارلز دوران" از اندیشمندان برجسته روابط بین الملل و استاد روابط بین الملل دانشگاه جان هاپکینز و مدیر مرکز مطالعات کانادا و مدیر برنامه جهانی "تاریخ و نظریه" نیز در این زمینه به مهر گفت: البته مناظرات در روابط بینالملل تداوم خواهد داشت و شاید این مناظرات سالهای مدیدی به طول بینجامد. به نظر من چرخه قدرت، توان قابل توجهی برای درک روابط بینالملل در آینده خواهد داشت.
گولد: مناظره میان نئورئالیستها و نئولیبرالها جریان خواهد داشت
هری گولد از اندیشمندان روابط بین الملل و استاد دانشگاه فلوریدا نیز در این خصوص معتقد است: پروفسور ریوس اسمیت بر اساس این موضوع که، در حال حاضر در نظریهپردازی، نظریهای به وضعیت هژمون و مسلط نرسیده، استدلال میکند و نظر او از این جهت درست و صحیح است. اما به نظر من هنوز مناظره میان نئورئالیستها و نئولیبرالها ساری و جاری است.
گولد تصریح کرد: این مناظره ممکن است در یک شکل یا اشکال مختلف وجود داشته باشد و این مناظره بر ادبیات موضوع در این حوزه سیطره دارد.
نظر شما