به گزارش خبرنگار مهر، رشته کوههای زاگرس که چون سدی در برابر هجوم ویرانگر گرد و غبار به فلات ایران محسوب می شود مدت زمانی است که طی فرایندی پیچیده از درون می پوسند و آرام آرام از پا می افتند.
خشکیدگی یا زوال بلوط زارها (oak decline) که این روزها پنجه بر گلوی جنگلهای زاگرس فشرده و درختان سبز را قربانی می کند، به باور جنگل شناسان دلایل متعددی دارد و آفات و بیماری در میان درختان بلوط به تنهایی نمی تواند علت وقوع چنین فاجعه زیست محیطی گسترده ای باشد.
ریزگردهای عربی عامل اصلی زوال درختان بلوط
در همین مورد معاون فنی اداره کل منابع طبیعی استان ایلام در گفتگو با خبرنگار مهر به مشاهده پایه های خشک شده درختان بلوط در سال گذشته اشاره کرد و گفت: شهریور ماه سال گذشته از سازمان مرکزی گروهی تحقیقاتی برای بررسی علل خشکیدگی درختان بلوط به ایلام آمد که نفوذ ریزگردهای عربی را عامل اصلی زوال درختان بلوط اعلام کرد.
عبدالسلام پیری با تاکید بر بازدید میدانی کارشناسان بومی در فروردین امسال از جنگلهای در حال تخریب ایلام اضافه کرد: در این بازدید کارشناسی، به عواملی مانند تغییرات اقلیمی و خشکسالی به طور جدی توجه شد و این عوامل مورد بررسی قرار گرفت.
این کارشناس جنگل تاکید کرد: ریشه درخت بلوط تنها به عمق چهار تا پنج متری زمین نفوذ می کند و بیشتر در سطح پخش می شود و از آبهای سطحی استفاده می کند. همچنین به دلیل کاهش برف، آب کمی به ریشه درختان بلوط رسیده و کار به جایی رسیده که بلوط زارها تحمل خود را از دست داده اند و هر لحظه در حال خشک شدن هستند.
هرهکتار جنگل پهن برگ 68 تن گرد و غبار را مهار می کند
معاون فنی اداره منابع طبیعی ایلام افزود: گرد و غبار گسترده که در سالهای اخیر ایلام را به شدت متاثر کرده توانسته درختان بلوط را نیز به زانو درآورد در حالی که هر هکتار جنگل پهن برگ 68 تن گرد و غبار را مهار و هوا را سالم و تمیز و به اصطلاح تصفیه می کند. برگهای بلوط کرکی هستند و قابلیت جذب گرد و غبار را دارند.
پیری به بسته شدن روزنه برگهای کرکی بلوط اشاره کرد و گفت: به دلیل شدت بالای گرد و غبار در زاگرس برگهای بلوط دیگر توانایی جذب این همه غبار را ندارند. البته در ادامه این ضعف عوامل دیگری نیز از فرصت استفاده کرده و حمله می کنند که باید به "لارو" یا سوسک چوب خوار اشاره کرد.
معاون فنی اداره منابع طبیعی استان ایلام تخریب جنگلهای ایلام را به عوامل متعدد و پیوسته نسبت داد و افزود: عوامل غیرمستقیم نیز در خشکی جنگلهای بلوط زاگرس نقش دارند که در صورت رسیدگی نکردن و اهمال در مهار آن، این خسارت جبران ناپذیر کل منطقه زاگرس را با فاجعه ای تاریخی مواجه می کند.
پیری حضور گسترده دام در جنگلها، زراعت در کف جنگلها، بهره وری بی رویه و عدم ملاحظات زیست محیطی در اجرای طرحها کلان در منطقه زاگرس را عامل غیر مستقیم تخریب گسترده جنگلهای زاگرس اعلام کرد.
تخریب نتیجه فشار دهها ساله بر جنگلهای زاگرس است
دکتر پیمان یوسفی آذر درباره وضعیت ناگواری که برای جنگلهای زاگرس پدید آمده به خبرنگار مهر گفت: این تخریب نتیجه فشار دهها ساله بر جنگلهای زاگرس است که بدون هیچ توجهی به حال خود رها شده اند و هر چه هشدار در این زمینه داده شده بی نتیجه بوده است. با این حال به طور مشخص نمی توان دلیل مرگ انبوه بلوط زارها را تشخیص داد چرا که عوامل متعدد و گاهی ناشناخته در این زمینه دخیل هستند.
