دکتر محمدبقایی (ماکان) در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد اینکه تداوم در اندیشه و تفکر تاچه اندازه نیازمند نهادهای فکری غربی است. گفت: هراندیشه ضمن اینکه واحدی مستقل به شمار میآید در عین حال ارتباط مستقیم با دیگر اندیشهها نیز دارد. بدین معنا که یا بر آنها تأثیر میگذارد یا از آنها تأثیر میپذیرد. از همین روست که در افکار و آرای بسیاری از متفکران مطرح تاریخ تفکر نمیتوان اندیشهای به معنای واقعی کلمه مستقل و خالص یافت که دقیقاً بدون پیشزمینههای قبلی برآمده از ذهن آن متفکر بوده باشد.
وی افزود: بنابراین محدود ساختن اندیشه به طور مستقل در حوزه خاص دیدگاهی کارشناسانه حداقل درتاریخ فلسفی نیست گرچه در حوزه شعر، دین و هنر نیز نمونههایی بسیار میتوان یافت. از این رو اندیشههای شرقی یا غربی مبتنی بر اصل تأثیر و تأثر هستند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه تعلیم و تربیت در مورد اینکه مشکلات تفکر در ایران ناشی از فقدان نهادهای فکری غربی است هم اظهار داشت: به گواهی تاریخ پیش از آنکه اندیشههای چشمگیر در غرب پدید آید از شرق آراء و افکار درخور تأملی سر برآورد، نظیر عقاید و آرای دینی و فلسفی مصری، هندی، ایرانی و آسیای کوچک که سربیت قصیده تاریخ تفکر هستند.
این محقق و پژوهشگر درادامه تصریح کرد: بنابراین پذیرفتن این نظر که شرق منهای غرب دراندیشیدن لنگ خواهد ماند دیدگاهی کاملاً باطل است. بسیاری از آرا و دستگاههای فلسفی مطرح دنیای امروز برای مثال پوزیتویسم منطقی را میتوان در تاریخ اندیشههای ایرانی ردیابی نمود. ابوریحان بیرونی بسیار پیشتر از اگوست کنت بر این اصل انگشت نهاد و قرنها پیش از او از مذهب انسانیت سخن گفت. بسیاری از دیدگاههای دیگر هم میتوان سراغ گرفت که که ریشه و مبدا آنها را میتوان در مسیر تفکر شرقی یافت.
بقایی در باره اینکه پاگرفتن نهادهای فکری به چه پیشزمینههایی نیازمند است گفت: بذر اندیشه در زمین آزادی میروید. هرجامعه و هر سرزمینی عاری از آزادی اندیشه، بیان و عقاید در پرورش اندیشههای بزرگ ناتوان است زیرا عدم آزادی با استبداد برابر است. استبداد نحوه تفکری است که مستقیماً با نیروهای سرکوب گر موانست و مرافقت دارد.
این نویسنده و مترجم یادآورشد: چون چنین است استبداد به هیچ دیدگاه انتقادی و نظرهای مختلف ابراز وجود نمیدهد. از این روست که در تمامی جوامعی که در طول تاریخ دارای چنین ویژگیهایی بودهاند ابداع و اختراع و خلاقیت ذهنی و عملی دیده نشده و لاجرم ًچهرههای بزرگ در هیچ یک از عرصهها سر در نیاوردند.
نظر شما