به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب تصویری تکان دهنده از آلمان نازی در واپسین سالهای جنگ دوم جهانی به دست میدهد. نویسنده کتاب که در 9 سالگی داوطلبانه به عضویت سازمان جوانان هیتلری درآمده و در پایان جنگ، نوجوانی سیزده ساله است با زبانی ساده و بی تکلف از تجربههای تلخ و شیرین خود سخن میگوید و بخشی از رویدادهای مهم و حساس آن دوران را آن چنانکه در ذهن کودکانهاش نقش بسته است بیان میکند.
در این رمان میخوانیم: سعی کردم سرپا بایستم اما دردی که در ران راستم بود مرا به خود آورد. وقتی به پای راستم نگاه کردم دیدم غرق خون است. لنگلنگان خودم را به جاده رساندم و از یکی از رهگذران سراغ نزدیکترین پست کمکهای اولیه را گرفتم.
آنچه بیش از هر چیز به جاذبه و گیرایی رمان "میتوان فراموش کرد؟" افزوده است تقابل معصومیت و سبعیت یا به عبارت دیگر رویارویی پاکی و زشتخویی است و این موضوع هنگامی به اوج میرسد که نویسنده با احساس پاک کودکانه خویش به خشونتبارترین جنایات نازیها مینگرد. فاصله میان این دو نگرش به خواننده امکان میدهد تا ابعاد هولناک واقعه را با روشنی و وضوح بیشتری دریابد.
این رمان در شش فصل نوشته و نام هر کدام از آنها با یکی از سالها مشخص شده است.
کتاب "میتوان فراموش کرد؟" با شمارگان 1100 نسخه در 235 صفحه و به قیمت 4000 تومان منتشر شد.
نظر شما