حسن ذوالفقاری در گفتگو با خبرنگار مهر دیدگاه خود را درباره جایگاه ادبیات معاصر به ویژه ادبیات داستانی در نظام آموزشی کشورمان اینگونه توضیح داد: نظام آموزشی را ابتدا باید در دو تقسیم بندی پیش و پس از دانشگاه دید. در حوزه پیش از دانشگاه که من نیز تجریه تالیف کتابهای درسی را دارم به جرات می توانم بگویم به ادبیات داستانی توجه شده است.
توجه مولفان کتابهای مدارس به ادبیات داستانی
وی ادامه داد: در کنار توجه به قالب ادبیات داستانی، بخش مهمی از متون درسی مدارس نیز در قالب داستان ارائه شده است. همانطور که می دانید قالب داستان این موضوعیت را دارد تا از محتوایش هم برای آموزش به کار می رود و این مساله در نظام آموزشی ما از ابتدایی تا پیش دانشگاهی دیده شده است. در حال حاضر می شود گفت چهل درصد از متون درسی ادبیات مدارس در قالب داستان ارائه می شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس درباره ساختار و چگونگی توجه مولفان کتابهای درسی مدارس بیان کرد: در کتابهای درسی ادبیات فارسی ضمن ایجاد امکان آشنایی دانش آموزان با ماهیت، چگونگی و عناصر داستان در فصلهای مجزا، در هر سال به دوره ای از ادبیات داستانی توجه شده است. به طور نمونه در سال اول دبیرستان ادبیات کلاسیک، سال دوم ادبیات دوره مشروطه و در سال سوم ادبیات نوین مطرح می شود.
ذوالفقاری افزود: در این کتابها به ادبیات داستانی در شکل رمان، داستان کوتاه و بلند، حکایتها و لطیفه توجه می شود و بخشی از خلاء توجه به ادبیات معاصر در سالهای اخیر در دوران پیش از دانشگاه جبران شده است البته اینکه آثار چه نویسندگانی مورد توجه قرار گرفته جای بحث دارد.
این پژوهشگر که در تالیف کتابهای ادبیات فارسی مدارس همکاری دارد وضعیت توجه نظام آموزش آکادمیک به ادبیات معاصر را اینگونه تحلیل کرد: توجه به ادبیات معاصر حرکتی است که در دانشگاهها آغاز شده و نمود آن را می توان در اتفاقاتی چون تاسیس رشته تخصصی ادبیات داستانی دید که در حال حاضر فارغ التحصیل دوره کارشناسی نیز دارد.
ادبیات داستانی در دانشگاه به طور مستقل دیده نمی شود
مصصح و حاشیه نگار منظومه "وامق و عذرا" اثر شعیب جوشقانی اضافه کرد: البته ما در دوره کارشناسی ارشد و دکتری این رشته های تخصصی را نداریم که از نقاط ضعف نظام آموزشی دانشگاه است. همچنین در واحدهای درسی نیز ادبیات داستانی به طور مستقل دیده نشده و تنها در خلال برخی متون قالب داستانی مطرح می شود .یعنی هیچ درسی از منظر داستانی تدریس نمیشود و استادان بیشتر از منظر زبانی به آثار ادبی می پردازند و جنبه داستانی که مهم هم هست مورد بی توجهی قرار می گیرد.
وی فعالیت دانشگاهها را در حوزه پژوهش در ادبیات معاصر قابل دفاع دانسته و گفت: در حوزه پژوهشی به ویژه در 10 سال اخیر توجه خوبی به مقوله داستان شده است و مقالات قابل توجهی که به نقد و بررسی ساختارهای داستان از منظر مکاتب مختلف نقد ادبی پرداخته اند، داریم.
پژوهش در زمینه ادبیات معاصر در دانشگاهها قابل دفاع است
ذوالفقاری افزود: گرچه به بحث پژوهش در دانشگاهها توجه شده ولی آموزش مباحث داستان نویسی در واحدهای درسی مورد غفلت قرار گرفته و دانشجویان علاقمند ناگزیر هستند به کلاسهای آزاد رفته و حتی برنامه های جنبی دانشگاه در این زمینه نیز پاسخگو نیست که باید به برنامه های فوق برنامه در حوزه ادبیات داستانی در فضای دانشگاهی بیشتر توجه شود. آنچه در حال حاضر اتفاق افتاده بیشتر مدیون همت و توجه شخصی استادان است که باید به مرور به نظام رسمی آموزشی تسری یابد.
