به گزارش خبرگزاری مهر، ادیب برومند در این نشست گفت: بنده از سنین 17، 18سالگی نسبت به آزادی، استقلال و تمامیت ارضی میهنم ایران حساسیت داشتم و یک عنصر ملیگرا و وطنخواه بودم و در راه آزادی و مبارزه با استعمار شرق و غرب راهی پیمودهام. نسبت به سرنوشت کشورم و دیگر ملل دنیا حساسیت داشتم و همواره احساس تأثر میکردم و معتقدم بودم که یک فرد وطنخواه هستم و فرد ملیگرا باید نسبت به سرنوشت کشورش و دیگر کشورها حساس باشد.
وی ادامه داد: از اینرو قصاید متعددی را که متأثر از این نگاه بود نوشتم و با گردآوری آنها، کتاب "پیام آزادی" شکل گرفت. این کتاب نخستینبار به وسیله فریدون کمالینیا به زبان انگلیسی ترجمه شد و با وجود اینکه کار دشواری مینمود اما نهایتا ترجمه مناسبی از آن شد.
برومند افزود: پس از ترجمه این اثر به زبان انگلیسی، خانمی در مالزی به نام رابیسانتون شیفته این کتاب شد و تصمیم گرفت جمعی از مترجمان را گرد آورد و آن را به زبانهای دیگر ترجمه کند که خوشبختانه تا کنون به 28 زبان ترجمه شده است.
وی گفت: بنده 65 سال به کار نوشتن و گفتن و قلم زدن در راه آزادی ایران و مبارزه با سیاستهای استعماری و استبدادی گام برداشتم که ماحصل آن نزدیک به 20 کتاب شعر و آثار تحقیقی ـ انتقادی است که از آن جمله میتوانم به مجموعههای شعر "نالههای وطن"، "سرود رهایی"، " حاصل هستی"، "روزگار دژم"، "گلهای موسمی" و "دردآشنا"اشاره کنم. همه این آثار در قالبهای کلاسیک نوشته شده است و البته من در شعر سرودن رویکردی نوکلاسیک دارم و خود را یکی از شاعران مکتب مشروطیت میدانم.
برومند عنوان کرد: در حالی که 23 ساله بودم مجموعهای به نام "اپرت ایران پرآشوب" را منتشر کردم که در اصفهان بخشی از این منظومه اجرا شد و ملکالشعرای بهار لقب شاعر ملی را به من داد.
این شاعر همچنین یادآور شد: هماکنون گزینهای از سرودههای من که دربرگیرنده شعرهای مجموعههای پیام آزادی،سرود رهایی، گلهای موسمی و درد آشنا است از سوی انتشارات نگاه منتشر میشود.
برومند در بخش دیگری از صحبتهایش درباره وضعیت ادبیات در دهههای اخیر گفت: وضعیت شعر زیاد خوب نیست و من چیز چشمگیری در ادبیات فارسی طی این سالها ندیدم که بتواند مرا راضی کند. اشعاری که مرا راضی میکرد سرودههای ملکالشعرای بهار، ادیبالممالک فراهانی، رهی معیری، امیری فیروزکوهی و پژمان بختیاری بوده و هست.
وی تأکید کرد: البته شعروارههایی هم سروده میشود که در واقع شعرواره عبارت است از شعری که وزن و قافیه دارد اما اوزان کوتاه و بلند میشود و معنای درست به دست میدهد. خود من هم شعروارههایی سرودهام اما با شعرهای سپید و سبز و آبی و بنفش مشکل دارم و اصلا هیچ اعتقادی به آنها ندارم. به اعتقاد من، شعرواره خیلی عالیتر از شعر نیمایی است و کاملا با این گونه شعر نیمایی فرق دارد و خیلی وسیعتر عمل میکند. فریدون مشیری از جمله شاعرانی است که شعرواره مینویسند. واقعا شاعری و نویسندگی کار سخت و دشواری است و این نیست که هر مهملی را بتوان به اسم شعر معرفی کرد.
برومند از ادبیات مشروطه به عنوان دوران اوج ادبیات معاصر ایران یاد کرد که به اعتقاد او، به واسطه نگاههای انحرافی به شعر نتوانست مسیر خودش را آنطور که باید، ادامه دهد.
وی افزود: زمان به دوره رضاشاه رسید و دیگر ادبیات تبدیل شده بود به ستایش خدماتی که رضاشاه انجام میداد. بعد از شهریور 20 هم مکتب شعر مشروطه حرکت خودش را دنبال کرد و به توفیقهایی دست یافت اما این وسط، نیما به عنوان یک جمله معترضه پیدا شد و مکتب مشروطه را گرفتار جدلهای بیهوده کرد. در واقع نیما خار سر راه ادبیات شد! همه را مشغول مجادله و دعوا کرد و مدام علیه مکتب مشروطه سخن میگفت. یادم هست آقایی به نام براهنی بود که میگفت تا کی ایرانیها باید سخن دهقان خراسانی و حافظ شیرازی را بخوانند. البته رفته رفته جریان شعر مشروطه تثبیت شد و حالا این جریان هم در کنار باقی جریانهای شعری کار خودش را دنبال میکند و بسیاری از محافل و انجمنها در تهران هستند که در زمینه شعر مشروطه مینویسند.
این شاعر با انتقاد شدید از جریان شعر آزاد و شعر سپید، گفت: شعر سپید دیگر از شعر نیمایی بدتر است. یک نثر عادی را که نمیشود شعر معرفی کرد. نثر عادی چه مناسبتی با شعر دارد؟ البته در گذشته هم ما نثر شاعرانه داشتهایم؛ اما دیگر آن را شعر خطاب نمیکردند. برای همین است که معتقدم ادبیات ما در مسیری کج و معوج و کورهراهی عجیب سیر میکند.
کتاب "پیام آزادی " در حمایت از جنبشهای آزادیخواهی در کشورهای استعمارزده و هواداری صلح و آزادی سروده شده است و تاکنون به 28 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
ادیب برومند در نشستی خبری که امروز به مناسبت ترجمه کتاب "پیام آزادی" به 28 زبان زنده دنیا برگزار شد عنوان کرد که اعتقادی به شعر سپید ندارد.
کد خبر 1050983
نظر شما