۷ تیر ۱۳۸۹، ۸:۴۸

پنهان‌کاری‌های کفاشیان!

پنهان‌کاری‌های کفاشیان!

خبرگزاری مهر: فحوای سخنان رئیس فدراسیون فوتبال ایران و حسرتی که در سخنان وی نسبت به غیاب تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2010 افریقای جنوبی وجود دارد، نشان می‏دهد که ایشان توریه‏گویی یا پنهان‌کاری کرده‏اند و احتمالاً اگر تیم ملی فوتبال مردان ایران احتمال مدال‏آوری اندکی هم داشته باشد، باز نباید چنین فرصتی را از دست داد و به‌سادگی عرصه را به دیگران واگذاشت.

علی کفاشیان که برای تماشای دیدار تدارکاتی تیمهای فوتبال جوانان ایران و ژاپن به زمین شماره 2 ورزشگاه آزادی رفته بود گفت: جای خالی تیم ملی فوتبال ایران در جام نوزدهم محسوس است. حقمان بود در این جام حضور داشته باشیم اما این اتفاق نیفتاد. در این شرایط تلاش می‌کنیم با موفقیت تیم‌ بزرگسالان در جام ملت‌ها، تیم امید در گوانگژو و تیم‌های جوانان و نوجوانان در مسابقات قهرمانی آسیا، مردم فوتبالدوست را خوشحال کنیم.

وی اضافه کرد: ما هم جزو بسیاری از تیم‌های دنیا هستیم که از حضور در جام جهانی محروم شدیم اما باید بیشتر تلاش کنیم تا در مسابقات آینده جام جهانی با قدرت بیشتری حضور داشته باشیم و در آن جام از اعتبار فوتبال ایران دفاع کنیم. حضور در جام جهانی و حذف شدن در مرحله گروهی نمی‏تواند نتیجه قابل قبولی برای فوتبال ایران باشد. (خبرگزاری مهر، دوم تیرماه 1389)

از سوی دیگر در نشست ویژه بهرام افشارزاده، دبیرکل کمیته ملی المپیک با علی کفاشیان، رییس فدراسیون فوتبال ایران که به موضوع اعزام تیم فوتبال بانوان به بازیهای آسیایی گوانگژو اختصاص داشت، شانس مدال‌آوری تیم فوتبال بانوان در بازیهای آسیایی مطرح شد که علی کفاشیان عنوان کرد با توجه به سطح بالای بازیهای آسیایی و تیمهای شرکت کننده شرق آسیا، تیم فوتبال بانوان شانس اندکی برای مدال‌آوری در بازیهای آسیایی خواهد داشت. گویا با توجه به این شرایط بود که افشارزاده و کفاشیان به این جمع‏بندی رسیدند که تیم فوتبال بانوان به بازیهای آسیایی اعزام نشود. (خبرگزاری مهر، دوم تیرماه 1389)

مرور دوباره این دو خبر و سخنان رییس فدراسیون فوتبال ایران به وضوح نشان می‏دهد که گوینده از عدم انسجام در نظرات خود رنج می‏برد. کفاشیان در یک جا می‏گوید جای خالی تیم ملی فوتبال ایران در جام نوزدهم محسوس است. این به این معناست که اگر تیم ملی فوتبال ایران می‏توانست از مرحله مقدماتی صعود کند، بلاشک این تیم به آفریقای جنوبی نیز اعزام می‏شد.

در این صورت احتمالاً دیگر اهمیتی نخواهد داشت که این بازیها و تیمهای شرکت کننده در آن از سطح بالایی برخوردار باشند یا تیم ملی فوتبال ایران شانس اندکی برای مدال‏آوری داشته باشد؛ یعنی همان استدلالی که سبب شده است تصمیمی مبنی بر عدم اعزام تیم فوتبال بانوان ایران به بازیهای آسیایی گرفته شود.

در نظریه انسجام‏گرایی که از جمله نظریه‏های صدق است، انسجام و هماهنگی گزاره‎‏های گوناگون مدنظر قرار می‏گیرد. بنابراین وقتی می‌گوییم گزاره الف صادق است، این به آن معناست که گزاره الف عضوی از مجموعه‌ای هماهنگ از گزاره‌ها به نام"ب"است. در واقع در نظریه انسجام‏گرایی، بدون آنکه به فراسوی باور رجعت شود، با کشف وضعیتی در درون باورها، صدق قضیه مورد بررسی قرار می‏گیرد.

یکی از وجوه مهم نظریه انسجام‏گرایی را می‏توان "سازگاری" دانست که به معنای نبود تناقض منطقی بین دو گزاره است. مثلاً دو گزاره "ماست سفید است" و "ماست سیاه است" به هیچ وجه با هم سازگار نیستند، هر چند هیچ یک از این دو با گزاره "ماست ترش است" تناقضی ندارند.

