مینا ساداتی بازیگر جوانی است که با "عیار 14" اولین قدم برای معرفی خود به سینمای ایران را برداشته است، شهبازی که پیش از "عیار 14" در فیلمهایش از نابازیگران استفاده میکرد در این فیلم سه بازیگر حرفهای را در کنار ساداتی قرار داد و ترکیبی خلاقانه از بازیگری را به تصویر کشید. در این گفتگو ساداتی از تجربههایش از این همکاری و چشماندازی که پیش روی خود میبیند صحبت کرده است.
*خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: پیش از "عیار 14" اصلا به بازیگری فکر میکردید؟
- مینا ساداتی بازیگر "عیار 14": من در موسسه کارنامه بازیگری میخواندم، قانون آنجا این است که تا هنرجویی دوره را تمام نکند نمیتواند در کاری تصویری بازی کند. پس از پایان دوره آموزشیام در این موسسه از دفتر آقای شهبازی با من تماس گرفتند و پیشنهاد بازی در این فیلم را دادند.
*فیلمهای قبلی شهبازی را دیده بودید؟
- بله، با سینمای او آشنا بودم و "نفس عمیق" را دوست داشتم.
*فضای فیلمهای شهبازی واقعگرا است و پیش از این فیلم با نابازیگر همکاری میکرد، قرار گرفتن در این فضا به عنوان تجربه اول سخت نبود؟
-من مانند هم بازی در فیلمهای مختلف و فضاهای متنوع و متفاوت را دوست دارم، قرار گرفتن در فضایی واقعگرا شبیه به آثار آقای شهبازی را هم دوست داشتم. بازیگر لازم دارد که در سینما تجربه کند و محدود شدن به یک گونه درست و حرفهای نیست.
زمانی که با آقای شهبازی صحبت کردم، او درباره کل کار و فضای فیلم و جنس بازیها با من صحبت کرد، اعتمادی که به او و دانش سینمایی و سلیقهاش داشتم باعث میشد بدون نگرانی با فضا همراه شوم.
*پس اصلا از این که در چنین فضایی باشید نگران نبودید؟
- نه، با توجه به شناختی که آقای شهبازی از بازیگری داشت تجربه کردن لذت بخش میشد. من تازه بازیگری را به شکل آکادمیک آموخته بودم و برایم جذاب بود تجربه کنم. میدانستم فضای تجربه با آنچه در کلاس آموختهام تفاوت دارد.
*واقعا بازی در "عیار 14" فراتر از آن آموختهها بود؟
- بله به این دلیل که در فضایی متفاوت با آنچه آموخته بودم قرار میگرفتم، مقابل دوربین رفتن، همکاری با بازیگر حرفهای در فضایی واقعگرا و اتفاقهایی که برای یک بازیگر تازهوارد میافتد تجربههایی تازه بود. من چند روز زودتر به لوکیشن رفتم تا با محیط آشنا شوم و فضا را ببینم.
مینا ساداتی در نمایی از "عیار 14"
*تمرین هم داشتید؟
- تمرین و دورخوانی فیلمنامه نداشتیم، من در سرعین فیلمنامه را خواندم. درباره نقش مینا با آقای شهبازی صحبت کردم و اگر پیشنهادی داشتم میگفتم. راجع به دیالوگها حرف میزدیم دیالوگهایی حذف و اضافه شد و با تعامل هم به شخصیت مینا رسیدیم.
* در دیالوگها و نقش دخل و تصرف داشتید؟
- دخل و تصرف نه، اگر چیزی تغییر میکرد در فضای تعامل و گفتگو بود، پیشنهادهایم را مطرح میکردم اگر آقای شهبازی تشخیص میداد مناسب است اعمال میشد.
*اسم شخصیت مینا بود یا بازی شما باعث شد این نام انتخاب شود؟
- اسم قطعی نداشت. من پیشنهاد دادم و آقای شهبازی پذیرفت و گفت: مینا خوشآهنگ است و برای زیر نویس هم مناسب است (میخندد)
*در بیشتر سکانسها با محمدرضا فروتن همبازی بودید، تجربه خوبی بود؟
- در یک سکانس با آقای دیرباز بازی بدون دیالوگ داشتم، حضور آقای فروتن باعث دلگرمی بود. من در کار دومم تجربه کردم که گاهی بازیگر مقابل پیشنهاد اشتباهی میدهد و همه حس بازیگر را میگیرد. اما ارتباطی که من و آقای فروتن داشتیم حرفهای و دوستانه بود. من بعد از هر صحنه از آقای شهبازی و فروتن میپرسیدم که چطور بودهام. اولین پلانی که بازی کردم آقای فروتن گفت خوب بود و این حرف برای من خیلی دلگرم کننده بود.
*اولین سکانسی که بازی کردید یادتان مانده؟
- بله، صحنهای که مینا میآید زرگری و از پشت شیشه فرید را میبیند.
*سختترین سکانس کدام بود؟
-فینال فیلم، سکانس انفجار و بارش برف. قرار بود ما این فصل را یک روز برفی بگیریم که باد نباشد، اما همه چیز برعکس شد. باد میآمد، هوا سرد بود اما برف نمیبارید و از برف مصنوعی در این سکانس استفاده کردند که به شدت به صورتم میخورد.
