احمد عزيزي : معيار سنجش هنرمندان و اهل قلم را توليد آنان قرار دهيم

اين شاعر در گفت و گو با خبرنـگار ادبي " مهر" با بيان اين مطلب افزود : يكي از مشكلات موجود درحوزه فرهنگ و هنر ، جاي خالي هنرمندان ، شاعران و نويسندگان در عرصه تصميم گيري هاي كلان فرهنگي است ، چرا كه تا كنون مسئولان فرهنگي كشور براي اجراي يك طرح يا پروژه فرهنگي ، فراخواني به هنرمندان و ادبا نداده اند تا نظرات و خواسته هاي آنان نيز دركار ، دخيل شود.

احمد عزيزي : نبايد مقطع خاصي از ادبيات مانند تاريخ نيما يوشيج را درنظر بگيريم و از بقيه غافل شويم ،  توقف در شاگردان نيما هم به نفع ما نيست.

احمد عزيزي - شاعر تصريح كرد : اگر روزي اهل قلم را درحوزه تصميم گيريهاي فرهنگي مشاركت بدهند ، شاهد اتفاق هاي ارزنده اي خواهيم بود كه يكي از آنها ارزيابي ادبيات امروز خواهد بود ، ضمن اين كه در كنار اين مولفه ، رسيدگي به هنرمندان و انديشمندان فرهنگي و ادبي نيز اتفاق مي افتد ، كساني كه نياز شديد به حمايت هاي معنوي و مادي دارند ، اما همچنان از ديد دولت و ارگانهاي مسئول به دور مانده اند .
پديد آورنده " شرجي آواز " در ادامه صحبت هاي خود با اشاره به رشد مراكز نشر در كشورخاطرنشان ساخت : اين رشد كمي كه مستقيما به عملكرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بر مي گردد ، در برخي مواقع به ارتقاي ادبيات انجاميده است اما در مقاطعي نيزبا رشدي قارچ گونه مشابهت  داشته و به استاتيزم ادبيات منجر شده است ، عمده اين ناشران كه اعطاي مجوز نشر توسط وزارت ارشاد به آنان ،  فاقد مبناي علمي و فرهنگي بوده ،  عمر بسيار محدودي داشته اند.    
شاعر " كفشهاي مكاشفه " گفت : در حال حاضر ، شاعران و نويسندگاني داريم كه اگر به نهادها و ارگان هايي مانند وزارت ارشاد ، سازمان فرهنگي هنري شهرداري و حوزه هنري وابسته  نباشند ، جريان ادبي آنان عملا متوقف خواهد شد ، درصورتي كه نبايد شاهد چنين وضعيتي باشيم.  

اگررقيب در كنار ما نباشد ، دستيابي به پيروزي امكان پذير نخواهد بود ، دروجود انسان نفس عماره ونفس لوامه و نفس مطمئنه هست ، اگر نفس لوامه نباشد ، چگونه مي توانيم نفس عماره را تبديل به نفس مطمئنه كنيم ؟  نفس لوامه اجتماعي آنهايي هستند كه غير از ما مي انديشند ، آنها هم بايد وجود داشته باشند تا ما بتوانيم دست به قلم ببريم و نقدشان كنيم.

احمد عزيزي كه به تازگي كتاب " در گيسوان شب " را به پايان رسانده ، اما هنوز درباره انتشار آن با ناشري مذاكره نكرده است ، با اشاره به ظهور پديده ژورناليسم درحيات هنري و ادبي اهل قلم اظهار داشت : حضور اهل قلم در عرصه روزنامه نگاري و ژورناليسم ، گاه به توقف كاري آنها مي انجامد وبه سرعت گيري در ادبيات منجرمي شود ،  گاهي نيز آنها را در دستيابي به هدفشان كمك مي كند.  
شاعر " روستاي فطرت " افزود : عمده ترين نياز امروز اهل قلم و شاعران و نويسندگان ، تن دادن به ايجاد تشكل هاي حرفه اي و كاري است ، اين تشكل ها مي توانند وضعيت موجود را ساماندهي كنند و در نشر كتاب فعال شوند ، البته دولت و ارگان هاي مسئول و متولي فرهنگ هم بايد همه اين تشكل ها را مانند فرزندان خود بدانند و به همه آنها نگاه يكساني داشته باشند.
احمد عزيزي تصريح كرد : اين تفكر صحيح نيست كه چون بنده نوعي از اعتقادات اسلامي برخوردار هستم ، عزيز و مقدم باشم و ديگراني كه از اعتقادات كمتري برخوردار هستند ، در حاشيه قرار بگيرند ، هنرمند و نويسنده بايد با كارش سنجيده و شناخته شود ، همه ما بايد در يك رقابت فشرده ادبي و فرهنگي حركت كنيم تا معلوم شود چه كسي به پايان خط مي رسد.
وي افزود : اگر رقيب در كنار ما نباشد ، دستيابي به پيروزي امكان پذير نخواهد بود ، همانطور كه در وجود انسان نيز نفس عماره و نفس لوامه و نفس مطمئنه هست ، اگر نفس لوامه نباشد ، چگونه مي توانيم نفس عماره را تبديل به نفس مطمئنه كنيم ؟  نفس لوامه اجتماعي آنهايي هستند كه غير از ما مي انديشند ، آنها هم بايد وجود داشته باشند تا ما بتوانيم دست به قلم ببريم و نقدشان كنيم. 
احمد عزيزي با تاكيد بر توجه به تاريخ ، فلسفه و ادبيات به عنوان سه اصل تفكيك ناپذير گفت : طرح مسائل تاريخي ، فلسفي و اجتماعي در ادبيات و ارزيابي جايگاه تاريخي و فرهنگي  ملتمان امري مهم و اجتناب ناپذير است ، اميدوارم مسئولان و هنرمندان تدبيري بيانديشند تا كمتر شاهد ازهم گسيختگيهاي فعلي باشيم ،  البته اين را هم بگويم كه منكر پيشرفت در وادي هنر وادبيات نيستم ، اما جناح بندي هايي كه به مرز فرهنگ و ادبيات هم تعميم داده شده ، به شدت آسيب رسان شده اند . 
اين شاعر كه چند كتاب فلسفي نيز در دست تاليف و ترجمه دارد ، گفت : از نسل جديد ادبيات ، هنوز حرف تازه اي نشنيده ام ، البته مملكت ما از پشتوانه عظيم ادبي برخوردار است  و مرور مواريث گذشتگان ادبيات ، مي تواند به نسل هاي جديد ادب كمك
كند.
عزيزي گفت : گنجينه هايي مانند حافظ  و مولوي و شمس ، ذخيره اقتصاد فكري ما نيز هستند كه هرچقدر به جلو مي رويم ، بر تعدادشان افزوده مي گردد ، غفلت از اين گنجينه ها منطقي در پي ندارد ،  ما نبايد مقطع خاصي از ادبيات  مانند تاريخ نيما يوشيج را درنظر بگيريم و از بقيه غافل شويم ،  توقف در شاگردان نيما هم به نفع ما نيست.