این مقام مسئول در سازمان جنگلهای کشور با تاکید بر انجام مطالعات جدید در دانشگاه شیراز با همکاری مرکز تحقیقات جنگلها افزود: طی این پژوهش سطح تخریب بررسی و برآوردهای اولیه از میزان تخریب بدست می آید که این مطالعات نیاز به زمان زیادی برای کارشناسی دقیق این بحران دارد.
یوسفی آذر می گوید به عنوان یک متخصص و کارشناس جنگل نمی تواند به سادگی در مورد این تخریب گسترده اظهار نظر کند، اما به باور وی، اینکه اعلام می شود عواملی مثل خشکسالی و نفوذ گرد و غبار به مناطق جنگلی باعث این تخریب شده تنها حدس و گمان است.
مدیرکل جنگلهای خارج از شمال سازمان جنگلها اضافه کرد: گونه های بلوط در منطقه زاگرس در اوج پایداری است و اگر تعادل این پایداری در حال برهم خوردن است باید به نقش انسان و تغییرات اقلیمی با دقت بیشتری توجه شود چرا که این تغییرات گسترده نتیجه 70 تا 80 سال بی توجهی است.
بلوطها استرس دارند
همچنین یک کارشناس جنگل و منابع طبیعی در شهرکرد معتقد است: عواملی نظیر تخریب جنگل، خشکسالیهای پی در پی، گرد و غبارهای اخیر و نوع خاک در زوال و خشکیدگی بلوط های منطقه زاگرس نقش مؤثری داشته اند.
هومان خاکپور در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: مرگ ناگهانی گونه بلوط در اکثر مناطق جنگلی زاگرس در یازده استان زاگرسی در حال مشاهده است اما شرایط جنگلهای استان ایلام به مراتب بحرانی تر است.
این فاجعه بیشتر در خاکهای کم عمق و شنی مشاهده شده است و غالبا در اثر نابسامانی شرایط رویشگاهی و برهم خوردن تعادل محیطی، از خشکیدگی ریشه های مویی درختان بلوط شروع شده و با ظهور آفات و بیماری های ثانویه، استرس های شدیدی به درختان بلوط وارد کرده و سبب زوال و خشگیدگی آنها می شود.
درختان پس از پنج سال می میرند
وی با اظهار تاسف نسبت به بی توجهی به جنگلهای زاگرس در طول این سالها اظهار کرد: پس از ظهور علائم زوال و خشکیدگی – که به صورت اپیدمی نیز در همه مناطق جنگلی زاگرس گسترش می یابد – بیشتر از سه تا پنج سال طول نمی کشد که درختان بلوط بطور کامل خشک شده و مرگ گسترده ای در جنگلها رخ می دهد.
گونه های پست و کم ارزش به جای بلوطها
منطقه زاگرس که چون سدی بلند جلوی نفوذ جریانهای هوایی و همین طور گرد و غبار به فلات ایران را می گیرد، 40 درصد آب ایران را تامین می کند و 6 میلیون هکتار جنگل دارد. همچنین سهم استان ایلام از سرانه جنگلی زاگرس 642 هزار هکتار است که طبق این گزارش 10 درصد این جنگلها تا امروز به دلایل متعدد اعلام شده در این گزارش خشک شده اند.
از سویی دیگر برخی کارشناسان جنگل نیز به استناد مباحث جنگل شناسی به مبحث "توالی و تواتر در جنگل" نظر دارند که بر مبنای این نظریه کارشناسی هم به سبب تغییرات محیطی و شرایط اکولوژیکی – نظیر تخریب جنگل، خشکسالی های پی در پی، گرد و غبارهای اخیر و … – گونه بلوط که گونه ای کلیماکس و با ارزشی است در حال زوال و نابودی بوده و در این سیر قهقرایی گونه های پست و کم ارزش اکولوژیکی در حال جایگزینی گونه بلوط هستند.
در صورتی که چنین نظریه ای – توالی و تواتر جنگل – درست باشد، جنگلهای زاگرس در شرایط بسیار شکننده ای قرار دارند و ممکن است در مدت زمانی نه چندان طولانی، شاهد گسترش این پدیده هولناک در همه مناطق جنگلی زاگرس باشیم و با مرگ ناگهانی بلوط، فاجعه ی زیست محیطی بزرگی در قلب ایران رقم بخورد.
.........................
گزارش از جواد حیدریان
نظر شما