*یکی از ویژگیهای فیلم این است که هیچ کدام از شخصیتها خوب یا بد مطلق نیستند، این ویژگی به عنوان بازیگر برایتان جالب بود؟
- شخصیتها قربانی هستند و قضاوت کردن دربارهشان ساده نیست. شاید فرید (محمدرضا فروتن) ظاهرا آدم بدی به نظر برسد اما در لحظههایی میبینیم که زندگیاش تباه شده، جنس بازی آقای فروتن، ظاهر و گریمشان این چندوجهی بودن شخصیت را تقویت میکرد. مینا هم این طور است. گاهی معصوم و مهربان به نظر میرسد، گاهی سرد است و گاهی زودباور و ساده. شاید اگر بازیگران دیگری در این فیلم بازی میکردند شخصیتها این قدر باورپذیر از کار در نمیآمدند.
آدمهایی مثل من که آشنا یا پارتی در سینما ندارند به راحتی نمیتوانند مسیرشان را انتخاب کنند، برای من ملاک این بود که نقش خوب بازی کنم
*چقدر مینای "عیار 14" شبیه شما است؟
- نه شبیه است و نه متفاوت. جاهایی من به مینا نزدیک شدهام در سکانسهایی مینا به من نزدیک شده است. شکل بیان و بعضی از حرفهایی که مینا به فرید میزند متعلق به من نیست. مینا در فیلمنامه این قدر پررنگ نبود به مرور و در جریان صحبتهای ما شکل گرفت و پخته شد.
*زمانی که تصمیم گرفتید بازیگری را شروع کنید به نقش اول فکر میکردید یا این خوش اقبالی بود که نقش اول "عیار 14" به شما پیشنهاد شد؟
- آدمهایی مثل من که آشنا یا پارتی در سینما ندارند به راحتی نمیتوانند مسیرشان را انتخاب کنند، برای من ملاک این بود که نقش خوب بازی کنم و البته زمانی که بازی در "عیار 14" پیشنهاد شد خوشحال شدم که فرصت همکاری با یک کارگردان خوب و تجربه بازی در نقش اول زن یک فیلم را به دست آوردهام.
*"عیار 14" فیلم مردانهای است، نمیترسیدید مینا در این فضا دیده نشود؟
- درباره تاثیرگذاری این شخصیت روی روند قصه نگران بودم و حس میکردم در تقابل این مردان مینا دیده نشود. اما زمان فیلمبرداری متوجه شدم مینا هم جایگاه و نقش خود را در این قصه دارد. حتی در سکانسهایی که حضور ندارد دیالوگهایی درباره او شنیده میشود. رابطه فرید با همسرش (مهشید افشارزاده) هم تداعی کننده و دلیلی برای حضور مینا در زندگی فرید است.
*اولین بار که فیلم را دیدید چه احساسی داشتید؟
- بیشتر درباره بازی خودم حساس بودم اما بار دوم توانستم روی جزئیات دقیق شوم، فیلم را دوست دارم اما از خودم صد درصد راضی نیستم.
*بعد از "عیار 14" توقعتان بالا رفته؟
- دقیقا، دوست دارم از این اندازه پائینتر نروم، وسواس بیشتری نسبت به گذشته دارم.
* تصمیم داری فقط در سینما بازی کنی؟
- سوال سختی است، نقش برایم مهم است و باید بر اساس نوع نقشی که پیشنهاد میشود انتخاب کنم. هنوز به دسته بندی تلویزیون و سینما اعتقادی ندارم و مثل همه به این فکر میکنم که نقشهای خوب و فضاهای متفاوت را تجربه کنم.
*بعد از "عیار 14" پیشنهاد زیاد داشتید؟
- زمان جشنواره فیلم را خیلیها ندیدند و در اکران عمومی بیشتر از پارسال دیده شده، یکی از پیشنهادهایم بازی در فیلم "زخم شانه حوا" بود که به خاطر فضای جنگی و نوع نقش آن را پذیرفتم و تجربه خوبی بود، نقشهایی را هم رد کردم که بعد از دیدن حاصل این کارها راضیام که در این فیلمها بازی نکردم.
*بهترین نقد یا نظری که درباره بازیتان خواندید یا شنیدید چه بود؟
- آقای کیارستمی بعد از دیدن فیلم گفتند بازی من خوب است که خیلی امیدوارم کرد، بعضی از دوستان هم گفتند باور نمیکردهاند که برای اولین بار مقابل دوربین رفتهام و گفتند راحت بودنم جلوی دوربین خوب است.
* و اینها کار شما را سخت میکند؟
- قطعا، نگرانم از این تجربههایی که بدست آوردهام درست و حساب شده استفاده کنم و قدر اعتمادی که به من شده بدانم. نقشهای متفاوت را تجربه کنم و فرصت بازی در نقشهای متفاوت را به خود بدهم.
*در سالهای اخیر بازیگران زیادی با فیلمهای باارزشی به سینما آمدهاند اما خیلی زود محو شدهاند، برای خودتان در این فضای رقابتی چه آیندهای متصور هستید؟
- من در کنار بازیگری گرافیک را به طور تخصصی و حرفهای دنبال میکنم. روی یک نمایشنامه همراه دوستی کار میکنم و دوست دارم سال آینده آن را روی صحنه ببرم. برای بازیگری با همه دشواریها و مناسبات حرفهای اش انرژی میگذارم و برای گرافیک هم. دوست دارم تجربههای هنری متفاوتی داشته باشم.
*پس چشمانداز آینده روشن است؟
- امیدوارم.
نظر شما