۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹، ۹:۵۷

همایش علوم اجتماعی در ایران-4

جامعه‌شناسی نیازمند فلسفه است

جامعه‌شناسی نیازمند فلسفه است

علی‌رضا شجاعی‌زند معتقد است جامعه‌شناسی برای پیشبرد راه خود نیازی جدی و مبرم به فلسفه دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، میزگرد اول همایش «علوم اجتماعی در ایران: دستاوردها و چالشها»، بعد از ظهر روز چهارشنبه، 29 اردیبهشت 1389 در تالار ابن‌خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و با موضوع «دستاوردها و چالشهای آموزش و پژوهش دانشگاهی» برگزار شد.

در این میزگرد تقی آزاد ارمکی، سوسن باستانی، حمیدرضا جلایی‌پور، سعید زاهد، علیرضا شجاعی‌زند و حسن محدثی به بحث و گفتگو درباره موضوع میزگرد پرداختند.

 

زاهد: می‌توان به اتکای دانش الهی نظریه‌پردازی کرد

دکتر سعید زاهد در آغاز این میزگرد گفت: علوم اجتماعی، من‌جمله جامعه‌شناسی علوم فطری هستند. به عبارت دیگر همه انسانها نیازمند آن هستند. اگر این نیاز را به صورت سیستماتیک و آکادمیک برطرف کنند، تصمیم‌گیریهای آنها، موضع‌گیریهای درستی از کار در می‌آید وگرنه در غیر اینصورت دچار مشکل می‌شوند.

استاد دانشگاه شیراز تصریح کرد: باید توجه داشت که در بحث شناخت موضوعات مختلف، غیر از انسان، تغییرات در زمان تکرار شدنی هستند اما تنها وجودی که تغییراتش در زمان تکرار شدنی نیست انسان است.

وی افزود: بنابراین بشر در حال تغییر است و ما نمی‌توانیم برای شناخت این تغییرات تئوریهای جهانشمول ارائه کنیم. با این اوصاف اگر بتوانیم به اتکای دانش الهی نظریه‌پردازی کنیم به نظر می‌رسد نظریه‌هایی قویتر داشته باشیم.

 

شجاعی‌زند: جامعه‌شناسی نیازی مبرم به فلسفه دارد

دکتر علیرضا شجاعی‌زند در سخنانش کوشید نیاز مبرم جامعه‌شناسی به فلسفه اجتماعی را مورد بحث و بررسی قرار دهد. سخنان وی که ناظر به یک پیشنهاد مشخص برای راه‌اندازی درسی با عنوان فلسفه اجتماعی برای دانشجویان کارشناسی ارشد بود با این پرسش آغاز شد که ضرورت فلسفه اجتماعی چیست و چه خلائی را برای علوم اجتماعی پر می‌کند؟

استاد دانشگاه تربیت مدرس سپس به موانعی پرداخت که تاکنون مانع از طرح این موضوع شده‌اند و گفت: بدگمانی جامعه‌شناسان نسبت به فلسفه و ساده‌انگاری‌های معرفتی که جامعه‌شناسان به آن مبتلا بوده‌اند از این جمله‌اند.

وی افزود: بنیاد پوزیتیویستی علم جامعه‌شناسی همواره نگاه تحقیرآمیزی به فلسفه داشته است. همچنین جامعه‌شناسی همواره اصرار داشته که مرزهای خودش را با علوم دیگر مشخص کند تا بتواند عََلَم استقلال خود را بلند کند.

شجاعی‌زند با اشاره به اینکه کمتر جامعه‌شناسی است که به سراغ تأمل در باب پیش‌فرض‌های این علم رفته باشد تصریح کرد: هیچ نظریه و رهیافت جامعه‌شناسی‌ای نیست که تحت تأثیر بنیادهای هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی نباشد. علت شکل گرفتن ایده نیاز به فلسفه اجتماعی را شاید بتوان رفع همین موانع عنوان کرد.

وی خاطرنشان کرد: منطق حاکم بر جامعه‌شناسی، منطق قدیم را نقض نکرده است. حتی اگر بپذیریم که علم جدید، منطق جدیدی را با خود به همراه آورده است، این منطق در خود جامعه‌شناسی مورد بحث قرار نمی‌گیرد و باز نیازمند فلسفه است.

این استاد جامعه‌شناسی با طرح این پرسش که «اگر نیاز به فلسفه اجتماعی، نیازی مبرم و حقیقی بوده چرا آسیبی به جامعه‌شناسی نخورده است؟» گفت: ما در عین جامعه‌شناس‌بودن، فیلسوفی کرده‌ایم. هم‌چنین جامعه‌شناسی به سمت مقولاتی رفته که ارتباط آنها با فلسفه کمتر است. این امر باعث شده که جامعه‌شناسی آسیب جدی نبیند هر چند آسیبهایی هم دیده است.

