به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی فیلم "هفت دقیقه تا پاییز" یکشنبه با حضور سید جمال ساداتیان (تهیهکننده)، علیرضا امینی (کارگردان)، حامد بهداد (بازیگر، شاهرخ بحرالعلومی (منتقد) و محمد هاشمی (مجری) توسط باشگاه فیلم تهران در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم سید جمال ساداتیان در مورد انگیزه خود از ساخت این فیلم و استفاده از علیرضا امینی به عنوان کارگردان اظهار داشت: من دو تجربه خوب با اصغر فرهادی در فیلمهای "دایره زنگی" و "چهارشنبه سوری" دارم و خوشبختانه این دو کار مورد توجه صاحبنظران قرار گرفت و با استقبال خوبی هم از سوی مردم و مخاطبان مواجه شد.
وی با اشاره به مشکلات ساخت "هفت دقیقه تا پاییز" ادامه داد: اکثر مدیران من را از ساخت این اثر منع میکردند و میگفتند داستان بسیار تلخی دارد به همین دلیل بازخورد خوبی در میان مردم نخواهد داشت، اما زمانی که فیلم تولید خود را به پایان رساند اولین افرادی که با آن عکس یادگاری گرفتند همان مدیران بودند.
ساداتیان افزود: بعد از نمایش این فیلم در جشنواره فیلم فجر، در برخی سایتها آمده بود که "هفت دقیقه تا پاییز" اشک مردم را در آورد، هر چند خوشحالم کارگردانی مانند امینی با ساخت این اثر در مسیری قرار گرفت که دیگر راه برگشت از آن ندارد.
ساداتیان با بیان اینکه هدیه تهرانی حساسیت خاصی در انتخاب نقشهای خود دارد، تاکید کرد: تهرانی به دلیل حساسیتهای خود در انتخاب نقشها چهار سال از عرصه سینما دور بود اما خمیرمایه این داستان او را جذب کرد.
این تهیه کننده با بیان اینکه من عضو شورای تهیه کنندگان نیز هستم، گفت: تمام کشورها هر روز به تعداد سالن های سینمای خود می افزایند اما سینمای کشور ما از 279 سالن که تعدادی از آن ها نیز قابل استفاده نیست تجاوز نمی کند البته مدیران ما با این تعداد سالن، نوید نمایش 200 فیلم را در سال می دهند از این رو قصد نگارش نامهای سرگشاده در مورد وضعیت فعلی سینما را به همراه چند تن از سینماگران داریم.
در ادامه این نشست علیرضا امینی کارگردان در مورد دو پارگی قصه گفت: نقطه عطف داستان همین دوپارگی در قصه است، داستان با تصادف رنگ و بوی دیگری می گیرد. وی در ادامه افزود: در طرح اولیه این اتفاقات تلخ در اپیزود جداگانه طراحی شده بود که علیرضا نادری وقتی به ما اضافه شد، اکثر اتفاقات تلخ در اپیزود اول شکل گرفت.
امینی همچنین در مورد آشفتگی حاکم بر طول کار خاطرنشان کرد: این طور نیست. ما فیلمنامه کاملی نداشتیم اما کار را سکانس به سکانس جلو می بردیم. برای ما مهم این بود که حس دربیاید تا اینکه پلان شیک داشته باشیم، از سوی دیگر فیلم در حالت رئال پیش می رود و روی چیدمان میزانسن هم این اتفاق افتاد و در دل مباحثات بود که این فیلم بیرون آمد.
وی با اشاره به چگونگی انتخاب بازیگران فیلم گفت: حضور محسن تنابنده در "هفت دقیقه تا پاییز" سومین همکاری ما محسوب میشد و دوستی ما سبب ادامه این همکاری است. از آنجا که سوژه این اثر متفاوت بود هر فردی نمی توانست آن را به خوبی بازی کند به همین دلیل برای انتخاب بازیگرها مشورت های بسیاری انجام گرفت و در نهایت بازیگران فعلی انتخاب شدند.
امینی درباره بازی بهداد گفت: گاهی بازی حامد به جای میرسید که من سرم را به دیوار میزدم و میگفتم دیگر با او کار نخواهم کرد چرا که به شدت اکتیو است به طوری که دوربین در صحنههای که وی حضور داشت کاملا متحرک بود.
وی درباره شیوه فیلمسازی خود گفت: فیلمنامه "هفت دقیقه تا پاییز" به صورت یک چارچوب کلی بود و اگر تمام صحنهها با این روش از بین میرفت برای من اهمیتی نداشت. در اکران عمومی پایان بندی فیلم، صحنه خاموش شدن شمعها خواهد بود و بقیه صحنهها حذف میشود.
امینی در پاسخ به سوالی درباره شباهتهای "هفت دقیقه تا پاییز" با "درباره الی" توضیح داد: پروانه ساخت "هفت دقیقه تا پاییز" شش ماه قبل از "درباره الی" گرفته شد. من و فرهادی هر دو تئاتر خواندهایم و هر دو یک سبک را دنبال میکنیم این در حالی است که وی مدتی در دانشگاه استاد من بود، دوربین "درباره الی" صد درصد روی دست است و "هفت دقیقه تا پاییز" تنها در چهار سکانس دوربین روی دست دارد. البته اگر فیلم من مانند فیلمی از فرهادی شده، جای افتخار برای من است.
در ادامه حامد بهداد با ابراز رضایت از "هفت دقیقه تا پاییز" اظهار کرد: من و امینی هم سن هستیم، تئاتر خواندهایم و میدانم که امینی بسیار خوب عکس میگیرد البته داستان این فیلم در ابتدا دو اپیزود داشت که قسمت دوم آن حذف شد و به عنوان فردی که در این فیلم بازی کردم از آن رضایت دارم.
وی به بازی هدیه تهرانی اشاره کرد و گفت: زمانی که من هنوز بازیگر نبودم خانم تهرانی سوپر استار سینما بود، هر فردی دوست دارد با بازیگر مورد علاقه خود همبازی شود.
بهداد همچنین تصریح کرد: در "هفت دقیقه تا پاییز" اگر داستان را میدانستم قطعا نمیتوانستم زندگی واقعی را در ذهن خود تصور کنم و واقعیت زندگی آن است که شما نمیتوانید از آینده باخبر باشید هر چند تلاش میکنم به سبک کارگردان وفادار بمانم. اگر بتوانم توپ را به میدان مقابل خود بیندازم میتوانم رشد کنم هر چند اکثر بازیگرها اهل تقابل نیستند و تنها به خود فکر میکنند.
بهداد به سبکهای مختلف بازی اشاره کرد و گفت: سبکهای مختلفی برای بازی وجود دارد، اما حین بازی و با همان جریان زندگی، اهمیت خود را از دست میدهند. برخی بازیگرها تکنیکی و برخی مانند خسرو شکیبایی حسی بازی میکنند و شاید بیشتر خطا کنند اما چه کسی میداند کدام یک موفق تر خواهند بود؟
نظر شما