علی خدایی در گفتگو با خبرنگار مهر، دیدگاه خود درباره کلاسهای آموزش نویسندگی و تاثیر آن در تربیت نویسنده به ویژه داستان نویس خلاق را اینگونه تبیین کرد: فکر میکنم این کلاسها بیشتر خواننده خوب و کسی که شیوههای داستان نویسی را میشناسد، تحویل میدهد و نباید انتظار داشت داستان نویس برجسته و تاثیرگذار صرفاً با شرکت در این کلاسها تربیت شود.
وی ادامه داد: البته همه آنچه درباره این کلاسها و تاثیرگذاریشان میگویم در حد مشاهدات و دانستههای خودم است و در این زمینه هم خیلی اطلاعات دقیق ندارم ولی با قطعیت میتوان گفت کسانی که داستان نویس تاثیرگذار شدهاند حتی اگر در این کلاسها هم شرکت کردهاند چیزی در درون خودشان داشتهاند که از آن میتوان با نامهایی چون استعداد یا ذات نویسندگی یاد کرد.
از کلاس داستاننویسی نمیتوان انتظار تربیت داستان نویس حرفهای داشت
نویسنده مجموعه داستان "از میان شیشه، از میان مه" با تاکید بر اینکه آن بخش از وجود فرد که از او نویسنده میسازد در هیچ کلاس و کارگاهی قابل آموزش نیست بیان کرد: این دورههای آموزشی به ویژه در قالب کارگاهی میتواند نوع نگاه به نویسندگی را ارج نهاده و تعالی بخشد ولی باز هم تاکید میکنم نمیتوان از آنها انتظار داشت خروجیشان نویسندگان بزرگی باشد.
خدایی افزود: وقتی به نویسندگانمان در دهه 80 و سالهای قبلتر مینگرم، متوجه میشوم در آنها چیزی وجود داشته که باعث نویسنده شدن آنها بوده و اینگونه نبوده که به صرف آموزش تئوریک در کلاس، نویسنده مطرحی شده باشند. میتوان گفت این کلاسها میتوانند تا حدی به شرکت کنندگان کمک کنند که در مسیر خود جلو آیند ولی این تاثیر صد در صدی نیست.
وی درباره این موضوع که این کلاسها و کارگاهها در پرورش استعداد ذاتی فرد چه تاثیری دارند عنوان کرد: این دیگر برمیگردد به رابطه شخصی هنرجو با مربی و فضای کلاس. اینکه چطور دو عامل موثر هنرجو و مربی با یکدیگر ارتباط و سایش پیدا کنند که این سایش باعث گرما شود تا اندازه ای مبتنی بر موقعیت است.
کسی که میخواهد نویسنده شود باید تجربه شخصیاش از جهان زیاد شود
مولف "تمام زمستان مرا گرم کن" اضافه کرد: من همیشه معتقدم کسی که میخواهد نویسنده شود باید خودش جهان را بشناسد و تجربه کند. خیلی با این دیدگاه موافق نیستم که کلاسهای نویسندگی، نویسنده پرور هستند. نویسنده باید تنهاش به جهان هستی و جامعه بخورد. او باید تجربه شخصی از موقعیت پیرامون و جهان داشته باشد. او باید در درونش چیزی داشته باشد و کلاس آموزشی تنها یک عامل است که میتواند او را کمک کند.
خدایی یکی از آسیبهایی را که کلاسهای نویسندگی با آن روبه رو است اینگونه تحلیل کرد: این روزها نویسندگی را به شکل بازی نگاه میکنیم؛ شرکت در چنین کلاسهایی مانند شرکت در کلاسهای هنری مانند نقاشی و موسیقی مد شده است. خانوادهها می گویند بچهام انشا خوب مینویسد پس او را کلاس میفرستند تا هم تابستانش پر شود هم به تصورشان نویسنده شود. یعنی بیشتر با یک نمایش یا شو روبه رو هستیم.
ایجاد امکان نوشتن با ایجاد توانایی نوشتن فرق دارد
این نویسنده با بیان اینکه کلاسهای داستان نویسی در شهر اصفهان که وی ساکن آن است چه توسط انجمنهای وابسته به نهادها و چه غیروابسته برگزار شده و با استقبال خوبی هم مواجه میشود، تشریح کرد: اگر کلاسها را از این منظر بررسی کنیم که کتاب خواندن و شوق خواندن و نوشتن را ایجاد میکنند، قطعاً خوب و تاثرگذار هستند. در این کلاسها خیلی از شگردهای نوشتن یاد داده میشود و امکان نوشتن فراهم میشود ولی امکان نوشتن با نوشتن فرق دارد.
وی افزود: شاید اگر شخصی که به یک مرز نزدیک به نوشتن داستان رسیده است در این کلاس ها شرکت کند، فضای دوره باعث شود که او به جلو هُل داده شود ولی شرط آن این است که کلاسها خوب باشد.
خدایی در پاسخ به این پرسش که تعریف شما از کلاس خوب چیست؟ توضیح داد: من هیچ وقت کلاس نداشتهام و نرفتهام. البته پیشنهادهایی برای تدریس به من شده ولی فکر میکنم توان این کار را به این شکل ندارم و اعتقادی هم به آن ندارم که با موضوع داستان نویسی باید به این شکل رو به رو شد.
نویسنده "کتاب آذر" در جواب سوال دیگری مبنی بر اینکه به چه شیوه انتقال تجربه و یا آموزش قائل است؟ گفت: من یک پیاده روی را با شخصی که علاقمند به داستان است ترجیح میدهم که در این پیاده روی همه چیز را با هم تماشا کنیم و چنین اتفاقی میتواند منجر به نوشتن شود وگرنه به دورههایی با تعریف کلاس موافق نیستم.
سه گام موثر برای نویسنده شدن
وی تاکید کرد: برای نویسنده شدن باید دنیا را تماشا و تجربه کرد و سپس نوشت. یعنی باید سه گام برداشت که این گامها تماشا کردن، تجربه کردن و در نهایت نوشتن است.
خدایی درباره کلاسهای نویسندگی در دیگر کشورها و الگوبرداری از آنها در ایران نظر خود را اینگونه بیان کرد: با توجه به اینکه امروزه خیلی از نمونههای دیگر کشورها در ایران الگوبرداری میشود، میتوان تا اندازهای درک کرد که در آنجا چه میگذرد. ممکن است خیلی از نویسندگان مطرح جهان هم کلاس رفته باشند ولی آنچه آنها را مشهور کرده و باعث شده آثار شاخصی خلق کنند همان درونمایه شخصی و تجربه جهان است.
این نویسنده در پایان عنوان کرد: از کتابهایی که ترجمه شده و ما در ایران میخوانیم خیلی نمیتوان برداشت کرد که نویسندگان آنها کلاس نویسندگی رفتهاند یا خیر. من هم اطلاع جامعی درباره وضعیت جهانی این کلاس ها ندارم پس قضاوتی درباره کارآیی آنها ندارم.
نظر شما