به گزارش خبرگزاری مهر، روز 20 آوریل انفجاری در سکوی نفتی "دیپ واتر هورایزن" آمریکا در خلیج مکزیک رخ داد که طی آن حوزه وسیعی از این خلیج آلوده به لکه های نفتی شد و در این فاجعه 11 کارگر نیز کشته شدند.
"دوگ ساتلز" مدیر بخش اکتشافات نفتی شرکت انگلیسی بریتیش پترولیوم که مسئولیت پاکسازی این لکه را بر عهده گرفته اذعان کرد: اگرچه از زمان وقوع بریتیش پترولیوم به شدت تلاش کرده است جلوی نشت و گسترش نفت را در خلیج مکزیک بگیرد ولی تاکنون موفق نشده است و نشت نفت از چاه های این سکوی نفتی ادامه دارد.
روزانه پنج هزار بشکه نفت خام از محل سکوی آسیب دیده به دریا نشت می کند، دوگ ساتلزدر این باره می گوید: از همان ابتدای وقوع حادثه، تعیین میزان دقیق نشت نفت بسیار دشوار بود، راه حل نهایی ما، حفر چاه های کمکی برای بستن کامل چاه های اصلی است و اجرای این شیوه به چهار ماه زمان نیاز دارد.
روزنامه گاردین می نویسد: اگرچه بریتیش پترولیوم سعی دارد، دامنه این فاجعه را اندک جلوه دهد اما زیان های زیست محیطی فاجعه نفتی خلیج مکزیک بیش از حد انتظار است.
فاکس نیوز نیز می گوید: میزان گستردگی لکه نفتی خلیج مکزیک کمتر از واقع نشان داده می شود و محاسبات نشان می دهد احتمالاً این لکه نفتی پنجاه برابر بزرگتر از برآوردهایی است که اعلام شده است.
روزنامه گاردین می نویسد: اگرچه بریتیش پترولیوم سعی دارد، دامنه این فاجعه را اندک جلوه دهد اما زیان های زیست محیطی فاجعه نفتی خلیج مکزیک بیش از حد انتظار است.
فاکس نیوز نیز می گوید: میزان گستردگی لکه نفتی خلیج مکزیک کمتر از واقع نشان داده می شود و محاسبات نشان می دهد احتمالاً این لکه نفتی پنجاه برابر بزرگتر از برآوردهایی است که اعلام شده است.
گرچه تاکنون اظهار نظرهای متفاوتی درباره عمیق این فاجعه اعلام و ضرب الاجل های متفاوتی برای پایان این بحران تخمین زده می شود اما مسئله هر چه که باشد پیامدهای سیاسی آن برای دولت دموکراتها و باراک اوباما بسیار فراتر از یک معضل زیست محیطی خواهد بود. در واقع ادامه این بحران سبب خواهد شد تا کابوس انتقادات کاترینا که دولت بوش گرفتار آن شد دولت اوباما را هم گرفتار کند اما مسئله اخیر همچنین از یک بحران و وقایع طبیعی نیز فراتر خواهد بود.
پیامد دوگانه بحران خلیج مکزیک برای دولت اوباما
از یک سوء یک فاجعه زیست محیطی تلقی می شود که می تواند پاسخ و یا عدم برخورد صحیح با آن با طوفان کاترینا مقایسه گردد. در این ظرفیت دولت آمریکا این بار نیز نشان داد که در برخورد با رویدادهای طبیعی از ضعف مدیریت برخوردار است و تاکنون نتوانسته است در مواقع بحرانی واکنشی سریع مانند آنگونه که در رویدادهای نظامی نشان می دهد از خود به نمایش بگذارد.
بسیاری از منتفدین دولتهای آمریکا، بر این باورند که دولتهایشان باید بجای تاسیس نیروهای واکنش سریع در موارد بحران های نظامی و تهاجم به دیگر کشورها فکری برای برخورد با مسائل ملی در داخل داشته باشند و عدم توانمندی آنها با برخورد با چنین اوضاعی نشات گرفته از یا عدم توانمندی آنها و یا بی اعتنایی آنها به مسائلی است که مستقیماً شهروندان این کشور را تحت تاثیر قرار می دهد که هر دو محل انتقاد است.
از دیگر سو، این فاجعه ای است که عامل انسانی در آن دخالت دارد. یعنی نشت لکه نفتی بر روی دریا را می توان به یک رویداد انسانی ارتباط داد. اگر مسئله از این زوایه قابل بررسی باشد باز هم دولت آمریکا به دلیل قصور و ضعف های مدیریتی که سبب ساز بروز مسئله، زیر تیغ انتقاد است.
بدون شک در هر حالت این گونه مسائل و نحوه برخورد دولت آمریکا با آن چه اینکه توانایی چنین برخوردی را داشته یا نداشته است پیامدهای سیاسی را برای دولت اوباما در پی خواهد داشت و نتیجه ملوس آن در واکنش سیاسی شهروندان این کشور بوضوح قابل رویت خواهد بود.
نظر شما