به گزارش خبرگزاری مهر، "میخاییل لئونتیف"، سردبیر این مجله در مطلبی در این باره می نویسد: از جمله جنبههای جالب و خوشآیند اجلاس سران در پراگ و امضای قرارداد جدید درباره تسلیحات راهبردی تهاجمی میتوان به عدم حضور "گورباچفها" چه از طرف روس و چه از طرف آمریکایی اشاره کرد . نه آمریکاییها در زمینه قرارداد جدید حتی به اندازه یک وجب به ما گذشت کردند (که این امر قابل پیش بینی بود) و نه ما به آنها. در نتیجه، ما صاحب یک قرارداد مجازی شدهایم که به بهترین وجه جای خالی شده قرارداد پیشین را گرفته است. این رفتار، رفتار صادقانه ای است زیرا در نهایت امر هر کشوری به صورت مستقل امنیت خود را در برخورد با هر دشمن بالقوه تأمین میکند.
آنچه که ما در پراگ مشاهده کردیم، پیروزی کامل عوامفریبی سیاسی بود که به واقعیت ربطی نداشت. هر چیزی که در کنفرانس مطبوعاتی مشترک توسط طرفین بر زبان آورده شد (از جمله قسمت مربوط به ایران، فاقد ارتباط با واقعیت عینی بود. آنچه که ما دیدیم، تبلور واقعی سیاست مجازی بیش نبود. |
در این مطلب آمده است: انسان باید بیش از حد زودباور باشد تا خیال کند که میتواند با حریف بالقوه در زمینه تأمین امنیت خود همکاری داشته باشد. آنچه که به عنوان پیروزی دیپلماسی روسی تلقی شد (یعنی تثبیت سقف تسلیحات راهبردی تهاجمی در قرارداد مطابق با پیشبینی ادامه کاهش این تسلیحات در روسیه)، از همان ابتدا ثمره خواب و رؤیای دور از واقعیت بوده است. در نهایت امر، در حالی که روسیه نمیتواند یا نمیخواهد تسلیحات راهبردی خود را نوسازی کند، آمریکاییها موظف نیستند از حفظ موازنه تسلیحاتی بین دو کشور مواظبت کنند. لذا میتوان نتیجه گرفت که این قرارداد به کاهش تسلیحات ربطی ندارد و فقط منعکس کننده واقعیت عینی امروزی است. از سوی دیگر، همه جریانات پیرامون این قرارداد و به خصوص مراسم با شکوه در پراگ، حالت عجیب و غریبی داشت. معمولاً فعالیتهای عوام پسند گاهی با واقعیت عینی نیز ارتباط پیدا میکند ولی آنچه که ما در پراگ مشاهده کردیم، پیروزی کامل عوامفریبی سیاسی بود که به واقعیت ربطی نداشت. هر چیزی که در کنفرانس مطبوعاتی مشترک توسط طرفین بر زبان آورده شد (از جمله قسمت مربوط به ایران)، فاقد ارتباط با واقعیت عینی بود. آنچه که ما دیدیم، تبلور واقعی سیاست مجازی بیش نبود.
اوباما خود را تبلیغ میکند، ما اوباما را تبلیغ میکنیم و فرض بر این است که اوباما برای ما هم جو مناسب تبلیغاتی ایجاد میکند. فقط میتوانیم امیدوار باشیم که مقامات روسیه از این طریق یک مسئله حسابگرانه حل کرده و بین سیاست مجازی و سیاست واقعی فرق گذاشته باشند. این امر که ما بر خلاف موارد پیشین در هیچ زمینه ای به طرف مقابل گذشت نکرده ایم، فرضیه ما را به اثبات میرساند.
هر زمانی که اوباما وعده تغییرات اصولی را میدهد، باید نتیجه گرفت که کوچکترین چیزی در سیاست ایالات متحده تغییر نخواهد کرد. |
و اما پدیده اوباما، قضیه جداگانه و شکل گرفتهای است. ما درباره جنگ عراق، قرارداد درباره تسلیحات راهبردی تهاجمی به وفور صحبت کردهایم. اخیراً نظریه هسته ای جدید ایالات متحده منتشر شد. اگر کسی در این سند چیز تازه ای کشف کند، میتواند از مجله "اودناکو" جایزه نقدی دریافت کند. ایالات متحده قول داده است علیه کشورهای غیر هسته ای به سلاحهای هسته ای متوسل نشود، حتی اگر این کشورها از سلاحهای شیمیایی و میکروبی علیه ایالات متحده استفاده کرده باشند. البته تنها در صورتی که ایالات متحده از وجود این سلاحها اطلاع داشته باشد. ولی اگر کسی از سلاحهایی استفاده کند که آمریکا از آن اطلاعی نداشت، ممکن است در این اصل بازنگری صورت بگیرد. طبیعی است که خود ایالات متحده تشخیص خواهد داد از کدام سلاحها اطلاع داشته یا نداشته است. طبیعی است که آمریکا میتواند از سلاحهای هسته ای خود علیه کشورهایی استفاده کند که از رژیم عدم اشاعه تخلف کرده یا نمیخواهند به آن ملحق شوند. دوباره ایالات متحده در باره اطلاق این معیار به کشورهای مشخص تصمیم خواهد گرفت.
این مجله روسی در ادامه می نویسد: به عبارت دیگر، همه کشورهای موجود در جهان، در لیست اهداف هسته ای آمریکا گنجانده میشوند. معلوم است که آمریکا به هندوراس موشک هستهای نخواهد فرستاد چرا که این اقدام میتواند به عنوان "تعبیر وسیع" نظریه اوباما تلقی شود. با هندوراس میتواند به صورت دیگری بجنگد.
میخاییل لئونتیف در پایان این تحلیل چنین نتیجه گیری می کند و می نویسد: دکترین اوباما بالاخره به گونه بسیار واضح و روشن تشریح شده است. بین حرف و عمل اوباما شکاف عظیمی وجود دارد. هر زمانی که اوباما وعده تغییرات اصولی را میدهد، باید نتیجه گرفت که کوچکترین چیزی در سیاست ایالات متحده تغییر نخواهد کرد. ولی رمز سیاست روسیه خوانده نمیشود. اهداف و انگیزههای این سیاست را نمیتوان به صورت معقولانه توضیح داد. البته، روسیه همیشه کشور مرموزی بوده و خواهد بود.
نظر شما