- بهرام توکلی: در سینمای ایران که شرایط طبیعی ندارد نمیتوان برای فیلمسازی برنامهریزی طبیعی داشت. نمیشود از فیلمسازها خواست مسیر فیلمسازیشان را تعیین کنند. "پرسه در مه" در واقع یکی از طرحهایی بود که توانستم برایش تهیهکننده پیدا کنم.
* این از خوشاقبالی شما بوده، "پرسه در مه" روایت غیرمتعارفی دارد و اتفاق مبارکی است که برای این طرح متفاوت تهیهکننده پیدا شد.
- امیدوارم این پایان خوشاقبالیام در سینما نباشد.
*جواد نوروزبیگی در نوشتن فیلمنامه سهمی داشت؟
- او تهیهکنندهای حرفهای است و در جزئیات نظر نمیداد و به شکلی کلان فیلم را میدید. پیشنهادهای او محدودکننده نبود و در بسیاری موارد ایدههایی کاربردی برای بهتر شدن فیلم داشت.
*به نظر میرسد با توجه به شرایط اکران "پابرهنه در بهشت" در "پرسه در مه" به دنبال ساخت فیلمی بودید که بهتر دیده شود؟
- همان طور که گفتم سینمای ایران شرایط طبیعی ندارد .این وضعیت روی عملکرد مدیران، مخاطبان تاثیر میگذارد و داوری درباره فیلمها و مخاطبان را دشوار میکند. در این شرایط نمیتوان به دیده شدن فیلم فکر کرد و برای آن برنامهریزی داشت. من در سینمای ایران در حال یادگیری هستم و به این فکر میکنم با تمام توان از فضایی که دارم برای بهتر شدن بهره ببرم .
*مخاطب "پرسه در مه" چه کسانی هستند، فیلم برای مخاطب خاص و منتقد جذاب بوده فکر میکنید مردم هم این فیلم را بپسندند؟
- مردم هم از چرخه این سینمای معیوب دور نیستند. در این سالها فیلمهایی برای مخاطب ساخته شده که فقط آنها را سرگرم میکنند و متاسفانه گروهی از منتقدان از این فیلمها حمایت میکنند. به نظر میرسد این سینماگران و منتقدان به دنبال ارائه تعریف تازهای از سینما هستند. اگر سینما فقط این تصاویر باشد که چه نیازی به تجربه کردن، درس خواندن و نقد فیلم و نگاه کارشناسی به آثاری است که تولید میشود.
*بالاخره تکلیف مخاطب "پرسه در مه" را روشن نکردید؟
- مثل هر فیلمساز دیگری آرزویم این است که مردم فیلم را ببینند و آن را دوست داشته باشند. این تعلق خاطر البته به فاصله گرفتن من از سینمای محبوبم منجر نمیشود.
* لیلا حاتمی و شهاب حسینی بازیهای خوبی در این فیلم دارند آنها اولین انتخابهای شما بودند؟
- آنها خوشبختانه اولین انتخابها بودند، حسینی را زمان دانشجویی میشناختم و با هم تئاتر کار کرده بودیم و میدانستم از عهده این نقش برمیآید. او یکی از بهترین بازیگران مرد در این مفطع سنی است که نیاز داشتیم، حاتمی هم این ویژگی را دارد و خوشحالم که امکان این همکاری به وجود آمد.
*انتخاب بازیگرها فیلمنامه را تغییر داد؟
- بله، در مورد نقش امین با انتخاب شهاب حسینی تغییرهایی در کاراکتر دادیم، لیلا حاتمی هم پیشنهادهایی برای نقش داشت که به دلیل آشنایی با یان نوع سینما راهگشا بود. من زمانی که فیلمنامه را مینوشتم تصویری از بازیگرها نداشتم و طبیعی بود که حضور آنها باعث شود تغییرهایی در فیلمنامه داشته باشیم.
*با "پرسه در مه" مسیر فیلمسازی توکلی مشخص میشود، در آینده هم این نوع فیلم میسازید؟
- من همه نوع سینما را دوست دارم، یکی از بهترین فیلمهایی که این دوره دیدم "هیچ" بود، نمیخواهم فقط در یک محدوده فیلم بسازم .ازتجربه کردن استقبال میکنم و دوست ندارم این لذت را از دست بدهم. پارسال قرار بود فیلم دو ساعت آخر زندگی سهرودی را بسازم اما آقای مجید شاهحسینی فیلم "پابرهنه در بهشت" را دوست نداشت و برای ساخت فیلم دوم با من همکاری نکرد.
این فیلمنامه یک درام دادگاهی و کاملا متفاوت با "پابرهنه در بهشت" بود، در آینده هم اگر فرصت فیلمسازی برایم فراهم شود ترجیح میدهم تجربههای تازهتری داشته باشم.
*فرم روایت "پرسه در مه" از ابتدا به این شکل بود و یا در تدوین کامل شد؟
- از همان ابتدا قصه از تئاتر شروع میشد و با سکانس آشنایی آنها در تئاتر شهر تمام میشد، اما از نظرهای آقای دهقانی برای تدوین فیلم و رسیدن به یک فرم دلخواه استفاده کردم. "پرسه در مه" روایتهای یک ذهن ناآرام و آشفته است و نیاز به چنین ساختاری داشت.
*این ساختار کمک کرده نتوانیم درباره قصه قضاوت صریحی داشته باشیم. شاید هرآنچه دیدهایم کابوسهای یک ذهن آشفته باشند.
- من میخواستم راه را برای قضاوت و داوری درباره شخصیتها و فرجامشان نبندم و دوست داشتم تماشاگر پیشفرضی نداشته باشد و درگیر ماجرا شود. متاسفانه بعضی از دوستان با متر و خط کشیهایی تک بعدی همه فیلمها را میبینند و این درست و عادلانه نیست.
*این نوع روایت فضایی ایجاد کرده که بین واقعی بودن و غیرواقعی بودن قصه ما را نگاه میدارد؟
- بله، ارزش قصه همین است که نمیشود به راحتی درباره واقعی بودنش قضاوت کرد، شاید همه چیزهایی که دیدیم تلاشهای یک بیمار با ذهن خالی برای ساختن یک قصه دوست داشتنی باشد.
*"پرسه در مه" در ستایش زندگی یک هنرمند و تلاش او برای خلق اثر هنری هم هست.
- من اسمش را عوارض خلاقیت میگذارم، دوستانی که درگیر این عوالم بودهاند روزگاری مشابه را پشت سر گذاشتهاند، البته در فیلم این ماجرا نمایشی و داستانی شده است.
*انتظار داشتید منتقدان و روزنامهنگارها از فیلم استقبال کنند؟
- نه، خوشبختانه واکنشها مثبت بود البته در جامعه ما متاسفانه آنهایی که فیلمت را دوست ندارند با تو روبرو نمیشوند و این بد است.
*چرا؟
- برای این که نقد منفی میتواند راههای تازهای به فیلمساز نشان بدهد، آنهایی که فیلم تو را دوست دارند معمولا ویژگیهای مثبت را میگویند که تو به آنها واقفی .اما ما نیاز داریم ضعفهایمان را بدانیم. این ضعفها را منتقدانی که فیلم را دوست ندارند بهتر میبینند.
نظر شما