جدای از انتقاداتی که ممکن است به نظریه انسجام‏گرایی وارد باشد (مثلاً نسبیت در حوزه گزاره‏های صادق)، در مجموع می‏توان پذیرفت که انسجام و نیز سازگاری در بیان گزاره‏های گوناگون از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که در غیر این صورت فرد هر گاه که بخواهد، می‏تواند هر چیزی را بر زبان آورد بی آنکه خود را مقید کند که سخنان گوناگونش دست‏کم اگر یکدیگر را پشتیبانی نمی‏کنند، متناقض نیز نباشند، معضلی که بی‏شک امکان هر گونه گفتگویی را سلب می‏کند.

این شاید یکی از مهمترین ایراداتی است که بر رییس فدراسیون فوتبال ایران در سخنان پیش گفته وارد باشد. از سوی دیگر ایشان نعوذ بالله مبادا که خود را جای خدا بنشانند و به‌سادگی حکم کنند که شانس اندک در مدال آوری تیم ملی بانوان ایران به معنای آن است که این تیم مدالی برای ایران به ارمغان نخواهد آورد.

غیر از اینکه مثال نقض برای این مدعای گوینده فراوان است، دست کم در حوزه فوتبال، البته علی‏الحساب فوتبال آقایان، ذکر چند مثالی که نشان‏دهنده به وقوع پیوستن امری کمابیش محال است خالی ار لطف نباشد: کره شمالی یک - ایتالیا صفر (انگلستان، 1966)، آمریکا یک - انگلستان صفر (برزیل، 1950)، کره جنوبی 2 - ایتالیا یک (ژاپن و کره جنوبی، 2002)، اسپانیا صفر - ایرلند شمالی یک (اسپانیا، 1982)، سنگال یک - فرانسه صفر (ژاپن و کره جنوبی، 2002)، آرژانتین صفر - کامرون یک (ایتالیا، 1990)، برزیل یک - اروگوئه 2 (برزیل، 1950) و ایران 2 - آمریکا یک (فرانسه ، 1998).

بنابراین دست کم در همین جهان فوتبال هیچ چیز قابل پیش‎بینی نیست و هر چیزی می‏تواند به وقوع بپیوندد و بنابراین چه بسا همین تیم ملی فوتبال بانوان ایران که رییس فدراسیون فوتبال ایران امیدی به مدال‏آوریشان ندارد، به نتایجی فراتر از انتظار دست یابد.

اما از سوی دیگر، نکته دیگری نیز هست که نباید آن را از قلم انداخت. پرسشی که می‏توان طرح کرد این است که آیا اگر به جای تیم ملی فوتبال بانوان ایران، بحث بر سر تیم ملی فوتبال "مردان" ایران بود، باز همین تصمیم گرفته می‏شد؟

فحوای سخنان رییس فدراسیون فوتبال ایران و حسرتی که در سخنان وی نسبت به غیاب تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی وجود دارد، نشان می‏دهد که ایشان توریه‏گویی کرده‏اند و احتمالاً اگر تیم ملی فوتبال مردان ایران احتمال مدال‏آوری اندکی هم داشته باشد، باز نباید چنین فرصتی را از دست داد و به سادگی عرصه را به دیگران واگذاشت.

توریه‏گویی به معنای پنهان کردن گزینشی اطلاعات به قصد فریب است. برخی افراد به خودشان چنین می‏قبولانند که عدم بیان چیزی که ممکن است آنان را در معرض اتهام قرار دهد، کمتر از دروغگویی تمام عیار در خور سرزنش است، در نتیجه به هر ترتیبی که شده از بیان سخن نادرست اجتناب می‏کنند، اما حاضرند توریه‏گویی کرده و چه بسا از این طریق افراد دیگر را گمراه کنند.

البته حاشا که رییس فدراسیون ایران چنین قصدی داشته باشند اما کنار هم نهادن سخنان ایشان و نیم نگاهی به سوابق و سخنان پیشین وی این پرسش را پر رنگتر می‏‏کند که آیا ایشان همه واقعیت را در رابطه با تصمیمشان مبنی بر عدم اعزام تیم ملی بانوان ایران به بازیهای آسیایی گفته‏اند یا در صدد پنهان کردن بخشی از واقعیتند و نمی‏خواهند دلیل اصلی تصمیم خود را اعلام کنند؟ احتمالاً چندی دیگر پاسخ را از زبان خود ایشان خواهیم شنید.      

کد خبر 1107703

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha