پروفسور شلی کاگان استاد فلسفه در دانشگاه الینویز است. حوزه تخصصی او فلسفه اخلاق به ویژه اخلاق هنجاری است. کتاب اخیر او بیش از آن که بررسی تاریخی باشد تحلیلی نظاممند از حوزه اخلاق هنجاری است. او کتابی تحت عنوان "محدودیتهای اخلاقی" دارد .
دکتر شلی کاگان در گفتگو با خبرنگار مهر و در مورد مهمترین پرسش و موضوع مطرح در نسبت میان حوزههای اخلاق و سیاست اظهار داشت: به نظر من مهمترین پرسش در مورد رابطه اخلاق و سیاست این است که اصول اخلاقی که بر اساس آن سازمانهای سیاسی اعمال حاکمیت میکنند چیست و چگونه این اصول با اصول اخلاقی که افراد در گزینشهای فردی خود به کار میبرند ارتباط مییابند.
وی تصریح کرد: سؤال این است که آیا این اصولی که مبنای ارزیابی قانون، حکومت و نهادهای سیاسی به شمار میرود بیشتر از اصول بنیادین اخلاق فردی نشأت میگیرد یا نه؟ اگر فرض کنیم چنین است معتقد به دیدگاه یکپارچهنگر هستیم.
وی تأکید کرد: اگر معتقد باشیم این اصول اخلاقی برگرفته از اصول اخلاقی فردی نیست در آن صورت به دیدگاه دوگانگی یا دوآلیسم معتقد خواهیم بود. در این صورت این سؤال پیش میآید که کدام یک از این اصول محور و اساس هستند. این در حالی است که هر کدام از این دو حوزه همسنگ تلقی میشوند.
وی افزود: سؤال مطرح دیگر این است که چگونه و از چه طریقی اصول اساسی اخلاق سیاسی توجیه میشوند و میتوان برای آن دلایل موجه آورد.
اخلاق کانتی مربوط به حوزه فردی نیست
استاد دانشگاه الینویز در مورد اینکه برخی اخلاق کانتی را قابل اعمال در حوزه فردی میدانند و اخلاق فایدهگرا را در حوزه عمومی گفت: اگر چه این ایده که اخلاق کانتی قابل کاربست به حوزه فردی است و اخلاق فایدهگرا قابل اطلاق به حوزه عمومی جذاب است ولی من با این ایده موافق نیستم و به چنین تقسیمبندی اعتقاد ندارم.
مؤلف اخلاق هنجاری تصریح کرد: من فرض را بر این میگیرم که بحث شما درخصوص اخلاق کانتی مربوط به وظیفهگرایی است؛ یعنی اصول هنجاری مربوط به تکلیفگرایی. با این فرض که بحث شما درباره اصول هنجاری مندرج در تکلیفگرایی است، من احساس همراهی و همدلی بیشتری با فایدهگرایی دارم.
وی افزود: البته این به آن معنا نیست که من کاملا فایدهگرایی را میپذیرم. ولی همراهی من با فایدهگرایی از آنروست که آنرا قابل کاربست به حوزههای فردی و عمومی میدانم.
نظر شما