شجاعی‌زند در ادامه به نیازهایی پرداخت که فلسفه اجتماعی برطرف می‌کند: یکی از نیازهای جامعه‌شناسی به فلسفه در موضوع‌شناسی و روش‌شناسی است. همچنین تعیین اهداف جامعه‌شناسی و بررسی پیش‌فرض‌های آن به مدد فلسفه میسر می‌شود.

 

حسن محدثی: می‌توان از نظریه‌های اجتماعی دینی هم سخن گفت

دکتر حسن محدثی از دیگر شرکت‌کنندگان در همایش «علوم اجتماعی در ایران: چالشها و چشم‌اندازها» بود که به گفته خود کوشید ایده جدیدی را طرح کند.

وی که از تفکیک نظریه جامعه‌شناسی و نظریه اجتماعی سخن گفت، ضمن اشاره به اسلامی کردن جامعه‌شناسی این پرسش را مطرح کرد که آیا اسلام به عنوان یک دین سخنی درباره جامعه دارد؟

محدثی در ادامه با تأکید بر تفاوت پیش‌فرض‌های موردنظر در جامعه‌شناسی و پیش‌فرض‌های مورد نظر در دین گفت: ما در کل تاریخ نظریه‌های مختلفی درباره جامعه داشته‌ایم. بنابراین این تئوریها می‌توانند از دین هم استخراج شوند.

وی خاطرنشان کرد: نظریه‌های اجتماعی با نوعی طراحی همراه هستند. بنابراین افلاطون، فارابی، کسروی، هابرماس، فوکو و... نظریه‌پرداز اجتماعی هستند. آنها از آنچه باید باشد سخن می‌گویند.

استاد دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه جامعه‌شناسی، به دنبال طراحی جامعه ایده‌آل نیست گفت: جامعه‌شناسی حداکثر دنبال دست‌کاری جامعه است و نه بیشتر. از این نظر ما می‌توانیم تفکیک دقیقی میان نظریه‌های اجتماعی و نظریه‌های جامعه‌شناسی قائل شویم. حال ما با این مقدمات می‌توانیم از نظریه‌های اجتماعی دینی هم سخن بگوییم.

 

جلایی‌پور:جامعه‌شناسی مردم‌مدار را باید جدی گرفت

دکتر حمیدرضا جلایی‌پور در آغاز سخنانش از چهار گونه جامعه‌شناسی آکادمیک، سیاستگذار، انتقادی و مردم‌مدار یاد کرد و گفت: جامعه‌شناسان مردم‌مدار حرف‌های مطرح شده در جامعه‌شناسی را در میان مخاطبانی وسیعتر مطرح می‌کنند.

وی افزود: این چهار شاخه جامعه‌شناسی در کشور ما هم وجود دارد. اما باید پذیرفت که هژمونی جامعه‌شناسی باید با جامعه‌شناسی آکادمیک باشد، چون در غیر اینصورت سه شاخه دیگر جامعه‌شناسی از دیسیپلین جامعه‌شناسی خارج می‌شوند.

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: جامعه‌شناسی آکادمیک در ایران با جامعه‌شناسی سیاستگذار تقریباً در ارتباط خوبی قرار دارد اما دانشجوی آکادمیک تشویق نمی‌شود که جامعه‌شناسی سیاستگذار را نقد کند. از سوی دیگر جامعه‌شناسی آکادمیک باید جامعه‌شناسی مردم‌مدار را جدی بگیرد.  

 

باستانی:توجه به ساخت فکری یا ساخت اجتماعی، در ارجاع‌دهی علمی مؤثر است

دکتر سوسن باستانی که سخنانش را به بحث اجتماع علمی اختصاص داده بود گفت: تولید دانش و معرفت کار اجتماع علمی است. ارتباطات علمی از طریق کانالهای رسمی و غیررسمی دانش را به جریان می‌اندازد و در نتیجه افراد در شبکه‌های فکری و اجتماعی به هم وصل می‌شوند.

وی افزود: در بحث تحلیل رویکرد شبکه، در واقع شبکه‌های اجتماعی، حالت غیررسمی روابط را مورد توجه قرار می‌دهند و شبکه‌های فکری، حالت رسمی روابط را مورد توجه قرار می‌دهند. یکی از مواردی که در اینجا می‌توان مطرح کرد ارجاع‌دهی افراد در مقالاتشان است.

عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا خاطرنشان کرد: از نگاه شبکه‌های اجتماعی، آنچه در ارجاع‌دهی اهمیت دارد شناخت من از دیگران است اما در شبکه‌های فکری این که فرد چه می‌گوید از اهمیت بیشتری برخوردار است. بنابراین توجه به ساخت فکری یا ساخت اجتماعی، به دو نوع متفاوت از ارجاع‌دهی علمی منجر می‌شود.

کد خبر 1086541

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha