به گزارش خبرنگار مهر، یکی از مشکلات تئاتر ایران این است که بسیاری از تصمیمات بدون گفتگو و هماهنگی با هنرمندان و اهالی تئاتر گرفته میشوند و وقتی هنرمندان از این تصمیمات مطلع میشوند که موارد مدنظر از طرف مسئولین و مدیران تئاتری در حال اجرا هستند. یکی از این موارد که به تازگی مطرح شده تعیین سقف بودجه برای سالنهای مجموعه تئاتر شهر است. در چند روز گذشته به کارگردانهای تئاتری که قرار است آثار خود را در سالنهای مجموعه تئاتر شهر به صحنه ببرند اعلام شده است هر کدام از سالنهای نمایشی مجموعه سقف بودجه مشخصی دارند.
گویا تصمیماتی از طرف متولیان تئاتر گرفته شده که طی آن سالنهای اصلی، چهارسو، سایه، قشقایی و کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر دارای سقف بودجهای مشخص میشوند و گروههای مختلف نمایشی تنها مجاز به اجرای آثاری خواهند بود که برآورد بودجه آن از سقف تعیین شده برای هر کدام از سالنها بیشتر نشود.
اینکه این موضوع تا چه حد به نفع یا به ضرر تئاتر است نکتهای است که باید توسط صاحبنظران و کارشناسان و خانواده تئاتر بررسی شود. حسین کیانی یکی از کارگردانهای شناخته شده تئاتر که قرار است نمایش "کارگاه بکاء" را در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر به صحنه ببرد درباره تعیین سقف بودجه برای سالنهای نمایش تئاتر شهر میگوید: ظاهرا برای سالنهای تئاتر شهر سقف بودجه تعیین شده است. گویا مهم نیست تعداد و اعضای گروه چقدر باشند بلکه برآورد بودجه نمایش نباید از سقف تعیین شده بالاتر رود و گروه 80 درصد هزینههای خود را نیز باید از فروش گیشه تأمین کند.
عضو هیئت مدیره خانه تئاتر تصریح میکند: اولین نکته و تعبیر از این موضوع این است که مرکز هنرهای نمایشی قصد دارد از انجام قرارداد تیپ و بستن قراردادها بر این اساس سر باز زند و تعیین سقف برای سالنهای نمایش مجموعه تئاتر شهر تنها یک بهانه است. سال گذشته قرار شد که به گروهها طبق قرارداد تیپ دستمزد پرداخت شود ولی اینگونه تصور میشود که مرکز هنرهای نمایشی نمیتواند از بار این تعهد برآید و خطر منتفی شدن قرارداد تیپ وجود دارد.
سقف گذاشتن برای سالنهای نمایشی باعث روآوردن کارگردانها و نمایشنامهنویسان به کارهای کم پرسوناژ میشود |
حسین کیانی |
کیانی انتفاد موجود را به صورت مستقیم متوجه حسین پارسایی مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میداند و میگوید: قرارداد تیپ علیرغم ناچیز بودن و غیرعادلانه بودن دستمزدها با توجه به زحماتی که هنرمندان تئاتر متحمل میشوند تصویب شد و دستمزدها روند رو به رشد خود را طی میکردند. باید موشکافی شود که حسین پارسایی با علم به اینکه بودجه تئاتر افزایش پیدا نکرده و نمیتواند از پس قرارداد تیپ برآید چرا این کار را انجام داد که حالا اینگونه از آن گریز داشته باشد.
این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر سقف گذاشتن برای سالنهای نمایشی را باعث روآوردن کارگردانها و نمایشنامه نویسان به کارهای کم پرسوناژ میداند زیرا کارگردانها مجبورند از تعداد بازیگران کمتری استفاده کنند که هم بتوانند از قرارداد تیپ استفاده کنند و هم برآورد بودجه از سقف تعیین شده سالنها بیشتر نشود.
وی ادامه میدهد: قرارداد تیپ در میان اهالی تئاتر توقع ایجاد کرده و کسی دستمزدهای قبلی را قبول نمیکند. سقفدار شدن سالنهای نمایشی فرم عجیبی را در تئاتر به وجود میآورد و شما مجبور میشوید به سمت داستانهای کم پرسوناژ بروید. این تعیین سقف گروهها را به سمت و سویی نامعلوم سوق میدهد و انتخابهای نمایشنامه نویس و کارگردان را در حوزه طرح و متن محدود میکند.
کارگردان نمایش "کارگاه بکاء" درباره وضعیت قرارداد نمایش خود میگوید: در کار من با لحاظ همه جوانب و اینکه بتوانم گیشه خوبی با قیمت بلیت هفت هزار تومان و تعداد 40 اجرا داشته باشم باز هم به سختی میتوانم طبق قرارداد تیپ بودجه دریافت کنم. البته روی فروش گیشه حساب کردن خود برای گروه نمایشی یک ریسک است.
کیانی معتقد است سقف دار شدن سالنهای نمایش تئاترشهر باعث افزایش قیمت بلیت نمایشها میشود و این امر باعث ریزش مخاطب و کم رونق شدن تئاتر خواهد شد.
وی ادامه میدهد: باید معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد و رییس مرکز هنرهای نمایشی این طرح را توجیه کنند زیرا شاید چشماندازی چندین ساله مدنظرشان است که ما هم باید از آن مطلع شویم. اما به نظر من این طرح تنها برای عدم پرداخت قراردادهای تیپ است.
کارگردان نمایشهایی چون "همسایه آقا" و "اهل قبور" معتقد است که سقف بودجه باید برای گروههای نمایشی بسته به کیفیت و پتانسیل کار تعیین شود نه برای سالنهای نمایش زیرا نمایشهای تک یا دو نفره نیز در هر کدام از سالنهای تئاتر شهر به جز سالن اصلی به صحنه میروند.
وی خاطرنشان میکند: این طرح باعث فروپاشی گروههای نمایشی میشود زیرا طی این سالها هنرمندانی که شناخته شدهاند با گروهی از بازیگران کار میکنند و برای آن متن مینویسند. ولی با تعیین سقف بودجه برای هر سالن نمایشنامه نویس و کارگردان مجبور میشود از طرح و متون کمپرسوناژ استفاده کند و این امر باعث میشود که برخی از اعضای گروه بیکار شده و دیگر نقشی در گروه نداشته باشند.
نظر شما