به گزارش خبرنگار مهر محمود کلاری، فیلم بردار و عکاس در نشست بررسی اقتصاد هنر و رابطه سینما و هنرهای تجسمی که شب گذشته، 13 تیر در پردیس سینما ملت برگزار شد، گفت: دو سه سال قبل که عکس هایم را با قیمت یک میلیون و پانصد هزار تومان خریدند تازه فهمدیم که عکس را هم در مملکت ما می خرند. تا قبل از آن حتی فکر نمی کردم که به این زودی ها عکس خرید و فروش شود.
وی در مورد موفقیت هنرهای تجسمی در بازارهای جهانی ابراز داشت: با توجه به خرید و فروش آثار هنری که این روزها شکل گرفته است، بنظر می رسد همانطور که دنیا در دهه 70 به سینمای ایران توجه کرد، در سال های اخیر نیز توجه ها به هنرهای تجسمی ما گسترده شده است.
کلاری افزود: شاهد هستیم در دهه معاصر، آثار هنری ایرانی در زمره بالاترین قیمت ها قرار می گیرد و توجه به آنها بیشتر شده است اما امیدوارم مانند سرنوشت سینما را پیدا نکند و به بیراهه نرود.هنرمندان جوان نیز در مسیر زمان پیش روند و بلای سینما سر آنها نیاید.
این فیلمبردار در ادامه به رابطه سینما و هنرهای تجسمی اشاره کرد: ریشه سینما ساختار بصری است. مهم ترین اتفاقی که در سینما می افتد، خلق فضا است. اما این زمانی روی می دهد که ما درک قابل لمس تری از دانش بصری داشته باشیم و زمینه های تجسمی را تجربه کرده باشیم.
وی سپس در مورد تجربه خود اظهار داشت: اتفاقی که در مورد من افتاد و باعث شد در یک دهه اول ورودم به سینما جایگاهم تغییر پیدا کند، این بود که پیشینه عکاسی داشتم. در واقع دریافت هایم از دوربین عکاسی کمک زیادی به من کرد. متاسفانه در کشور ما به جز تعدادی اندک، سینماگرانی که تجربه عکاسی و هنرهای تجسمی داشته باشند خیلی کم هستند و به همین دلیل خیلی سخت می توانند پیام خود را به شما منتقل کنند.
جمشید حقیقت شناس، رئیس انجمن نقاشان نیز در بخش دیگری از این نشست در مورد اقتصاد هنر اظهار داشت: اگر شهرداریها و نهادهای بزرگ شرایطی را فراهم کنند که مردم وارد عرصه خرید و فروش آثار شوند، نتیجه خیلی خوبی خواهد داشت.
محسن هاشمی، مدیر سابق امور تجسمی سازمان فرهنگی هنری شهرداری و مشاور مدیرعامل خانه سینما هم در ادامه عنوان کرد: بخش اعظم اقتصاد هنر به محل های عرضه برمی گردد کشورهایی که تولیدات سینمایی آنها بسیار کمتر از ما است سالنهایی به مراتب بیشتر دارند.
وی مسئله تاثیرگذار دیگر در اقتصاد هنر را وجود فرهنگ بصری دانست: باید تربیت لذت بردن از آثار هنری وجود داشته باشد. مردم هند با وجود بی بضاعتی به سینما می روند و سینما و موسیقی جز نیازهای روانی هفتگی شان است یا در اروپا اغلب خانه ها با سه یا چهار تابلوی یا مجسمه تزئین شدهاند.
نظر شما