موسس انجمن نقد ادبی با اشاره به اینکه نظام آموزشی به دلیل ساختاری که دارد کمی کند نسبت به جریانهای اطراف واکنش نشان می دهد بیان کرد: تا اینکه یک رشته در دانشگاه تاسیس شود، دانشجو بگیرد و فارغ التحصیل داشته باشد زمان می برد که در این فاصله دانشجویان با سرعت بیشتری بر اساس مطالعات شخصی با ادبیات معاصر آشنا می شوند و همچنین با حضور در محافل ادبی این امکان برایشان فراهم میشود تا از نزدیک با نویسندگان و شاعران در قید حیات آشنا شوند.
مصحح و حاشیه نگار "لیلی و مجنون" اثر مکتبی شیرازی در پاسخ به این پرسش که دانشگاهها چگونه می توانند از قید کندی روند بروکراسی اداری و جمود برخی تفکرات رهایی یابند؟ توضیح داد: متاسفانه استادان ما در زمینه ادبیات معاصر و زیرشاخه داستان کمتر مطالعه داشته و تعداد استادهایی که به طور خودجوش دانشجویان را در این زمینه ترغیب می کنند کم است. استادان فعلی ما محصول نظام گذشته ای هستند که اصلا به ادبیات معاصر توجه نمی کرد ولی به مرور این فرهنگ دچار تحول شده و نگاه به ادبیات معاصر بهتر خواهد شد.
استاد رکن اصلی است
وی تاکید کرد: در شرایط فعلی استاد رکن اصلی است. اگر دانشجویی تصمیم بگیرد ادبیات داستانی معاصر را به عنوان موضوع پایان نامه خود انتخاب کند باید استادانی متخصص در این زمینه باشند که او بتواند به عنوان استاد راهنما از نظراتشان بهره مند شود به همین دلیل ما باید به سمت تربیت استاد برویم که ذیل آن گام بلندی برای ایجاد رشته ها و گرایشهای تخصصی ادبیات در دانشگاه برداشته ایم.
این پژوهشگر ایجاد رشته تخصصی در مقطع دکتری را بسیار مهم دانسته و عنوان کرد: تخصصی دیدن ادبیات در مقطع دکتری باعث می شود دانش آموختگانی متخصص داشته باشیم که بتوانند در دانشگاه ها تدریس کرده و این نظام را تقویت کنند.
کتابهای درسی در ذهن دانش آموزان ایجاد جرقه می کند
مولف کتاب "داستانهای امثال" در بخش دیگر صحبتهایش درباره میزان تاثیرپذیری دانش آموزان مدارس از کتابهای ادبیات فارسی که به گفته وی در سالهای اخیر به مبحث ادبیات داستانی توجه کرده اند، گفت: نباید انتظار داشته باشیم در جمع دانش آموزان همگی توجه یکدستی به موضوع داشته باشند. کتاب درسی در هر حال کتاب درسی است و دانش آموزان هم نگاه درسی بدان دارند ولی برخی دانش آموزان با خواندن همین مباحث جرقه ای در ذهنشان زده می شود. ضمن اینکه باید در نظر داشت برخی دانش آموزان تنها منبع مطالعاتی که در دسترسشان است کتاب درسی است.
ذوالفقاری ادامه داد: وقتی در کتاب درسی نام یک نویسنده و اثری از او آورده می شود در دانش آموز علاقمند این انگیزه را ایجاد می کند که دیگر آثار او را خارج از فضای آموزشی مطالعه کند و همین امر باعث خواهد شد که وی به مرور با دیگر نویسندگان و داشته های ادبی آشنا شود.
سلیقه بر قانون ارجحیت دارد
وی برخی آسیبهایی را که مدارس ما در برخورد با ادبیات داستانی معاصر با آن روبه رو هستند اینگونه برشمرد: نظام آموزشی فعلی ما نظامی بسته است که در آن معمولا سلیقه های افراد بر معیارهای قانونی اولویت پیدا میکند. گاه دیده می شود وقتی فردی از یک نویسنده خوشش نمی آید در حالیکه حتی او را به درستی نمی شناسد باعث حذف آن چهره ادبی می شود. اگر مدارس ما فارغ از نگاه سلیقه ای این امکان را در اختیار معلمان می گذاشتند تا نویسندگان را به بچه ها معرفی کنند و معلمان هم آگاهیهای عمومی خود را در حوزه ادبیات معاصر بیشتر کرده و از نگاه شخصی پرهیز می کردند، بخشی از مشکلات برطرف می شد.
دغدغه نمره نمیگذارد چهره واقعی ادبیات نمایان شود
مولف "قاف غزل؛ سیری در غزل فارسی" همچنین بیان کرد: مطالعه آزاد رمانها و داستانهای شاخص ادبی در مدارس خوب است ولی در نظام نمره محور فعلی بهتر است هیچ اثری وارد نشود چراکه حرمت آن از بین می رود. ادبیات امری ذوقی است که نباید آن را با مقوله کمی سنجید. به اعتقاد من ادبیات را باید از سیستم نمره گذاری خارج کنیم آنگاه می بینیم چه استقبالی از آن خواهد شد.
این منتقد ادبی تاکید کرد: در حال حاضر دغدغه نمره نمی گذارد چهره واقعی ادبیات برای بچه ها نمایان شود. با مقوله ای ارزشی چون ادبیات که با روح و روان افراد سر و کار دارد نباید اینگونه برخورد کرد. در مورد کتابهای دینی هم نباید دیدگاه نمره ای وجود داشته باشد. در دانشگاهها دست استاد و دانشجو بازتر است و یک استاد می تواند شرایطی ایجاد کند که در کلاسش نگاه کمّی از ادبیات برطرف شده و دانشجویان بتوانند از سر ذوق با آن برخورد کنند.
به گفته وی برخورد کمّی با ادبیات باعث شده است دانش آموزان و دانشجویان ما به طور کلی تمایلی به کتابخوانی نداشته باشند.
این مدرس دانشگاه درباره توجه نسبی نظام آموزشی پیش از دانشگاه به کتابخوانی توضیح داد: در تالیف کتابهای دوره ابتدایی این مساله را مورد توجه قرار دادیم که فرهنگ کتابخوانی ترویج شود. در این کتابها ساعت و تمرین کتابخوانی گذاشته و از مدارس خواسته شده کتابهایی را خریده و به بچه ها بدهند ولی اینها در عمل پیاده نمی شود که بخشی از آن به معلمها برمی گردد و بخشی به بودجه ناچیزی که مدارس برای خرید کتاب دارند، البته بدسلیقگیهایی نیز در خرید کتابها وجود دارد و حتی برخی مدیران و معلمان رمان را جزو آثار ضاله می دانند.
خانواده ها به مطالعه بی توجهند
وی نقش خانواده را در ترویج فرهنگ مطالعه اینگونه تحلیل کرد: باید بررسی کرد اعضای خانواده چقدر مطالعه می کنند و کتاب و روزنامه چه جایگاهی در سبد خرید آنها دارد. پایین بودن میزان مطالعه در کشور ما مساله ای نیست که بتوان یک مقصر برای آن پیدا کرد و همه مسایل را به او نسبت داد بلکه مساله ای است که از خانواده ها شروع و به نظامهای بزرگتری چون نظام آموزشی می رسد. البته بهانه های کوچکی چون گرانی کتاب، شمارگان پایین و ممیزی کتابها که مانع انتشار آثار خوب می شود هم وجود دارد.
این نویسنده که فارغ التحصیل دوره دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران است راههای ارتقای فرهنگ کتابخوانی در سطح خانواده را اینگونه برشمرد: نمایشگاه بین المللی کتاب حرکت خوبی است که توانسته خانواده ها را به طور گروهی به سوی خود جلب کند. می توان در پارکها و دیگر مکانهایی که رفت و آمد خانواده ها بیشتر است نمایشگاه کتاب برپا کرد. باید کتابخانه های عمومی تجهیز شده و با سرعت بیشتری با تازه های نشر به روز شوند. در حال حاضر بودجه کافی در اختیار کتابخانه ها برای خرید کتاب نیست و ناشران هم به دلیل دیر پرداخت شدن پولشان تمایل چندانی برای ارائه آثارشان به کتابخانه ندارند.
به خانواده ها بن کتاب بدهیم
ذوالفقاری اضافه کرد: وزارت ارشاد می تواند توزیع بنهای کتاب را در سطح خانواده رونق بخشد و ناشران نیز میتوانند با در نظر گرفتن تخفیفهایی با همکاری وزارت ارشاد به نهادینه کردن فرهنگ مطالعه در خانواده ها کمک کنند. سال گذشته به اذعان بسیاری از ناشران ما با افت شدید مطالعه روبه رو بودیم و این مشکلی است که باید جبران شود.
وی در پایان درباره نقش رسانه ملی در ترویج فرهنگ کتابخوانی گفت: لازم است رسانه ملی با سعه صدر بیشتری به معرفی و نقد کتابها بپردازد و نباید آنقدر ممیزیها سخت باشد که برخی چهره ها و شخصیتها حذف شده و نویسندگان و شاعران هم رغبتی برای حضور در رسانه ملی و مطرح شدن آثارشان نداشته باشند. همچنین رسانه های مکتوب نیز می توانند توجه بیشتری به ادبیات داشته باشند و می توان با اجازه مولفان و صاحبان آثار بخشهای کوچکی از آثار را در روزنامه ها منتشر کرد.
نظر شما