دکتر علیرضا قائمی نیا در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد این سؤال که اگر فرافلسفه را پژوهشی در مبانی و معانی و اهداف و محدودیتهای فلسفه بدانیم، آیا می توان قائل به جدایی فرافلسفه از فلسفه باشیم، گفت: بطور قطعی فرافلسفه یک بحث درجه دوم نسبت به فلسفه است . فرافلسفه می تواند به یک معنا بررسی محدودیتها ، روش و دامنه و حدود مباحث فلسفی به شمار آید . در واقع یک نوع نگاه مجددی به خود فلسفه و کارایی و توانایی فلسفه است.
سردبیر فصلنامه "ذهن" در مورد اینکه آیا قرن بیستم را می توان شکوفاترین قرن در زمینه فهم مبادی و محدودیتهای فلسفه دانست و آیا فلسفه قرن بیستم عمدتاً فرافلسفه است، اظهار داشت: فلسفه قرن بیستم را نمی شود به مباحث فرافلسفی محدود کرد ولی بطور قطعی یکی از بخشهایی که فلسفه قرن بیستم گسترش چشمگیری در آن داشته همان مباحث فرافلسفی است.
وی افزود: از زمان کانت به این طرف فلاسفه غرب پیرامون این مسائل بحث کردند که معرفت فلسفی معرفت قابل پذیرشی است یا خیر؟
این محقق و پژوهشگر اینکه آیا معرفت فلسفی نسبت به معرفتهای دیگر برتر است یا پایین تر محسوب می شود نیز از دیگر مباحث فلاسفه غرب بوده است. از این جهت قرن بیستم را می شود تاحدی بحث از مباحث فرافلسفی دانست.
نظر شما