پروفسور آلبرت ویل استاد دانشگاه اسکس و دانشگاه لندن در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد اینکه آیا نظریه روابط بینالملل در قرن بیستم تأثیر مستقیمی از حوزه فلسفه داشته یا نه، گفت: باید توجه داشت که میان نظریههای روابط بینالملل و مباحث و دیدگاههای فلسفی ارتباط وجود دارد.
وی افزود: این ارتباط فقط محدود و منحصر به حوزه نظریهپردازی روابط بینالملل نمیشود و سایر نظریههای علوم اجتماعی با دیدگاهها و حوزههای فلسفی ارتباط دارند.
حوزههای علوم اجتماعی را نمیتوان مستقل در نظر گرفت |
آلبرت ویل |
وی تصریح کرد: نکته مورد توجه این است که علوم اجتماعی و نظریههای آن با یکدیگر ارتباط دارند و تعیین مرز میان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری میان نظریههای آنها کار دشواری است.
وی یادآور شد: ارتباط میان حوزههای نظریهپردازی در علوم اجتماعی یکسان نیست و این ارتباط به ویژگیها و مشخصات هر حوزه بر میگردد.
مؤلف کتاب "برابری و سیاست اجتماعی" خاطر نشان کرد: ارتباط میان حوزههای نظریهپردازی در علوم اجتماعی را نمیتوان تقلیل و تحویل به یک حوزه خاص کرد. به عبارت دیگر نمیتوان حوزهای را در علوم اجتماعی برشمرد که مستقل باشد و آنرا آبشخور تاثیریذیری حوزههای دیگر دانست.
فلسفه قارهای و تحلیلی میتواند ابزار تحلیل نظریهپرداز باشد
وی در مورد این موضوع که در میان فلسفه قارهای و فلسفه تحلیلی کدام حوزه برای نظریهپردازی در روابط بینالملل اهمیت دارد، تصریح کرد: باید در نظر داشت که نمیتوان تاثیرگذاری فلسفه را بر نظریهپردازی مجزا کرد و گفت که هر حوزه فلسفی چه تاثیری بر نظریهپردازی دارد.
وی تاکید کرد: به عبارت دیگر فلسفه به طور عام و مطالعه آن برای نطریهپردازی مهم هستند. در مورد این سوال، هم حوزه فلسفه تحلیلی و هم حوزه فلسفه قارهای به مثابه ابزار سودمند و مفیدی برای تحلیل هستند.
مؤلف کتاب "نظریه سیاسی و سیاست اجتماعی" در پایان افزود: به عبارت دیگر فلسفه ابزار مفیدی را در خصوص شیوه نگرش و تحلیل در اختیار نظریهپرداز قرار میدهد.
نظر شما