۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، ۱۱:۳۴

منطق برای زندگی – 8

تماشاگران خبیث علیه مرفاوی!

تماشاگران خبیث علیه مرفاوی!

خبرگزاری مهر : اگر در مقام نقد سخن یا مدعای دیگری، فرد با دشنام دادن و ناسزا گفتن درباره شخصیت گوینده سعی کند چهره او را مخدوش و منفور جلوه دهد و از این راه خطا و باطل بودن مدعای گوینده را نتیجه بگیرد، در دام مغالطه توهین افتاده است.

باشگاه استقلال، صمد مرفاوی و فرهاد مجیدی، هر یک به طور جداگانه به شعار برخی هواداران این تیم در دقایق پایانی دیدار روز پنجشنبه برابر راه آهن علیه مرفاوی واکنش نشان دادند. مرور نکات مطرح شده از سوی آن‏ها می‏تواند یکی از مغالطات رایج(مغالطه توهین) به‌ویژه در جامعه ورزشی ما را نشان دهد:

رسانه رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال: «نه فرهاد مجیدی که مورد ستایش قرار گرفت و نه صمد مرفاوی که دعوت به حیا و رها و فرار شد، فریب شعارهای نفاق‏برانگیز آن گروه از تماشاگران خبیث را نمی‏خورند که یک فصل تمام با نقاب هواداری از استقلال هر چه کردند، تخریب و شیطنت و اجرای دستورهای افرادی بود که منافعی فعلاً در استقلال ندارند!

چقدر زشت و ناپسند بود، چقدر آزاردهنده و دردناک بود آن لحظه ای که عده‏ای، «پابرهنه» در ماجرای یک دعوای تیمی دخالت کردند و با قضاوت نادرست و شعارهای تفرقه‏انگیز در تلاش بودند برای یک بار هم که شده در شرایط برد تیم استقلال هم  بتوانند از جیب‏های گشاد اجیرکنندگان تراول چکی به چنگ آورند

صمد مرفاوی، سرمربی تیم فوتبال استقلال تهران: هواداران معترض، افرادی فریب‏خورده و مغرض هستند...من می‏دانم عده‌ای با غرض‏ورزی این کار را می‏کنند ولی یک عده فریب آنها را می‏خورند. (به نقل از خبرگزاری مهر)

فرهاد مجیدی، بازیکن تیم استقلال: همواره معتقد بوده‌ام که هوادار باید حرمت تمامی مجموعه باشگاه را نگه دارد و متأسفم که با وجود اینکه در بازی روز پنجشنبه، پیروز شدیم، اما عده‌ای تماشاگرنما علیه سرمربی تیم شعار دادند و من این حرکت را محکوم می‌کنم. (به نقل از خبرگزاری ایسنا)

در هر سه مورد فوق، در مقام نقد تماشاگران حاضر در ورزشگاه که در حمایت از یک بازیکن و علیه مربی تیم شعارهایی داده‏اند سخنانی گفته‏ شده است که در روش تفاوت چندانی با آنچه مورد انتقاد قرار گرفته ندارد. چند نکته در اینجا می‏تواند روشنگر بحث باشد:

نخست اینکه اگر تماشاگران اعتراضی کرده‏اند یا چیزی گفته‏اند، نمی‏توان صرفاً به دلیل آنکه توهینی صورت گرفته است اصل انتقاد آنان را نیز رد کرد؛ یعنی ممکن است انتقاد تماشاگران به‏جا باشد (و البته ممکن است به‏جا هم نباشد).

از سوی دیگر جو کلی حاکم بر ورزشگاه در زمان انجام مسابقات را نیز باید در نظر گرفت. گاهی هیجان حاکم بر بازی می‏تواند سبب دادن شعارهایی از سوی تماشاگران شود که چه بسا موردپسند ما قرار نگیرد. در چنین شرایطی است که فردی که مورد انتقاد قرار گرفته (حتی اگر انتقادات وارده نادرست باشند) ظرفیت خود را در پذیرش انتقادات و نیز میزان توانایی خود در تسلط بر شرایط و عقلانیت‏ورزی را نشان خواهد داد.

دوم اینکه اگر در مقام نقد سخن یا مدعای دیگری، فرد با دشنام دادن و ناسزا گفتن درباره شخصیت گوینده سعی کند چهره او را مخدوش و منفور جلوه دهد و از این راه خطا و باطل بودن مدعای گوینده را نتیجه بگیرد، در دام مغالطه توهین افتاده است.

بیان عباراتی چون شعارهای نفاق‏برانگیز، تماشاگران خبیث، نقاب هواداری، تخریب و شیطنت، زشت و ناپسند، آزاردهنده و دردناک، پابرهنه (حتی اگر در پانوشت مطلب توضیح داده باشند که منظور از واژه پابرهنه همان اصطلاح «پابرهنه دویدن در میان بحث و یا دعوای دیگران» است!)، قضاوت نادرست، شعارهای تفرقه‏انگیز و از جیب‏های گشاد اجیرکنندگان تراول چکی به چنگ آوردن در رسانه رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال یا سخنان مرفاوی  و نیز مجیدی به وضوح مؤید این مغالطه است.

در چنین مواردی در واقع شخص مغالطه‏گر، اصل سخن و استدلال را کنار می‏گذارد و معیار دیگری را برای نقد آن سخن انتخاب می‏کند که هیچ ارتباط منطقی با صحت مدعای او ندارد. به بیان دیگر ممکن است فردی که در سلامتی اخلاقی کامل به سر می‏برد سخنی تماماً نادرست بگوید و شخص دیگری که فاسد الاخلاق است، سخنی صحیح و مستدل بگوید و برای آن استدلال و برهان محکمی اقامه کند.

کد خبر 1079275

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha