به گزارش خبرنگار مهر، نظام آموزشی در هر سرزمین، ارتباطی تنگاتنگ با تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن سرزمین دارد، هر چند خود نیز میتواند بر این تحولات تأثیرات بسیاری داشته باشد.
این مسأله در جهان امروز بیشتر از پیش خود را نشان میدهد چرا که با ظهور و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و شکلگیری جامعه شبکهای که اطلاعات و مشارکت یکایک افراد در آن حرف اول را میزند، نظام تولید دانش و مناسبات افراد در این عرصه دستخوش تغییرات بسیاری شده است.
در همین راستا گروه پژوهشی بابسون با همکاری مؤسسه پیرسون، تحقیقی را با عنوان «رسانههای اجتماعی در آموزش عالی» انجام دادهاند که نشان میدهد که استفاده از رسانههای اجتماعی در سالهای اخیر در میان اساتید دانشگاهی رشد فزایندهای داشته است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سایت کرونیکل؛ بر اساس این نتایج بیش از 80 درصد اعضای هیأت علمی دانشگاهها از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند. همچنین بیش از نیمی از آنها از این رسانهها به عنوان ابزاری در کار آموزش بهره میبرند.
نتایج حاصل از این تحقیق که نزدیک به هزار استاد از همه ملیتها در آن شرکت کردهاند نشان میدهد که بیشتر پاسخدهندگان (59 درصد) در بیش از یک شبکه اجتماعی در اینترنت عضویت دارند. همچنین بیش از 30 درصد آنها برای ارتباط با دانشجویان و نزدیک به یک سوم نیز برای ارتباط با همکارانشان از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند.
اکثریت این استادان (52 درصد) گزارش کردهاند که استفاده از ویدئو، پادکست، وبلاگها و ویکیها بخشی از برنامه کلاسی آنهاست و دیدن ویدئوها یا گوش کردن به پادکستها فعالیت معمول این استادان چه در کاربردهای شخصی (72 در صد) و چه در استفاده از آنها در خلال کلاسها (46 درصد) است.
این تحقیق نشان میدهد که میزان استفاده از رسانههای اجتماعی در میان استادان رشتههای علومانسانی و علوماجتماعی بیش از همکارانشان در رشتههایی چون ریاضیات، تجارت و اقتصاد است. از سوی دیگر استادان قدیمیتر (آنهایی که بیش از 20 سال است که تدریس میکنند) به نحو قابل ملاحظهای از این شبکههای اجتماعی استفاده میکنند؛ تا آنجا که میتوان گفت، استفاده استادان قدیمیتر از رسانههای اجتماعی تنها اندکی کمتر از همکاران جوانترشان است.
با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق میتوان گفت که استادان دانشگاهها تا حد زیادی رسانههای اجتماعی را در زندگی شخصی و کاری خود پذیرفتهاند و اکثریت آنها مجموعهای از این ابزارها و امکانات را در کار آموزش خود به کار میبرند.
اگر چه هنوز برخی از استادان به این رسانهها خوش بین نیستند اما در مجموع به نظر میرسد که نگاهها در این باره تا حد زیادی مثبت است. یکی از دلایل این امر نقش مؤثر و مفیدی است که این رسانههای اجتماعی در امر آموزش داشتهاند. این امر یکی از دلایلی است که سبب شده است پیرسون در این تحقیق پیشگام شود تا بتواند به فهمی هر چه بهتر از کاربرد رسانههای اجتماعی در آموزش عالی دست یابد.
گفتنی است پیرسون مؤسسهای است که میکوشد امکانات آموزشی، تکنولوژیک و سیستمهای ارزیابی برای معلمان و دانشآموزان و هم چنین اساتید و دانشجویان در همه سنین فراهم کند. یکی از فعالیتهای اصلی این مؤسسه در حوزه برنامههای آموزشی الکترونیکی در سراسر جهان است.
توجه به نتایج این تحقیق نشان میدهد که با تغییر ساختار و محتوای نظامهای آموزشی در جهان امروز، نگاه، رویکرد و عملکرد اعضای جوامع علمی در نهادهای آموزشی نیز متفاوت از گذشته شده است؛ تفاوتی که کمابیش در میان دانشگاهیان در ایران نیز قابل مشاهده است.
بنابراین توجه به تحقیقاتی از این دست میتواند ما را در بررسی و تحلیل شرایط کنونی وضعیت آموزش در جهان امروز و دستیابی به توصیفی هر چه واقعیتر از موقعیت ما در ایران یاری نماید. چه بسا از این رهگذر امکان برنامهریزی و سیاستگذاریهایی هر چه مفیدتر و مثمر ثمرتر در حوزه آموزش در ایران میسر گردد.
نظر شما