به گزارش خبرنگار مهر، برنامه روز اول این همایش در روز چهارشنبه، 29 اردیبهشتماه، در قالب نه سخنرانی و در دو بخش پژوهش علوم اجتماعی، آموزش علوم اجتماعی و نشستی با عنوان دستاوردها و چالشهای آموزش و پژوهش دانشگاهی، با شرکت جمعی از اساتید و جامعهشناسان ایرانی برگزار شد.
در افتتاحیه این برنامه دکتر محمد امین قانعیراد دبیر علمی همایش پس از ارائه گزارشی کوتاه از روند برگزاری این همایش، درباره اهمیت چالشها و چشماندازهایی سخن گفت که علوم اجتماعی با توجه به آنها میتواند جایگاه خود را تحکیم کند.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران: رقابت در علوم اجتماعی از چالشهای این حوزه است
در ادامه رئیس انجمن جامعهشناسی ایران به بیان چند نکته درباره علوم اجتماعی در ایران پرداخت و چالشهای پیش روی علوم اجتماعی در ایران را نشانه رشد علوم اجتماعی در ایران عنوان کرد.
وی گفت: بیش از نیم قرن از عمر علوم اجتماعی در ایران میگذرد. البته رشد کمی در علوم اجتماعی از بسیاری جهات مورد نقد است اما باید گفت رشد کیفی هم در علوم اجتماعی وجود داشته است.
دکتر سید حسین سراجزاده افزایش کتابهای تألیفی و ترجمهای در علوم اجتماعی، تمایز یافتگی رشتههای علوم اجتماعی در دانشگاهها و توسعه تحصیلات تکمیلی را از نشانههای رشد کیفی علوم اجتماعی در ایران قلمداد کرد.
وی همچنین برخی از مهمترین چالشهای علوم اجتماعی در ایران را نیز یادآور شد: رقابت در علوم اجتماعی، بحث و منازعه پیروان روشهای مختلف در علوم اجتماعی، جدال مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی فمینیستی با جامعهشناسی کلاسیک و جدال جامعهشناسی ایدئولوژیک با علوم اجتماعی آکادمیک و جهانی از این جملهاند.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به ورود جدی علوم اجتماعی در ایران به مرحله خوداندیشی و نقد و ارزیابی عملکرد خود در پاسخ دادن به مسایل مطرح در جامعه افزود: این امر نشاندهنده توسعهیافتگی آن است. این چالشها سرنوشت مقدر علوم اجتماعی است و از آن گریزی نیست و به هر میزانی که علوم اجتماعی رشد کند این چالشها و منازعات بیشتر خواهد شد.
وی در پایان یادآور شد: علوم اجتماعی امروز در وضعیت خطیری قرار دارد چرا که مورد پرسش قرار گرفته است و کفایت و کارآمدی آن زیر سؤال رفته است. انجمن جامعهشناسی ایران بر آن بوده که محلی برای تضارب آراء باشد و خوداندیشی و تمایزیافتگی علوم اجتماعی در ایران را مورد نظر قرار دهد.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی: علوم اجتماعی در ایران از تنوع دیدگاه برخوردار است
سخنران بعدی افتتاحیه، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود که تلاش کرد روایت دیگری از وضعیت جامعهشناسی در ایران را مطرح کند. وی تاریخ جامعهشناسی در ایران را به دو دوره قبل و بعد از انقلاب تقسیم کرد و گفت: قبل از انقلاب منابع بسیار محدود بود. ادامه تحصیل هم تا سطح کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران و یکی دو جای دیگر ممکن بود.
دکتر غلامرضا جمشیدیها با اشاره به اینکه قبل از انقلاب متفکران کلاسیک مورد توجه قرار میگرفتند گفت: در خارج از دانشگاه هم گرایشی از علوم اجتماعی وجود داشت که مورد اقبال قرار گرفت از آن جمله میتوان از دکتر شریعتی و مرحوم مطهری نام برد.
وی نقد جامعهشناسی دانشگاهی و مخاطبان مردمی را از خصوصیات جامعهشناسی خارج از دانشگاه قبل از انقلاب عنوان کرد و سپس به وضعیت جامعهشناسی پس از انقلاب پرداخت و یادآور شد: ما پس از انقلاب در علوم اجتماعی توسعه زیادی پیدا کردهایم. فراوانی در همه سطوح بسیار زیاد است. به لحاظ دیدگاهها هم میتوان گفت که تنوع بسیاری وجود دارد.
این استاد جامعهشناسی افزود: بعد از انقلاب در خارج از دانشگاه در جامعهشناسی یا نظریات اجتماعی چهرههای شاخص وجود ندارد و حرف نویی گفته نشده است. از طرف دیگر چالش علوم اجتماعی بیرون و درون دانشگاه به چالش علوم اجتماعی با خودش تبدیل شده است.
توسلی: علوم اجتماعی در نظام آموزشی ایران نتیجه خوبی داشته است
دکتر غلامعباس توسلی، سخنران بعدی افتتاحیه بود که گفت: اگر فقط بگوییم جامعهشناسی چالشهایی داشته در حق جامعهشناسی کملطفی کردهایم. در ایران انقلابی رخ داد که گسستی در وضعیت علوم انسانی و اجتماعی به وجود آورد.
وی ضمن اشاره به رشد کمی و کیفی علوم اجتماعی در ایران یادآور شد: پیام علوم اجتماعی یعنی جامعه مدنی و مسائل مربوط به آن به جامعه رسیده است.علوم اجتماعی در چارچوب نظام آموزشی ایران، به نظر من کار خودش را خوب انجام داده است.
ساروخانی: چالش در حوزه علوم اجتماعی بیانگر دانش درحال رشد است
سخنران پایانی افتتاحیه همایش "علوم اجتماعی در ایران: دستاوردها و چالشها" دکتر باقر ساروخانی بود که درباره چالشهای روششناختی در علوم اجتماعی گفت: اگر چالشی وجود دارد به این معنا نیست که دانش ما دچار بحران شده بلکه نشاندهنده این است که دانش ما در حال رشد است.
وی یادآورد شد: محققان مسئول داده نیستند اما مسئول روششان هستند و باید از روشهای خود دفاع کنند. ما در آغاز پارادایمهای اثباتگرایانه را داشتیم که از دانشهای طبیعی الگو گرفته بودند. منتها این پارادایم جواب کافی نبود چرا که طبیعت انسان پیچیدهتر از طبیعت چیزهای دیگر است.
این استاد دانشگاه افزود: هرمنوتیک، تفسیر، روشها و نظریههای انتقادی، به این سمت حرکت کردند که آنتیتزی برای پوزیتیویسم باشند اما در نهایت به ایدهآلیسم آلمانی و کیفیتزدگی محض رسیدند. اما این کیفیتزدگی محض، همچون کمیتزدگی محض راه به جایی نمیبرد. در نتیجه ما در دهه نود با ظهور نئوپوزیتیویسم و روشهای دیالکتیکی مواجهیم.
ساروخانی با تأکید بر اینکه که در ایران هم بسیاری افراد به این نتیجه رسیدهاند که باید به کیفیت توجه کرد سخنانش را پی گرفت و گفت: ما هنوز از روشهای کمی خام استفاده میکنیم در حالی که نسبت به آنها دچار شک شدهایم.
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به پارادایم ثالث گفت: ما پارادایمهای کمی را در کنار پارادایمهای کیفی قرار میدهیم و از هر کدام خطوط مثبت آن را میگیریم و در عمل از آن استفاده میکنیم. در این روش ترکیبی، انواع روشها کنار هم قرار میگیرند تا بتوانند واقعیت پیچیده چند ساحتی را بررسی کنند.
همایش "علوم اجتماعی در ایران؛ دستاوردها و چالشها" از سوی انجمن جامعهشناسی ایران چهارشنبه و پنجشنبه 29 و 30 اردیبهشت ماه 1389 برگزار میشود.
نظر شما